مرجع خبری رئال مادرید : رئال مادرید در بازی مقابل آلاوز  دو لبخند متفاوت را دید. یکی لبخند آسنسیو بود که ریکاوری کرده و سمبل تعهد به باشگاه و عشق فوتبال است و دیگری لبخند گرت بیل با ماسک نیمه افتاده و در حالی که براهیم به عنوان تعویض پنجم وارد زمین شد و او بازی نکرد، لبخند تمسخرآمیز دیگری زد. چهار برد پیاپی. بعد از وقفه فقط صد دقیقه درون زمین بازی کرده است اما برایش فرقی ندارد، چه بازی کند و چه روی سکو بخندد.

گرت بیل بعد از وقفه کرونا عملا نقشی در رئال مادرید در لالیگا نداشته است. حضور کوتاهی مقابل ایبار داشت و بیش از یک ساعت مقابل مایورکا بازی کرد. زیدان دیشب او را برای گرم کردن هم نفرستاد. در مورد خامس هم شرایطی مشابه وجود دارد. زیدان کاملا مطمئن است که در مقطع پایانی فصل می تواند روی چه کسی بازی کند و کدام بازیکنان می توانند به قهرمانی لالیگا بازی کنند و کدام بازیکنان روی سکوها راحت تر هستند و می توانند یک تماشاگر تقریبا دور در جنگی برای لالیگا باشند که به افتخاراتشان اضافه می شوند.

این که گرت بیل برای رئال مادرید احیاناپذیر است، واضح است. اما اگر هنوز چیزی برای ارائه به فوتبال دارد، چیزی است که خودش باید ثابت کند و تصمیم بگیرد. وکیلش مدام می گوید که تا پایان قراردادش یعنی تا سال 2022 می ماند. آیا قرار است که تا سال 2022 روی سکوها بخندد؟ هیچ علاقه ای به خودش ندارد؟ یا انگیزه برای انتقام و فوتبال بازی کردن؟

تابستان گذشته نشان داد که هیچ کس در اروپا، گرت بیل را نمی خواهد و نمی تواند دستمزد یا هزینه خرید وی را بپردازد. چین به سراغش آمد و نزدیک بود که با یک بازنشستگی زودرس در سن 30 سالگی، فوتبال حرفه ای را ترک کند. این در مورد جاه طلبی های بازیکنی که توانایی های بی نظیری دارد و عشق به فوتبال برایش کمتر از عشق به بدنسازی است، گویای خیلی چیزهاست. اگر نمی تواند قید بخشی از دستمزد فعلی خود را بزند و به تیمی برود که در آن جا خوشحال است، اگر قرار است که تنها کاری که می کند، خندیدن روی سکوها یا فکر کردن به میلیون ها در لیگی کوچک باشد، منتقدانش حق دارند که فکر کنند که دورانش در رئال مادرید ناامید کننده بوده است.پشت بازیکنی که در برخی لحظات مثل برگردان در فینال کیف یا استارت در مستایا، بازیکنی نهفته که می توانست حماسه ساز باشد اما فعلا روزهای بد برایش بیشتر بوده است.

روبن خیمنز