مرجع خبری رئال مادرید : توماس رونکرو سردبیر نشریه آس در مورد تساوی رئال مادرید و بیلبائو نوشت.

طلسم شده
در فوتبال ممکن  است که عالی ، خوب ، معمولی یا بد بازی کنی. در همه این شرایط ممکن است که بازیها را با برد به اتمام برسانی البته به شرطی که بازیکنی را داشته باشی که راحت از فرصت هایش استفاده کند. فراموش نکنیم که رئال مادرید در سالهای اخیر بازیهای زیادی را بدون آن که درخشان بازی کند با پیروزی به پایان رسانده است. زیاد هم این ماجرا دور نیست. زمانی سانتیانا را داشتیم، بعد از او هوگو سانچز و بوتراگوئئو، کمی بعد ایوان زامورانو که خیلی زود رائول گونزالس یری ناپذیر به آنها ملحق شد، بعد از آن فن نیستلروی داشتیم که همه توپها را به گل تبدیل می کرد و بعد از ان متخصصی همچون کریستیانو رونالدو که این قانون را به درستی معنی می کرد. وقتی که توپ را درون محوطه جریمه داشته باشی هر روز برایت بهشت است. اما بازین پرتغلای فت (یا این که درها را به رویش باز کردند که در هر حال فرقی ندارد) اما هیچ کسی با توانایی او جایگزین نشد و کسی آینده نگری نداشت. رئال در نیمه اول بازیهایش مقابل والنسیا، بارسلونا و بیلبائو درخشان ظاهر شد. فوتبالی پویا، پرتحرک با نفوذ از جناحین، با خیال و تصورات بالا، با ریتمی خوب که شوت به چارچوب های زیادی در ان زده شده بود. اما مهم این است که توپ وارد دروزاه شود  که این اتفاق رخ نداد. در این سه تساوی در یک هفته اخیر، تیم فقط یک گل خورد (عالی است) اما در کنارش فقط یک گل زد. کورتوا. آن گل هم به لطف جسارت کورتوا بود که یک روز نقش لواندوفسکی را پذیرفت. بنزما توانایی های بی نظیری دارد اما نمی توانیم از او بخواهیم که به شکل دیوانه واری گل بزند چرا که در دوران فوتبالش هرگز این کار را نکرده است. البته تیرک هم کم ما را اذیت نکرد…

این تیرک ها
بیلبائو با چنگ و دندان به یاد ایام قدیم دفاع می کرد. سه مدافع میانی هماهنگی داشتند و دروازه بان بی نظیری داشتند که باعث شده تا کپا به دست فراموشی سپرده شود. این دروازه بان ویتوریایی ثابت کرد که چه بسا بهتر از دروازه بان چلسی و تیم ملی اسپایناست. او دو موقعیت بی نظیر را در نیمه اول از وینیسیوس و کروس گرفت. زمانی که اونای ناامید می شد، این تیرک ها بودند که مقابل تیم زیدان می ایستادند. کروس، ناچو و یوویچ ضرباتشان را به تیرک زدند. بدشانسی محض در روزی که نیاز بود تا برنده شویم و به رقابت با بارسا پیش از تعطیلی کریسمس ادامه بدهیم.

بیل گم شده بود
34 دقیقه بازی کرد (با احتساب شش دقیقه وقت اضافه) تا چیزی نشان بدهد. از بی میلی و بی خیالی بازیکن ولزی عاصی شده ام. به جای ان که درون زمین بخواهد تبدیل به قهرمان تیم شود و ثابت کند که نیمکت نشینی او ناعادلانه است، رفتاری سرد و بی خیال دارد. وینیسیوس همیشه تلاش می کند و با حرکاتش نظم دفاعی حریف را به هم ریخت و با هیجانش سکوها را تحت تاثیر قرار داد. بیل در نقطه مقابل روی “موج AM” حرکت می کرد در حالی که بقیه تیم  روی موج AM هستند.

کریسمس سپید
با وجد این تسایو غیرمنتظره (هر چند که غیرممکن نبود چرا که بیلبائو همیشه تیم بزرگی است) هواداران با بهترین آرزوا با تیم وداع کردند.  هواداران انگیزه زیادی برای شروع سال 2020 و چالش های پیش رو دارند (سوپرجام در عربستان، کوپا، چمپیونزلیگ و لالیگا). شب گذشته یک محصول سابق آکادمی به نام بورخا والرو ک در اینتر توپ می زند به همراه همسرش روسیو و دو فرزندش به برنابئو آمد تا تیم محبوبش را تشویق کند.  کریسمس به همگی مبارک!