مرجع خبری رئال مادرید : گوتی هافبک اسبق رئال مادرید در مورد دوران حضورش در رئال مادرید صحبت کرد.

شروع در تورخون:” از بچگی چیزی جز به مدرسه رفتن و فوتبال بازی کردن به یاد ندارم. یادم است که همیشه به توپ لگد می زدم. هم فوتبال بازی می کردم و هم فوتسال. یادم است که در مدرسه تورنمنتی بین کلاس ها داشتیم و دختران می آمدند و می گفتند که به خاطر من تیم کلاسشان برنده شده.”

حضور در آکادمی رئال در 9 سالگی:” با تیمم تورخون مقابل رئال بازی کردیم و همه چیز آن جا آغاز شد. خاطرات سختی است. مسیر تورخون تا زمین تمرین رئال که با مادرم طی می کردم خیلی طولانیبود. شب های خوشایندی نبود چرا که دوست داشتم که زندگی برای خانواده ام آسان تر باشد. آنها فداکاری کردند تا فرصت حضور در سطح حرفه ای را داشته باشم. والدینم صبح کای مر کردند و مادرم هر شب کنار من بود. شاید همه، زندگی متمول فوتبالیست ها را ببینند اما هیچ کس چیزی که پشت آن رخ داده را نمی بیند. وقتی همه چیز خوب پیش برود، بازیکنان خوشحال ترین انسان های روی زمین خواهند بود. یادم است که وقتی به رئال ملحق شدم، تحت تاثیر قرار گرفتم. در ابتدا قرار بود که فقط دو هفته در رئال باشم. حوش شانس بودم که نه تنها تا پایان آن فصل بلکه سالهای متمادی زیادی در رئال ماندم.”

مشکل قد:”وقتی 13-14 ساله بودم، قدم خیلی کوتاه بود. در چنین سن هایی قد خیلی مهم است. والدینم هم نگران قدم بودند و فکر می کردند که باید جثه بزرگ تری داشته باشم.”

آماده شدن در رده های پایه:”همه می خواهند در ان جا موفق شوند و کار سختی داری و باید تلاش کنی. یادم است که کم کم قدم بلند تر شد و به 180 تا 183 سانتی متر رسیدم. در آخرین سال در رده جوانان قدم بلند تر شد. رئال مادرید باعث شد که اولین قرارداد حرفه ای خود را ببندم. به تیم سوم رئال مادرید در لیگ دسته سه، ملحق شدم. دو، سه بازی داشتم و خیلی سریه به کاستیا ملحق شدم و چند بازی هم در تیم بزرگسالان داشتم.”

شخصیت خودش:” خیلی یاغی بودم. دوست داشتم که چیزهای بیشتری را تجربه کنم. فوتبال زمان زیادی برای چنین کارهایی به تو نمی دهد. من در بازیها و تمرینات سخت کار می کردم اما دوست داشتم که جدا از آن زندگی خودم را داشته باشم. بعضی کارهایم باید عوض می شدند اما وقتی سنت بالاتر می رود به مسائل طور دیگری نگاه می کنی. دلم برای فوتبال بازی کردن تنگ شده است. هر روز مربیگری می کنم اما دلم برای احساسی که 25 سال پیش داشتم، تنگ شده است.”

نبوغ فوتبالی:” حالا دیدن بازیکنانی نظیر گوتی مشکل تر شده است. من بازیکن متفاوتی بودم و من را به یاد می آورند. همیشه می خواستم که تیم را بگیرم و بازی را عوض کنم. وقتی از حریف جلو می افتادیم، جریان بازی را زیاد دوست نداشتم. وقتی عقب بودیم می خواستم توپ را بگیرم و حمله کنیم.”

دوران حضور در برنابئو:” به خاطر سبک بازی ام زیاد اشتباه می کردم. این را به بازیکنان فعلی ام می گویم. ترجیح می دهم که یک بازیکن ده پاس برای گل بیاندازد، هشت تایش خراب شود و دو تا خراب شود تا این که مدام پاس عرضی بدهد. تنها بازیکنی که در حال حاضر چنین کاری انجام می دهد ور دآن ثبات دارد، مسی است. بقیه فراز و نشیب دارند.”

پاس پشت پا به بنزما در ریازور:” برای من عادی بود. درون زمین سعی می کردم بهترین تصمیم را برای خودم و تیم بگیرم. توپ روی پای راستم بود، دروازه بان فضا را بسته بود و خودم نمی توانستم گل بزنم. در صدم ثانیه تصمیم گرفتم. قبل از این که کاکا به من پاس بدهد همه گزینه ها را بررسی کردم. اگر بنزما پشتم حرکت نمی کرد، آن صحنه خراب می شد. باید در فوتبال خیلی سریع نگاه کنی و همین باعث شد که سالها در لالیا و رئال باشم.”

بازیکن ویژه:”وقتی فوتبال بازی می کردم این حس را داشتم اما حالا که بازنشسته شدم، این حس برایم بیشتر است. رفتن از رئال برایم راحت تر بود اما چالش را بیشتر دوست داشتم. چالش این بود که در رئال بیشتر بازی کنم. خوب است که به خاطر پاس یا پاس گل در خاطر بمانم اما یکی از بازیکنانی نبودم که بیشترین بازی را داشته باشم.”

در فینال های سه چمپیونزلیگ یا جام جهانی فیکس نبودی:”قطعا می توانستم بازی کنم اما مربیان تیم ملی به من اعتماد نداشتند. من قهرمان یوروی زیر 21 سال شدم. حس می کنم که می توانستم جایگاهی داشته باشم. در اولین فینال چمپیونزلیگ خیلی جوان بودم، در دومی مصدوم بودم و در سومی وقتی قرار بود وارد زمین شوم، سزار مصدوم شد.”

گذشته به عنوان بازیکن:” نمی توانم گوتی را سرزنش کنم. اتفاقات خوب زیادی رخ داد. همیشه تعادلم را حفظ کردم.”

وداع/:”دوست داشتم که ادای احترام یا بازی خداحافظی برایم برگزار شود. به نظرم این یک قصور از جانب باشگاهی بود که مدت زیادی در آن بودم. خیلی عادی وداع کردم چون به باشگاهی دیگر رفتم اما وقتی مدت زیادی در یک تیم هستی لیاقت بیشتری داری.برای بازیکنان زیادی از رئال این شرایط رخ داده است. از رئال مادرید رفتم چرا که حس می کردم اشباع شدم.”

شروع مربیگری آکادمی رئال مادرید:” خیلی عجیب بود. به خود انها مربوط بود. دوست داشتم که سرمربی باشم نه دستیار. حس کردم که مثل 9 سالگی خود مورد آزمون هستم. شاید فکر می کردند که بعد از سه ماه دستیاری خسته می شوم و عقب می کشم. در رده نونهالان و نوجوان دستیاری کردم. خیلی از هم تیمی های سابقم چنین مسیری را طی نکردند. از زمانی که در رده نونهالان بودم می خواستم سرمربی کاستیا شوم اما در همه این سالها به من وظایف دیگری را متحول کردند.”

بحث گوتی و گوتیرز:” کمی عجیب بود چون حرفم را تحریف کردند. گفته بودم:”گوتی را فراموش کنید. گوتی در این جا وجود ندارد. فکر نکنید که گوتی بازیکنی بوده که می خواسته توپ را داشته باشد و کم می دویده است. می گفتند که کم می دوم. او را فراموش کنید. من خوزه ماریا گوتیرز هستم. مربی شما

بحث گوتی و گوتیرز:” کمی عجیب بود چون حرفم را تحریف کردند. گفته بودم:”به عنوان مربی پرتوقع هستم. اگر همان قدر که نسبت به من سختگیری شد نسبت به بازیکنان دیگرم سختگیری می شد، گوتی دیگری را می دیدیم. در فوتبال امروز سبک فوتبال گوتی خیلی کم دیده می شود.”

مربیگری:”ه عنوان مربی پرتوقع هستم. اگر همان قدر که نسبت به من سختگیری شد نسبت به بازیکنان دیگرم سختگیری می شد، گوتی دیگری را می دیدیم. در فوتبال امروز سبک فوتبال گوتی خیلی کم دیده می شود چرا که در فوتبال امروز به مسائل بدنی خیلی اهمیت داده می شود.”