شمارش معکوس برای جدایی کریستیانو رونالدو از رئال مادرید آغاز شده . با رقم طعنه آمیز صد میلیون یورویی . یعنی در مجموع رئال از خرید رونالدو و فروشش چند میلیون یوروی ناچیز سود کرده! با دستمزدی از رقم فسخ قرارداد عجیب تر. 30 میلیون یورو . یعنی همچنان کمتر از نیمار و مسی . آیا رئال مادرید با این همه جلال و جبروتش ، ناتوان تر از یک باشگاه ایتالیایی در یک لیگ تقریبا ورشکسته برای پرداخت دستمزد این ابر ستاره بود؟ قطعا خیر.
آیا کریستیانو که سال به سال پر درآمد ترین فوتبالیست دنیا شناخته می شود – نه به واسطه حقوقش از رئال بلکه به واسطه برند 7CR و وجهه تبلیغاتی اش- تشنه چند میلیون یوروی ناقابل پول بیشتر یووه بود؟ قطعا خیر.
ماجرا از آغاز عضر دوم فلورنتینو پرز در رئال مادرید شروع شد . جایی که معجون هلندی کالدرون با روبن و فن نیستلروی و اسنایدر و تلفیقی از اسطوره هایی چون گوتی رائول و کاسیاس به مذاق آقای مدیر خوش نمی آمد . چرا که تیم، تیم پرز نبود و هرچه موفقیت کسب میشد قاعدتا پای خرید های مدیر قبلی یا به عبارتی دشمن پرز نوشته میشد . پس رفته رفته انقلاب در ترکیب آغاز شد و چیزی نمانده بود که توافقات بین رئال و منچستر و کریستیانو که در زمان کالدرون شکل گرفته بود به دلیل همین حسادت آقای مدیر ملغی شود . شاید تنها رقم غرامت 30 میلیون یورویی باعث شد که پرز برای فسخ قرارداد دست نگه دارد و جبرا تن به نوشته شدن برگ های زرین تاریخ کریستیانو و رئال بدهد .
هرچه که بود، رئال و کریستیانو خوب به هم می آمدند. کریستیانو با کسب تمامی عناوین تیمی ممکن اعم از قهرمانی در چمپیونزلیگ و عناوینی فردی چون توپ طلا و آقای گلی لیگ انگلیس به رئال آمد . به گفته خودش از کودکی شیفته رئال بود . در فصل اول حضورش درگیر مصدومیت شد ولی صحنه هایی چون گل کاشته تماشایی به مارسی که از فاصله دور به ثمر رساند در ذهنمان نقش بسته است .
برای رئال که از زمان خداحافظی زیدان و کم فروغ شدن رونالدوی برزیلی کم کم نداشتن ستاره ای در حد و اندازه ی رقابت برای توپ طلا به دست فراموشی سپرده میشد، خرید کاکا و رونالدو بسیار قابل توجه بود. کاکا که آخرین برنده توپ طلا قبل از سیطره مسی-رونالدو بود چیزی جز مصدومیت های پیاپی و دوری نجومی از فرم خوبش در میلان عاید رئال نکرد. اما کریستیانو خط بطلانی بود بر حکمرانی بارسا و و لیونل مسی در کسب انحصاری توپ طلا . به راستی کدام مادریدیستا تحمل یکه تازی ستاره رقیب سنتی را داشت ؟
کریستیانو در شرایطی رئال را ترک می کند که در کمتر از یک دهه تمامی رکورد های ریز و درشت فردی را از نو نوشت. او حالا آقای گل تاریخ رئال مادرید است و با رئال دو لالیگا، دو کوپا، دو سوپرکاپ اسپانیا، چهار چمپیونزلیگ، دو سوپرکاپ اروپا و سه قهرمانی در جام باشگاه های جهان رئال را کسب کرد .
همچنین باید به چهار توپ طلا، سه آقای گلی لالیگا و سه کفش طلا اشاره کرد . آمار او جایی درخشان تر می شود که با بازیکنان هم پست خودش –وینگر- مقایسه شود . بازیکنانی چون ریبری، هازارد، روبن و … در تمامی این سال ها حتی آماری نزدیک به آمار گلزنی رونالدو هم ثبت نکردند .
رونالدو با 34 هتریک آقای هتریک تاریخ لالیگاست . او با 18 گل بهترین گلزن تاریخ دربی مادرید است . او تنها بازیکن تاریخ لالیگاست که در 6 فصل متوالی بیش از 30 گل به ثمر رسانده . در کنار مسی و رونالدوی برزیلی با گشودن دروازه 19 تیم در یک فصل لالیگا بیشترین قربانی را داشته . با 8 هتریک در یک فصل بیشترین هتریک در یک فصل را به صورت مشترک با مسی داشته .
ارزش تمامی این عناوین و رکورد ها زمانی مشخص می شود که ببینیم برای شکستن این رکورد ها، نفر قبل از او در چه عصری و با چندسال حضور موفق به کسب آن شده بود . بی شک 9 فصل حضور و این همه رکورد رنگارنگ در عصر فوتبال مدرن که بیش از هر زمانی متکی به فرد نیست دستاوردی شگرف محسوب می شود .
رونالدو هرچقدر بزرگ، گویی بادبانی بود که برای کشتی رئال ساخته شده بود . رونالدو خوشبخت بود که اوج دوران فوتبالش در جاه طلب ترین و بزرگترین باشگاه دنیا سپری شد . یقین داریم که رئال و رونالدو جدا از یکدیگر چنین سلطه ای بر فوتبال اروپا نداشتند .
اما هیاهوی این انتقال، فکر هوادار را بیش از پیش مشغول کرده . حال دو رکن اصلی رئال دوست داشتنی سه فصل اخیر، به یک باره از تیم جدا شده اند و ستاره هایی چون مارسلو و راموس و مودریچ پا به سن گذاشته اند و از بنزما و بیل هم بدون کریستیانو سخت آبی گرم شود . تکلیف رئال چه می شود؟ باید گفت هوادار واقعی می داند هر نامی –حتی به بزرگی نام کریستیانو اسطوره بی بدیل تاریخ باشگاه – تحت الشعاع نام رئال مادرید قرار می گیرد . آری رئال مادرید از هر نامی بزرگتر است و تاریخ صد و اندی ساله باشگاه هم به ما گوشزد می کند که رئال همواره خود را با هر تغییری تطبیق داده است . مگر دی استفانو ، خنتو ، زیدان ، کاسیاس ، رائول ، رونالدو ، فیگو و … نام های کوچکی بودند ؟ چیزی که از درجه اهمیت ساقط نخواهد شد این است که کریستیانو اسطوره باشگاه است و حتی با این جدایی – که کمتر مادریدیستایی یافت می شود که به او با این همه جفایی که در حقش شده حق ندهد- جایگاهش را در قلب هواداران واقعی از دست نخوهد داد .
شاید کریستیانو بهتر از هرکدام از ما تشخیص داد که ممکن است ماندن در تیم، تمامی دستاورد هایش را به نحوی تباه کند و مهمترین عامل محرکش در تمامی این سال ها که همان غرورش بود را از دست بدهد .
گاهی جدایی تلخ بهترین راه حل برای حفظ شیرینی کام از خاطرات است . این یک حقیقت است نه یک کلیشه رومانتیک.

امیرحسین آقایی