اگر ناراحتی اعصاب دارید این قسمت را نخوانید
۱ محبوبترین بازیکن تاریخ آرژانتین(بعد از مارادونا،ریکلمه افسانه ای،توز آپاچی و تعداد کثیری از اساطیر آرژانتین) بی مهابا روی پای حضرت عشق سرخیو راموس می آید…عده ای حتی این حرکت را مستحق کارت قرمز مستقیم میدانند و در بین دو نیمه هم پسر خوب با لحن طلبکارانه و تهدید آمیز  داور را تحت فشار میگذارد و به او توهین میکند…
پ.ن نکته ۱: فن های احمق کودک سال ایرانی و بهترین بازیکن تاریخ(!) بدانند که شرط اول بزرگی و محبوبیت در آرژانتین پوشیدن شماره ده بوکاجونیورز است.این را از منی که حداقل ۱۷ سال از افراطی های بوکا هستم و فوتبال آمریکای جنوبی را به اندازه سن عزیزان دنبال میکنم، قبول کنید.
۲ جوردی آلپاق که فکر میکند مثلا خیلی لات است(!) گردن لوکیتا را به شکل خفه کردن میگیرد و دوبار او را هل میدهد ولی ناباورانه حتی حداقل یک کارت زرد هم نمیگیرد و بعد هم آن پنالتی فاجعه بار روی مارسلو را انجام میدهد که قطعا نمیتوان گفت که جناب هرناندز “ندید”!
۳ کبک ها به خطای بیل خیلی اشاره داشتند در صورتی که به طور واضحی شدت خطا در حد کارت قرمز نبود و تنها اخطار داشت.
۴اخراج سرجی روبرتو؛ خود بازیکن بعد از مشت زدن به صورت مارسلو اعتراض نمیکند ،صحنه را هم نشان نمیدهند بعد یک سری دوستان تئوری نسبیت درباره صحنه اخراج میدهند و اثباتش میکنند…!
۵ تکرار ِ “قطعا نمیتوان گفت که جناب هرناندز ندید”…
“سلاخی شدن پای واران روی گل دوم ”
۶آفساید احمقانه روی فرار کریس که بالای نود درصد گل میشد.
۷دایو های بی انتهای خنده دار موجودی که قیاسش با حیوان وفاداری چون سگ قطعا بی احترامی به این حیوان بزرگوار است.به عنوان مثال آن دایو واضح در محوطه جریمه که باز صحنه را نشان نمیدهند(!) که قطعا کارت زرد داشت و بعد به خاطر درگیری با شاه راموس که عمدا هدفش کارت دار کردن سرخیو بود ؛ در همان نیمه اول باید اخراج میشد!
نتیجه: قضاوت با خودتان…

در باب وقاحت و جهالت
جالب است که اگر سرکی به سایت های مختلف کشیده باشید میبینید کودک های وطنی از داور طلبکار هم هستند! به هرچیزی که در آسمان و زمین است قسم؛
من اگر طرفدار آن تیم بودم قطعا امشب بعد بازی سرم را پایین می انداختم و دهانم را میبستم چون هنوز هم ذره ای شرف و حق بینی برایم مانده است. در هر حال شیری که با الاغها و شغالها  بحث و مجادله کند لایق حکومت به جنگل نیست.این را هرگز فراموش نکنید…

پرز چکاره ای؟
مثلا تیم اول پایتخت است !  مثلا تیم حکومت است!
انواع اتهامات و انگ های از سر سوزش و سازش را به مادرید وارد میکنند! در مقابل،کوچکترین اتفاقی برای تیم مثلا ضد حکومت می افتد پیراهن عثمانش میکنند و در مقابل بزرگترین دزدی ها و کثافت کاری های تاریخ سکوت میکنند! بزرگان مادرید و بازیکنان و اعضای باشگاه هم هیچ واکنشی در برابر این همه سال کثافت کمیته داوران انجام نمیدهند! و دزد ها در این سالها در لالیگا هر سیرکی که دلشان خواسته به راه انداخته اند….
درست است که مکتب مادرید بزرگواری و احترام و عظمت، و مقابله نکردن و سکوت در مقابل” حقیرها” است؛ قبول ولی من در زندگیم و در خیابان یاد گرفته ام که با سگ هاری که به تو حمله میکند نمیتوان به زبان آدمی صحبت کرد و یا ایستاد و هیچ کاری نکرد. به هرحال همه ی حرف هایم را در یک جمله خلاصه میکنم :
استاد پرز لالیگابَر ، دقیقا چکاره ای؟؟

کلام آخر
بگذریم …پیش به سوی کیف
اینجا آخر خط است لیورپول کبیر ….
یا جلوی پادشاه تعظیم کن یا
بمیر.
“تاج و تخت متعلق به ماست”

به عشق زیزو
به دویدن لاسائتا
به شکوه لادسیما
به عظمت برنابئو
به لبخند ابدی خوانیتو
به مادرید ابدی من
راستی چگونه میتوانم چشم هایم را در دنیایی باز کنم و ببینم دیگر دوستت ندارم؟!
زنده باد مادرید
همین و بس.

علی خوانیتو