مرجع خبری رئال مادرید : برای ماندن در تاریخ باید خودتان تاریخ را بنویسید، تاریخ را فاتحان می نویسند.

 

پرده ی اول

پرتغال

شاید این تصمیم، سخت ترین تصمیم زندگی ماریا دولورس باشد.کودکی ناخواسته در راه است . اوضاع نابسامان زندگی ، دولورس را مجبور می کند بین نگه داشتن فرزند یا راهی به مراتب آسوده تر، تصمیم بگیرد. بین دادن فرصت جنگیدن در این دنیا یا تمام کردن همه چیز درهمان ابتدای راه .

ماریا تصمیمی را گرفت که منطق آن را قبول نمی کند .اما او با قلبش تصمیم گرفت. کریستیانو چشم به جهان گشود.

ازهمان ابتدا فقرهمچون سایه پسربچه را تعقیب می کرد . او در جایی بود که برآورده شدن آرزوها ، آرزو بود. پسر برای رهایی از این وضعیت به مستطیل سبز فوتبال پناه آورد. بهترین تصمیم زندگی کریستیانو گرفته شد ولی راهی بسیار طولانی و دشوار در جلوی چشمان پسربچه قرار داشت .

تمرین های به مراتب سخت تر نسبت به سن او ، شرایط دشوار زندگی ، دوری از خانواده و دوستان . همان طور که می گویند سخت ترین کارمتوقف کردن کسی است که هدف دارد و کریستیانو هدف داشت و می دانست برای رسیدن به خوشبختی باید از دردها عبور کند.

 

پرده ی دوم

اسپورتینگ لیسبون، سکوی پرتاب

باشگاه پرتغالی با به خدمت گرفتن رونالدوی جوان ، کوچیکترین حدسی در مورد اینکه با این خرید تبدیل به  خانه ی اول بزرگترین فوتبالیست تمام ادوار تاریخ خواهد شد نمی زد.وینگر جدید اسپورتینگ اولین قدم را برداشت ، اولین قدمی که می رفت تا او را بدل به ابدی ترین بال چپ فوتبال جهان کند .

بازی سرنوشت ساز، اسپورتینگ لیسبون ومنچستریونایتد. 90 دقیقه زیر ذره بین سرالکس فرگوسن ، رونالدو می دانست فقط 90 دقیقه برای تمام کردن کار بیشتر زمان ندارد ، پس هرچه داشت برای قانع کردن سرمربی شیاطین سرخ رو کرد.

فرگوسن تقدیر را در پاهای کریستیانو دید و با پیشنهاد شماره ی 7 منچستر خود را آماده ی نوشتن صفحه ی جدیدی در تاریخ فوتبال الدترافرد کرد.

 

پرده ی سوم

شیاطین سرخ

لیگ جزیره ، چه جایی بهترازمهد فوتبال برای اثبات خود به جهان.                                   تمرین ها آغاز شد ، توصیه های پدر فوتبال راه را به رونالدو نشان می داد. زمان گذشت و او دیگر آن پسر لاغر پرتغالی نبود …هیولا متولد شد.هواداران برای دیدن جادوی او به الدترافرد می امدند.

درست در زمانی که پول های تاجر روسی و شیخ های حوضه خلیج فارس باشگاهای کوچکی را با ستاره های فوتبال تا دندان مسلح می کردند برای تصاحب جام ،رونالدو با اراده ی خستگی ناپذیرش کفش طلا و توپ طلا را راهی الدترافرد کرد. لیگ قهرمانان اروپا در سرمای مسکو فتح شد.

دیگر چیزی برای فتح کردن باقی نمانده.

 

پرده ی چهارم

قلمروی سفید

زمزمه های ترک منچستر در شهر پیچیده. فراخوان سانتیاگو برنابئو به گوش رونالدو رسید . سران منچسترتمام تلاش خود را برای نگه داشتن شماره ی 7اشان کردند. مادرید پیشنهادی را داد که کسی نمیتوانست آن را رد کند، رکورد نقل وانتقالات شکسته شد.

رویای پادشاهی بر قلمرو سفید اروپا آرزوی کودکی کریستیانو بود. روز موعود فرا رسید ، برنابئوی مملو از جمعیت خود را آماده ی استقبال از رونالدوکرده بود.

1.2.3 زنده باد مادرید …. دوره ی جدیدی برای رئال در حال شروع شدن بود.

 

پرده ی پنجم

رقابت با کاتالان ها

اینجا اسپانیاست. درپایان فصل یا پایتخت نشین ها جام را بالای سر خواهند برد تا اسقلال طلب ها. برای این 2 باشگاه بردن و باختن مفهومی بیش از فوتبال دارد . الکلاسیکو بازی قرن هست حتی اگر سالی 4 بار برگذار شود .

هر لغزشی مساوی هست با از دست رفتن جام . اینجا کوچکترین اشتباه مرگبارترین اشتباه است.

برای بازیکنی به بزرگی رونالدو رقیبی همچون مسی لازم هست.

استعداد ناب فوتبال را خدا به مسی هدیه داده هست در صورتی که رونالدو هر چیزی را که به دست آورده با تلاشش از خدا گرفته است.

در سال های اولیه توپ های طلا نه با عدالت کامل به نیوکمپ سرازیر شدند.جام ها با تیکی تاکایی که میراث کرایف فقید بود فتح شده اند.در این مدت کریستیانو وحشتناکتر از همیشه گلزنی می کرد و در مدت کوتاهی بدل به کابوس دروازبان ها شد و رکوردها یکی پس از دیگری فرو ریختند. به راستی که اگر کریستیانو از ابتدا در لالیگا به میدان می رفت هیچ رکوردی در دست مسی نبود . اما کفه ی ترازو به سمت مسی سنگینی می کرد. درست زمانی که همه مسی را فاتح این دوئل می دانستند و کسی را یارای شکست دادن استعداد ذاتی او نمی دیدند، کریستیانو برخاست و به جهان ثابت کرد که مهم نیست اگر در کاری استعداد خاصی ندارین ولی با تلاش و تمرین می توانید استعداد را شکست دهید… استعداد در جایی متوقف خواهد شد اما با تلاش و تمرین، مرزی برای شما تعریف نخواهد شد.

توپ طلاها در برنابئو رونمایی شدند ، کفش طلا در دستان رونالدو آرام گرفت، دسیما و اوندسیما فتح شدند. حال رونالدو تنها فوتبالیست 8 جامه ی تاریخ از الدترافرد تا برنابئوست.

پرده ی ششم

ناخدای کشتی پرتغال

فینال یورو سال 2004 ، جایی که یونان بی ستاره چشم جهان فوتبال را معطوف خود کرد.

رونالدوی جوان در میان بزرگان کشورش اشک ریخت و حسرت فتح یورو ماند تا فینال پاریس .

در یک سال 2 بار اروپا را فتح کرد… با تیم باشگاهی و با تیم ملی و در آن سوی رقابت لئو هنوز نتوانسته خودش را از زیر سایه ی دست خدا بیرون آورد.

 

پرده ی هفتم

این داستان ادامه دارد ….

 

 

شاهین پیرغیبی