مرجع خبری رئال مادرید : مودریچ در آستانه فینال چمپیونزلیگ با ال پایس به گفتگو نشست.

میودراگ پائونوویچ، اولین مربی ات در مدرسه فوتبال زادار گفته که خیلی خجالتی بودی. امروز چطور هستی؟
خیلی سختم بود که صحبت کنم. هنوز هم آرام و خجالتی هستم. فقط درون زمین خجالتی نیستم. درآن جا متفاوت می شوم چون که عاشق فوتبال هستم و از آن در هر تمرین و هر بازی لذت می برم. باختن را دوست ندارم. وقتی می بازی و اوضاع خوب پیش نمی رود بعضی ها من را “سرکه” صدا می کنند.

چه کسی؟
هم تیمی هایم.

چطور از نظر فوتبالی پخته تر شدی؟
با گذر زمان، تمرینات، بازیها و به خصوص توقعاتی که در این باشگاه وجود داشت بهتر شدم.

خودت خیلی پرتوقع هستی؟
بله، هرگز راضی نمی شوم. همیشه یم خواهم بهتر شوم. آسان نیست اما همیشه بیشترین تلاشم را می کنم. دوست ندارم در میانه راه بمانم. در هربازی چالش های بیشتری وجود دارد، سعی می کنم پخته تر شوم و چیزهای بیشتری یاد بگیرم.

از بیرون این حس وجود دارد که هر سال بهتر میشوی و پیشرفتت متوقف می شود. این مرد به کجا می رود؟
این بخشی از شخصیت و حرفه ای گری من است. همیشه چیزهایی برای ثابت کردن دارم.هرگز راضی نمی شوم. در ئرال به همه چیز رسیده ام اما می خواهم در هر تمرین و هر بازی بدون این که آرامشی داشته باشم به جلو حرکت کنم. می خواهم دست به کارهای بزرگتری بزنم. به همین خاطر است که در این مسیر حرکت کرده ام. همیشه با خودم صادق بودم و اگر حس کنم در سطح تیم نیستم این را خواهم گفت. مشکلاتی که در بچگی و در جنگ بالکان داشتم هم به من کمک کرده تا بیشتر بجنگم.

در رئال از چه لحاظ بهتر شدی؟
از خیلی لحاظ ها هر چند که سخت است از خودم صحبت کنم و بگویم از فلان لحاظ بهتر شده ام. تجربه بیشتری دارم. کار کردن با بازیکنانی که بهترین های دنیا هستند هم به کمکم آمده است.

فکر می کنم در دفاع کردن بهتر شده باشی.
درست است. در ابتدای فوتبالم حاضر نبودم که در دوئل های تن به تن جلوی بازیکنان حریف قرار بگیرم.

می ترسیدی؟
نه شاید سبک بازی من این بود. از نظر بدنی بهتر شده ام چرا که در پنج سال اخیر با مربی شخصی خودم ، قبل و بعد از تمرینات کار می کنم. خیلی مراقب خودم هستم و سعی می کنم نقاط ضعفم را کم کنم.

چه نقاط ضعی داری؟
وجود دارند. همیشه سعی می کنند این چیزها را قایم کنم.

چند چشم درون زمین داری؟
دو تا (قهقهه می زند!)، قسم می خورم!

دروغ نگو، انگار بیشتر است.
این کارهایی که می کنم با احساساتم درون زمین است و کاملا غریزی است. سعی می کنم قبل از حرکت حدی بزنم هم تیمی هایم کجا هستند.

موتور این تیم هستی؟
زیباست که وقتی اسمم را می گویند، صدایشان را بشنوم. در رئال احساس مهم بودن دارم و همیشه در خدمت تیم هستم. همه کار می کنم تا به تیم کمک کنم و به رقابت کردن برای پیروزی ادامه می دهم.

در روز معارفه ات در سال 2012 خیلی ها می پرسیدند که می توانی به ترکیب برسی یا نه. چرا در ابتدا این قدر در موردت تردید وجود داشت؟
شاید به این خاطر که تاتنهام در آن زمان مثل حالا بازی نمی کرد و بازیهایشان دیده نمی شد. مسلما مردم بیشتر بازیهای منچستر، آرسنال یا چلسی را می دیدند. من هرگز در مورد موفقیت در این جا تردیدی نداشتم و به همین خاطر همه تلاشم را کردم به رئال بیایم. آسان نبود اما می دانستم فرصتی است تا کیفیتم را نشان بدهم . سعی می کنم یک پله به جلو حرکت کنم و بهتر شوم. شش ماه اولم خیلی سخت بود اما هرگز  به خودم تردیدی نداشتم.

انگار که در این جا قرار نبود کسی برایت صبر کند.
توقعات در این جا خیلی بالاست. وقتی به رئال می آیی همه می خواهند در بهترین سطح باشی و این برایم خیلی سخت بود. به همین خاطر سعی کردم از نظر سرعت و قوای بدنی بهتر شوم و به  این سطح رسیدم. برایم حرف رسانه ها مهم نبود. ذهنم را روی کار خودم تمرکز داده بودم و می دانستم که دیر یا زود موفق می شوم و خدا را شکر که همه چی زخوب پیش رفت.

می گویند که همه چیز را خیلی سریع یاد می گیری و منتقل می کنی. چطور می توانی این قدر سریع فکرت را به پایت منتقل کنی؟
این هم ذاتی است. این چیزی است که خدا به من داده و از او متشکرم. سعی می کنم بهتر، بهتر و بهتر شوم. این چیزها خدادادی است.

چیزی هست که درون خودت نداشته باشی؟
بله دوست دارم گلهای بیشتری بزنم هر چند که نسبت به این مسئله عقده ای ندارم چرا که مسائل مهمتری هم برایم وجود دارند. زیاد برایم دیر نشده چون هنوز 33 سال دارم (باز هم قهقهه می زند)

بازی کردن کنار کروس چطور است؟
خیلی خاص است. از اولین لحظه با هم هماهنگ شدیم. منطقه های مختلفی را پوشش می دهیم اما مکمل خوبی هستیم. یکی از بهترین های دنیاست. هر روز از حضور در کنارش لذت می برم. شخصیتش مشابه من است و به همین خاطر رابطه خوبی داریم.

تو همیشه با فوتبال و توپ کارت را می کنی و اهل دعوا و مرافعه درون زمین نیستی.
جنگندگی هم مهم است و ما این را داریم اما بدون توپ و کیفیت به جایی نمی رسی. من به عنوان بازیکن دوست دارم صاحب توپ باشم. فوتبال بازی کردن را بیشت از هر چیزی دوست دارم.

توپ به تو چه می دهد؟
شادی می دهد. وقتی توپ را دارم خوشحالم.

از بچگی چه کسی را تحسین می کردی؟
بوبان، اولین کاپیتانی بود که در کرواسی دیدم و همچنین فرانچسکو توتی. در روزهای مشکل داخل کشور کرواسی، تیم ملی فوتبال ما کارهای بزرگی می کرد و بوبان کاپیتان آن تیم بود. در آن زمان بحث استقلال کشور مطرح بود. سبک بازی و فوتبالش را دوست دارم.

چه چیزی را از کروس و کاسمیرو می دزدی؟
از کروس  آرامش و خونسردی اش را باید بدزدم. بی نظیر است. او هرگز استرس نمی گیرد. من هم آرامش دارم اما او خیلی بیشتر از من است. از کاسمیرو نیرویش را می دزدم.

چه کسی در فوتبال چیزهای بیشتری به تو یاد داده؟
پدرم. او من را هر روز به زمین تمرین می برد و خیلی چیهزا به من یاد داد. دوست داشت با من بازی کند. به من نکته های زیادی را گوش می دهد. تومیسلاو باسیچ که چند سال پیش فوت شد هم برای من خیلی مهم بود. او همیشه به من باور داشت. یکی از معدود افرادی است که می گفت به این سطح می رسم. البته این حرف را فقط به من نمی زد. با هر کسی صحبت می کرد در مورد من تعریف می کرد. وقتی در زادار بودم من را تمرین می داد یعنی بین 10 تا 13 سالگی. دلم برایش خیلی تنگ شده است. دوست داشتم همچنان کنارش باشم.

در بچگی چه رویایی داشتی؟
رویایم این بود که به چیزی که اکنون هستم برسم. می خواستم در بالاترین سطح ممکن باشم. برای من فقط فوتبال معنی داشت. تنیس و بسکتبال را می دیدم اما هرگز به چیزی جز فوتبال فکر نمی کردم. وقتی کروسای تیم سوم جام جهانی شد، رویایم این بود که بخشی از آن تیم باشم و حالا کاپیتان کرواسی هستم. به رویایم در مورد حضور در یک تیم بزرگ هم رسیدم و سعی می کنم از آن لذت ببرم. هرگز از چیزی راضی نمی شوم. هما نطور که قبلا گفتم تا جایی که بتوانم توقعم از خودم بیشتر می شود.

پس باید با استرس زندگی کنی..
به هیچ وجه این طور نیست. لذت می برم.آسان نیست که هر روز توپ را داشته باشی و قرار نیست همیشه همه چیز خوب پیش برود اما سعی می کنم با آن کنار بیایم.

قبل از بازیهای مهم استرس خاصی داری؟
استرس خاصی ندارم مثل همه بازیها آماده اش می شوم.

خرافات خاصی داری؟
همیشه با پای چپ وارد زمین می شوم و قبل از گرم کردن گردن بندم را در می اورم (گردن بند صلیبی شکل). این را والدینم وقتی 18 ساله بودم به من هدیه دادند.

پدرت چگونه با تو برخورد می کرد؟
پدر خوبی بود. دوست داشت با بچه هایش وقت بگذراند و با انها فوتبال ابزی کند.

بیرون از زمین در مادرید چه کار می کنی؟
دوست دارم به رستوران بروم و در شهر وقت بگذرانم و همچنین در کنار دوستان و خانواده ام باشم. به دید نبازیهای بسکتبال می روم، در خانه فیلم می بینم و …. شاید این خسته کننده به هظر برسد.

ده سال دیگر کجا خواهی بود؟
نمی دانم. هنوز به این فکر نکردم.

خیلی از بازیکنان می گویند که ترجیح می دهند به همین امروز فکر کنند نه آینده.
حقیقت همین است. ترجیح می دهم به حال فکر کنم و از آن لذت ببرم. ببینیم چه می شود. امیدوارم چند سال دیگر هم از فوتبالم مانده باشد و از آن لذت ببرم.

بازیکنی را دیدی که با خودت مقایسه کنی؟
هر بازیکنی به سبک خودش و بازیش خاص است. مثل این است که بگویید آیا اینیستای دیگری دیده ام یا نه. همیشه بازیکنان خوب وجود دارند اما سخت است که یکی را با دیگری مقایسه کنی.

در فوتبال امروز چه کسی را بیشتر دوست داری؟
ایسکو، اینیستا، کواچیچ و کروس.