مرجع خبری رئال مادرید : تونی کروس هافبک آلمانی رئال مادرید در مصاحبه ای مفصل با نشریه جی کیو گفت که هدفش ایین است که فوتال را در رئال مادرید تمام کند. مصاحبه کامل وی بدین شرح است:

قرنطینه را کنار خانواده ات چگونه سپری کردی؟
این جا در اسپانیا قرنطینه بسیار سختگیرانه ای داشتیم، افراد در چندین هفته نمی توانستند از خانه هایشان خارج شوند. برای ما هم خوب بود و هم بد. در حقیقت من هیچ مشکلی برای ماندن در خانه ندارم. در حقیقت پس از سالها در سفر بودن توانستم در خانه کنار خانواده ام بمانم. با این وجود حس متفاوتی داشتم چرا که این شرایط به زندگی و کار خیلی از افراد آسیب رسانده است.

شرایط در اسپانیا چطور بود؟
ما در حومه شهر مادرید زندگی می کنیم که به نوعی حالت پناهگاه را داشت و به همین خاطر از داخل شهر مادرید صرفا از طریق اخبار خبر دارم. مطمئنا ما در این شرایط صاحب مزیت هستیم که توانسته ایم یک خانه بزرگ با حیاط داشته باشیم، مشکلی که میلیون ها نفر که مثل ما سه بچه دارند، با آن مواجه هستند و باید در خانه ای آپارتمانی زندگی کنند و نمی توانند خارج شوند. به همین خاطر قطعا شرایط مشکلی است.

زمان آزاد خود را در خانه چگونه می گذراندی؟
وقتی سه تا بچه داری زیاد وقت پیدا نمی کنی. پسر بزرگم و دخترم در مدرسه آمریکایی ها در مادرید تحصیل می کنند، پسرم به مدرسه ابتدایی می رود و دخترم به مهد کودک. هر دو کلاس های آنلاین خود را از دوشنبه تا جمعه داشتند. من هم سعی می کردم برایشان نقش پدر و معلم را داشته باشم. سعی می کنم که روی زبان اتگلیسی آنها کار کنم. فرزند یک ساله ای هم داریم که طبیعتا مستقل نیست و به توجه ما نیاز دارد.

خودت را یک پدر سختگیر  می دانی؟
معمولا اجازه می دهم همه چیز عادی پیش برود اما این مسئولیت را حس می کنم که فرزندانم را به افرادی مودب تبدیل کنم. برایمان مهم است که همیشه با دیگران مودبانه رفتار کنند و سلام کنند. هر از گاهی می فهمم که بقیه بچه ها این کار را نمی کنند و به عنوان یک پدر ناراحتت می شوم. به طور کلی امیدوارم که بچه هایم این کار را انجام بدهند. سعی می کنیم دفعه اول به بچه ها صمیمانه تذکر بدهیم و دفعه بعد از این صمیمیت کم می شود. به غیر از این موارد، زندگی فوق العاده ای دارند.

در این دوران تجربه جدیدی هم داشتی؟ مثلا کلوپ بستن کراوات را یاد گرفت…
زمان زیادی نداشتم تا کار جدید یکنم. در نهایت نمی توانی بچه هایت را گوشه ای بگذاری و بگوییک ه الان می خواهم کارهای خودم را بکنم. این یک شغل 24 ساعته است اما به نظرم زیباترین شغل است. وقتی که بچه ها شب می خوابند، برای خودم یک ورزش جدید پیدا کرده ام. برای این که در دوران بدون تمرین آمادگی خود را حفظ کنم، با دستکش و کیسه بوکس تمرین کردم. از یک اپلیکیشن هم کمک گرفتم. مدام به این فکر می کردم که می خواهم کمی بیشتر کار کنم و در چند روز بعد به سطح بالاتری بروم در لحظه اول حس خوبی پیدا کردم اما فردایش می دیدم که بازوهایم درد می کنند و دستانم به حدی ورم کرده بودند که نمی توانستم انگشت حلقه ام را تکان بدهم. وحشتناک بود. اما جالب بود. بعد از ان سعی کردم خلاق باشم. به همراه برادرم پادکستی به نام” Einfach mal Luppen ” از ماه می ایجاد کردیم.

درون زمین فوتبال یک استراتژیست منظم هستی، برای این دوران این ویژگی ها به کمکت آمدند؟
قطعا همین طور است اما باید بگویم که شرایط برای خیلی ها سخت تر از من بود. شخصیت من این طور نیست که بخواهم هر روز به کافه بروم، شب ها در خیابان ها بگردم و … زندگی روزمره من هیچ وقت این طور نبوده است. به همین خاطر این تغییر برایم زیاد مشکل نبود. دلیلی برای نگرانی نداشتم هر چند که بر خلاف من خیلی از مردم بودند که شغل های یا مشاغل خود را در خطر می دیدند و نگرانی اقتصادی داشتند.

همیشه طوری هستی که انگار کاملا آرامش داری، چه زمانی استرس می گیری؟
خیلی کم در زندگی این شرایط پیش می آید. آرامش درونی در این لحظات به کمک من می آیند. موفقیت ها باعث می شوند تا آرامش بیشتری داشته باشی و مسائل زیاد روی تو تاثیری نگذارند. یک نفر به من این ویژگی را داده اما نمی دانم چه کسی.جدا از جو فوتبال البته ممکن است گایه استرس بگیرم و نگران شوم. مثلا در لحظات تولد بچه هایم این گونه بود. در آن لحظات کاری از دستت بر نمی آید و باید امیدوار باشی که همه چیز خوب پیش برود. این نسبت به زمان حضور در زمین فوتبال استرس بیشتری به تو می دهد.

چگونه با این شرایط کنار آمدی؟
فوتبال به توانایی های من باور دارد. اگر به توانایی هایت باور داشته باشی به طور اتوماتیک می توانی با اعتماد به نفس و ارامش بیشتری بازی کنی. این طور نیست که به صورت خودکار راضی شوی بلکه باید شرایط مختلف رادرک کنی. بحث شخصیت هم مهم است چرا که از برخی چیزها نمی توانی درس بگیری. البته استرس داشتن اتفاق بدی نیست.مهم این است که چطور مثبت نگر باشی.

همیشه طوری به نظر می رسد که روی خودت کنترل داری. چه زمانی صدایت را بالا می بری؟
معمولا خودم را کنترل می کنم اما زمانی که حس کنم که تیمم مورد بی عدالتی توسط داور قرار گرفته صدایم رابالا می برم. بی عدالتی من را به شدت عصبانی می کند. دروغ گفتن را هم تحمل نمی کنم. ترجیح می دهم که یک حقیقت ناخوشایند را بشنوم تا دروغ. من هم ممکن است که عصبانی یا احساساتی شوم اما درجه اش خیلی کمتر از دیگران است.

در اسپانیا می گویند که یک آلمانی سنتی هستی، همین طور است؟
شاید از دیدگاه اسپانیایی ها این طور باشد اما از دیدگاه آلمانی ها من خیلی اسپانیایی هستم. اسپانیایی ها کمی خونسرد تر هستند و به نظرم من هم به شخصیتی خونسرد تبدیل شده ام. البته تاخیرکردن را هم دوست دارم که این جا کمی عادی تر است. در اسپانیا تاخیر ده دقیقه ای معمول است. در اسپانیا وقتی در زمان یک جلسه تیمی سه دقیقه دیر می کنم باز هم اولین نفری هستم که می رسم در حالی که در آلمان اگر سه دقیقه تاخیر کنی از اخرین ها هستی. اسپانیایی ها اهل بغل و بوسه هستند اما من زیاد این را دوست ندارم. شاید به این خاطر کمی آلمانی باشم چرا که تماس بدنی زیاد با دیگران را دوست ندارم.

از سال 2015 بنیاد خیریه تونی کروس را مدیریت می کنی که هدفش کمک به کودکان بیمار و خانواده هایشان است. در طول بحران کرونا شرایط بحران چطور بود؟
در برخی بیمارستان های کودکان، کارمندان را به خانه هایشان فرستادند و ما رایانه های کنترل از راه دور در اختیارشان قرار دادیم تا از خانه کار خود را بکنند. این به بچه ها هم سود می رساند. در طول دوران پیک به همه خانواده های تحت حمایتمان پیشنهاد دادیم که برایشان اسباب بازی بفرستیم و همین کار را کردیم. روزها در خانه خیلی طولانی هستند، به خصوص وقتی یک بچه بیمار داشته باشی. هدف ما همین است که همه راحت تر زندگی کنند.

کارت با بچه ها را چطور توصیف می کنی؟
خیلی جدی کار می کنیم. باعث می شود تا بفهمم که دنیایی که در آن زندگی می کنیم عادی نیست و مسائلی خیلی مهمتر از مسابقات فوتبال وجود دارند. گاهی ممکن است که به خاطر یک شکست، یا این که کسی دیر به خانه برسد یا شکستن وسایلد رخ انه ناراحت شوم اما این چیزها اهمیتی ندارد. بعد از آن درخواست های بنیاد خیریهرا می خوانم و می فهمم که در زندگی مسائل مهمتری وجود دارند که شامل این مشکلات جدی هستند. این مسئله خیلی مهمی  برای من است.

مسئله خاصی هست که تو را تحت تاثیر قرار داده باشد؟
یک دختربچه در برلین دوست داشت که سوار هلیکوپتر شود. پیش بینی می شد که زیاد زندگی نمی کند. به او یک پرواز را هدیه دادیم و این کار را انجام داد و متاسفانه کمی بعد درگذشت. چنین چیزهایی باعث می شود تا بیشتر به اهمیت زندگی فکرکنی. هر چند که خوشحالم که توانستم ساعات خوشی برایش بسازم.

در این تابستان باید یورو برگزار می شد اما به خاطر کرونا یک سال به تعویق افتاد. تنها جامی است که کم داری.
قطعا مهم است اما می خواهم چمپیونزلیگ بیشتری ببرم. برایممقدار مهم نیست. جام مهمی است و می خواهم در هر تورنمنتی که حضور داشتم، برنده شوم. همیشه انگیزه بالایی برای تورنمنتی نظیر یورو دارم و فکر نمی کنم که تاخیر یک ساله روی ما تاثیر بگذارد بلکه چه بسا برگزاری مسابقات در سا 2021 خوب باشد. برخی از مصدومانتا آن زمان برمی گردند و کل تیم آماده خواهند بود.

به نظرت کرونا روی فوتبال تاثیر بزرگی می گذارد یا همه چیز دوباره عادی خواهد شد؟
فکر نمی کنم همه چیز به سرعت عادی شود. قطعا این فقدان خیلی بزرگی است. البته به تدریج باشگاه ها فرمول های جدیدی پیدا می کنند تا شرایط را عادی کنند. از نظر هزینه برای خرید و دستمزدها قطعا باشگاه ها تلاش خواهند کرد تا محتاطانه تر هزینه کنند. اما دوباره پس از بحران همه چیز عادی خواهد شد. سطح رقابت مهم است و قطعا این شانس وجود دارد که درآمدها به قبل از دوران بحران  برگردد.

سه سال از قراردادت با رئال مادرید مانده، برای آینده چه برنامه ای داری؟ مثل خیلی از بازیکنان دوست داری به فوتبال آمریکا بروی؟
فکر نمی کنم چرا که این بخشی از شخصیت من نیست. در فوتبال سه سال زمانی طولانی است و هدفم این است که تا پایان قراردادم بمانم. در آن زمان 33 ساله خواهم شد و تلاش می کنم بهترین عملکردم را داشته باشم. هدفم این است که دوران فوتبالم را در رئال مادرید تمام کنم.

پدرت مربی است، مربیگری برایت یک گزینه است؟
تصور می کنم که در شغلی مربوط به فوتبال کار کنم اما بعید می دانم که در بالاترین سطح مربیگری کنم. به خصوص به این خاطر که دوباره باید درگیری چیزی شوم که از نظرم اذیت کننده ترین بخش فوتبال است: سفرها و دوری از خانه در هفته های متوالی. این را دوست ندارم اما تصور می کنم که کاری در آکادمی انجام بدهم و تجربه ام را منتقل کنم. سعی می کنم که طوری باشد که برنامه زندگی ام را خودم بچینم. ما فوتبالیست ها مجبوریم تا کاری که دیگران می گویند را انجام بدهیم: در هتل بخوابیم، زمان غذا خوردنمان و تمرین کردنمان مشخص است. نسبت به استقلالی که بعد از اتمام فوتبال خواهم داشت، انگیزه و علاقه بالایی دارم.

فوتبال در سالهای اخیر چگونه تغییر کرده است؟
شیوه ارتباط هر روز افراطی تر می شود. حد وسط وجود ندارد، یا خیلی خوب هستی یا خیی بد. همیشه وقتی با بازیکنان مصاحبه می شود، باید منتظر تیتر مشابهی باشی. سعی می کنم که خیلی شفاف نظرم را بگویم. درک می کنم که بازیکنان به خاطر صحبت هایشان مورد قضاوت قرار بگیرند . ارقام و قیمت ها قبل از بحران کرونا هم وحشتناک بود و شرایط سالمی نبود. وقتی برای انتقال یک بازیکن معمولی 40-50 میلون یورو خرج شود عجیب استت چون این رقم قبل از این برای ستارگانن خارج می شد. البته فوتبال سریع تر و زیباتر شده است.

این نسخه از نشریه GQ برای همجنس گرایان است که در دنیای فوتبال همچنان بحث مشکلی است چون هیچ فوتبالیستی نتوانسته علنا همجنسگرایی خود را ابراز کند.
حس کلی من این است که در جامعه هر کسی باید آزادانه کار خود را بکند. در این باره تردیدی ندارم. نمی توانم توصیه ای به بازیکنی داشته باشم تا همجنسگرایی خود را بیان کند چون نباید فراموش کنیم که درون زمین فوتبال و همچنین روی سکوها بحث ها و کنایه هایی وجود دارد و نمی توان حتم داد که آن بازیکن مورد تحقیر یا توهین قرار نخواهد گرفت. اما مطمئنم که اگر بازیکنی این کار را انجام بدهد مورد حمایت زیادی قرار می گیرد اما در مورد زمین حریفان مردد هستم. هر بازیکنی باید بر اساس نظر خودش در این باره تصمیمی بگیرد هر چند که به نظر می رسد در شرایط فعلی این کار نمی تواند کاملا مفید و آسان به شمار برود.