مرجع خبری رئال مادرید:قهرمانی پرتغال در یورو و قطعی شدن توپ طلای رونالدو بیش از پیش هواداران تیمی تازه به دوران رسیده و مافیایی را عصبی کرده.این سوزش آنچنان زیاد بوده که سایتی به نام ورزش 3 که بارها اعلام کرده بی طرف است مقاله ای گذاشته که چرا رونالدو نباید توپ طلا ببرد…

-عدم درخشش در فینال چمپیونزلیگ

شاید خیلی ها کور تشریف داشته اند که درخشش رونالدو را در بازی های قبل از فینال و قبل از مصدومیتش را ندیده اند.مانند بازگشتی رویایی که درمقابل وولسبورگ به رئال هدیه داد و …

جالب است که در مقاله آمده است “رونالدو در فینال برابر اتلتیکو از ابتدا به میدان رفت با وجود اینکه مصدوم بود و البته درخشش همیشگی را نداشت”

نویسنده مقاله خود بر این باور است که رونالدو مصدوم بوده و عحیب است که دیگر به مقاله ادامه میدهد

حتی متعصب ترین طرفدار بارسا هم قلبا بر این باور است که رونالدو در فینال با مصدومیت بازی کرد ولی…

اینجاست که باز هم منطق بارسایی ظهور میکند…

 

-حضور متوسط در یورو 2016

درشرایطی که کسی از ابتدا هیچ شانسی برای پرتغال قائل نبود و شانس پرتغال را با ترکیه برابر میدانستند آیا درست است که حرف از عملکرد متوسط رونالدو در یورو بزنیم؟

تیم پرتغال در مرحله ی گروهی چیزی بالاتر از فاجعه بود و خیلی از هواداران متعصب رئال مادرید و رونالدو هم از این تیم قطع امید کرده بودند.این درحالی است که بعضی ها در تیم منتخب جهان بازی میکنند و هنوز نمیتوانند جامی ببرند و درخششش تنها در مقابل  تیم های رده چند صدم جهان است.رونالدو مرد روز های سخت است.بازی با مجارستان رونالدو شایستگیش را برای کسب توپ طلا ثابت کرد.بازی که تیم پرتغال پشت سر هم گل میخورد و تنها کسی که مردانه میجنگید که نتیجه را برگرداند خود رونالدو بود.رونالدو در یورو رونالدو رئال مادرید نبود.رونالدو در یورو در تمام پست ها به جز دروازبان بازی کرد.دفاع میکرد پاس گل میداد.در میانه زمین بازی میکرد و به وظیفه اش که گل زنی است نیز میرسید.پس نمیتوان از بازیکنی انتظار داشت درحالی که دفاع میکند و خودش موقعیت درست کند با تیمی که در اوایل یورو فاجعه بود درخششی داشته باشد…

 

-ادر قهرمان پرتغال در بازی یورو

من مطمئنم اگر رونالدو نبود ادر گل نمیزد و ادر هرگز به زمین مسابقه فرستاده نمیشد.فرناندو سانتوس هیچ اعتقادی به ادر نداشت و این را میتوانیم از نیمکت نشین کردن ادر برای مدت طولانی متوجه شویم.ادر در پایان بازی گفت رونالدو به من گفت گل قهرمانی را میزنم.آیا مسی به هیگواین نیز همین را گفت؟به عنوان کاپیتان قطعا گفته است اما آیا کسی او را به عنوان کاپیتان حساب میکند؟

پس از به ثمر رسیدن گل ادر دوید تا خوشحالی گل را با کسی شریک شود که اگر نبود شاید این گل به ثمر نمیرسید.خدا میداند رونالدو چه چیزهایی به هم تیمی هایش گفته بود تا روحیه آنان را بالا ببرد.این درحالی است که بعضی ها در فینال نیاز به کسی دارند که روحیه اش را بالا ببرد و پنالتی خراب نکند.هنوز جای آن توپی که معلوم نشد از کجا به سر من خورد درد میکند…

 

-گریزمان بهترین بازیکن تورنمنت

هیچ کس به توانایی های گریزمان شکی ندارد اما آیا این دلیل واقعا برای ثابت کردن این مقاله لازم بود؟

گریزمان نیز شراطی مانند مسی را داشت.در تیم ستارگان جهان بازی میکرد و امتیاز میزبانی نیز داشت.هیچ شکی وجود ندارد که امتیاز میزبانی یکی از مهمترین فاکتورهاست اما وقتی که خود آنتوان به شکست خوردنش در دوئل با رونالدو اقرار کرد چه نیازی است که به زور توپ طلا را به او تحمیل کنیم؟گریزمان در یک تورنمنت عالی ظاهر شد ولی در لالیگا و چمپیونزلیگ چطور؟

 

-مصاف با حریفانی متوسط در لیگ قهرمانان و یورو

اول از چمپیونزلیگ شروع میکنیم

در اوایل چمپونزلیگ مربی رئال استاد بنیتز بود که هم اکنون در چمپونشیپ به سر میبرد.در گروه رئال پاری سنت ژرمن وجود داشت به همراه شاختار و مالمو و در گروه تازه به دوران رسیده ترین تیم تاریخ لورکوزن رم و باته بوریسوف J وجود داشتند

لورکوزنی که شاید بنابر منطق بارسایی رتبه یک فیفا را دارد.بحث در مورد مرحله گروهی شاید مضحک به نظر برسد. به مرحله ای بالاتر میرویم درجایی که رئال به تیم دوم گروهی که بارسا در آن حضور داشت خورد و بارسا به تیمی که شاید اگر اسمش را بیمارستان مصدوم ها بگذاریم بهتر باشد.به هر حال رم اگر بهتر از آرسنال با آن همه مصدوم نباشد بدتر هم نیست.در مرحله ی بالاتر رئال به وولسبورگ خورد و بارسلونا به اتلتیکو مادرید.هیچ مادریسمویی داوری بازی رفت مقابل وولسبورگ را فراموش نمیکند.گلی که رونالدو در اوایل بازی زد و به اشتباه آفساید گرفته شد.در آن طرف تیم برتر یعنی اتلتیکو به رویای پیکه پایان داد.

نمیتوان گفت که قرعه رئال راحت تر بوده است چون تیمی که به آن مرحله رسیده قطعا شایسته بوده.نویسنده این مقاله ی توهین آمیز نوشته است رونالدو در مقابل منچستر سیتی و اتلتیکو گلی نزد.از خداوند متعال شفای عاجل برای این عزیز خواستاریم.مصدومیتی که کمتر از یک هفته ریکاوری شد…دیگر در این مورد حرفی نمیتوان زد.

درمورد یورو هم فکر کنم در موارد قبل به اندازه کافی سخن گفته باشم

 

-عدم قهرمانی در لالیگا و کوپا دل ری

اگر قهرمانی کوپا دل ری با چمپیونزلیگ قابل مقایسه است بنده قول میدهم که دیگر فوتبال نبینم !

بازهم منطق بارسایی…آیا شما خنده تان نمیگیرد؟کوپا دل ری؟آن هم درحالی که رئال به دست اساتید پرز و بنیتز حذف شد و فرصتی برای خودنمایی بدست نیاورد

شاید اگر رئال حذف نمیشد الآن بارسا داغ کوپا دل ریی دیگر بر جگر آبی اناری اش باقی میماند…

لالیگا

اگر نگوییم مزخرف ترین یکی از مزخرف ترین لالیگاهای تاریخ را پشت سر گذاشتیم.وقتی بیش از 60 درصد کاربران روزنامه اسپورت لالیگای بارسا را دزدی می دانند…

هیچ کسی داوری های لالیگا مخصوصا در هفته های پایانی را از یاد نمیبرد.شاید تند حرف زدم پس پنالتی به نفع بارسا…

 

-سوارز، بهترین گلزن لالیگا

 

فصل پیش قبل از مراسم توپ طلا تمام هواداران فوتبال بر این باور بودند که توپ طلا یک جایزه ی فردی است نه تیمی.در فصل قبل بیشترین تعداد گل را رونالدو به ثمر رسانده بود.جالب است که در فصل قبل نویسنده ی این مقاله در خواب زمستانی تشریف داشته است و گویا درخشش رونالدو را ندیده است

در این فصل رونالدو مسی و سوارز و نیمار را تا قبل از مصدومیت ناک اوت کرد.به طوری که مسی در پنالتی هم به سوارز پاس میداد تا عناد و دشمنی خود با رونالدو را علنی تر کند و باعث شود سوارز به رونالدو برسد.

کاش آن برگردان هیچ وقت زده نمیشد.آن وقت دیگر هیچ بارسایی تازه به دوران رسیده ای جرئت نمیکرد در مورد آقای گلی سوارز حرف بزند زیرا در آن موقع رونالدو کفش طلا را میبرد.اگر بخواهیم بدون تعصب به قضیه نگاه کنیم قطعا آقای گلی سوارز بو دار به نظر میرسد.خدا میداند که چگونه داور آن همه به نفع گرفت و سوارز را آقای گل کرد.و در ضمن آیا رونالدو قافیه را واگذار کرد؟؟؟

بگذریم باز هم  #منطق_بارسایی

 

-شوچنکو، برنده توپ طلای 2004

هی… امان از دست این منطق.عرضی ندارم.فقط سال 2010 و 2011 را مرور کنید…

 

DANI CARVAJAL