رئال مادرید بدون تردید یکی از بدترین فصل های تاریخ معاصر خود را سپری می کند. حذف از کوپا در مقابل الکویانو آخرین امضا بر فصل تاسف باری بود که روزهای بدش بسیار بیشتر از روزهای خوبش بوده است. اتفاقات عجیب هفته آخر لیگ قهرمانان اروپا که باعث شد رئال مادرید صدرنشین گروه شود، باعث شد تا خیلی ها فکر کنند که قرار است که سرنوشت برای فصل عوض شود اما حذف از سوپرجام و کوپا در شش روز کام هواداران را تلخ و تلخ تر کرد.

اگر قرار بود که در فصلی رئال مادرید در مقابل یک تیم دسته سومی تحقیر شود، قطعا این فصل بیشترین شایستگی را برای این فاجعه داشت. فصلی که اغلب بازیکنان رئال مادرید در آن چیزی جز مهره های سوخته نیستند. درخشش مقطعی برخی (همچون لوکاس) نیز صرفا مثل جرقه ای بود که فقط چند هفته طول کشید و حالا که لالیگا عملا از دست رفته (مگر این که اتلتیکو به شکل عجیبی افول کند که با شرایط کنونی این تیم و خریدهای زمستانی که انجام می دهند، بعید است) ،به جز بازی رفت و برگشت مقابل آتالانتا چیزی برای ارائه باقی نمانده است.

بدون تردید این بدترین فصل در 10-15 سال اخیر رئال مادرید است. حتی در فصل لوپتگی-سولاری-زیدان نیز تا اسفند (یک ماه و نیم بعد از حالا!) امیدهایی برای نجات فصل وجود داشت و رئال در هر سه تورنمنت زنده بود.

آش شله قلمکاری که فلورنتینو پرز و زیدان با هم پخته اند، شاید چندین سال طول بکشد که از شوری در بیاید. بدون تردید پرز با خراب کردن نظم رختکن با فروش بی موقع رونالدو، مقصر اصلی این فجایع است اما زین الدین زیدان به عنوان مربی که قریب به دو سال است که با تیم کار می کند، متهم ردیف اول شکست هایی نظیر شاختار، الاوز، کادیز، بیلبائو و در نهایت تیم دسته سومی الکویانو است. تیمی که در مقابل آلکویانو به این شکل فضاحت بار شکست می خورد، به چیزی فراتر از چند خرید ساده (هالند، امباپه، آلابا و…) نیاز دارد. این رئال مادرید یک دگردیسی بزرگ می خواهد، دسته قابل توجهی از بازیکنان باید بروند. از لوکاس وازکز گرفته (که با بازیهای اخیرش مشخص نیست که با چه رویی برای تمدید ناز می کند) تا بنزما (که مثل ستاره هالی گاهی گم و گاهی پیدا می شود) و … جوان های شایسته باید پررنگ شوند و البته سبک بازی تیم باید بر مبنای  استعدادها و جوان ها چیده شود نه بازیکنانی که نهایتا یک یا دو سال از فوتبالشان باقی مانده است.

این تیم  نیاز به یک خون تازه دارد و البته به یک مربی با طرز فکر مشخص که به جای نادیده گرفتن، عصبانی کردن و بی روحیه کردن جوان ها به آنها جان بدهد. وقتی یک مربی دست از لجاجت با جوان ها برنمی دارد و اعتماد به نفسشان را بی رحمانه ترین شکل می کشد، آنها حتی روحیه کافی برای بازی کردن مقابل یک تیم دسته سومی را هم ندارند. تغییر بزرگ یوویچ از رئال مادرید به آینتراخت و حس و حال متفاوتش بدون تردید یک الگوی منفی برای سایر جوان هاست. بازیکنانی نظیر اودگارد، میلیتائو، والورده، رودریگو و … با دیدن سرنوشت محتوم به مرگ همدیگر چاره ای جز فرار نخواهند دید و این رئال مادرید است که ضرر می کند.

زیدان تا کنون دو سال فرصت را برای دگردیسی از دست داد. هواداران رئال مادرید بعد از سال 2018 از جام اشباع بودند و قطعا حاضر بودند که یکی، دو سال فداکاری کنند و تیمشان جام نگیرد تا یک تیم متفاوت با چهره های جدید رو ببینند که یادآور دوران طلایی آنچلوتی و خود زیدان است. اما مربی فرانسوی این فرصت را به بدترین نحو ممکن از دست داد و حالا این هوادار است که خون دل می خورد.

زیزو فعلا به لطف افتضاح کومان در بارسلونا و نبودن هواداران روی سکوها از اخراج گریخته و به نظر می رسد که تنها گزینه باقیمانده این است که در صورت ماندن، در چمپیونزلیگ دست به شگفتی سازی بزند و در مقابل تیم های آماده تری نظیر بایرن، سیتی، یووه و … به قهرمانی برسد که با منطق فوتبال و این حجم از بازیکنان ناآماده،  به چیزی فراتر از یک شگفتی نیاز است.

شاید این دوران بزرگترین چالش برای هوادارانی باشد که جزء نسل پسا-رونالدو به شمار می روند تا هواداری و تعصب خود را نشان بدهند و ثابت کنند که قرار نیست که با چند ماه ناکام از این تیم دلزده شوند. چالشی که هوادارانی که دوره هواداریشان به دودهه یا بیشتر می رسد، در دوران سیاهی که به استعفای فلورنتینو پرز منجر شد، پشت سر گذاشتند. دورانی که مربیان گمنام و درجه چندمی همچون لوپز کارو، گارسیا رمون و … روی نیمکت رئال نشستند اما مادریدیسموهای آن زمان نه تنها ناامید نشدند بلکه پاداش ایستادگی خود را با تماشای دومین دوره درخشان تاریخ رئال مادرید (با کسب چهار چمپیونزلیگ در پنج سال) گرفتند. این رئال مادرید شاید چند ماه یا شاید به چند سال زمان برای احیا شدن نیاز داشته باشد و فعلا گزینه ای جز صبر پیش رو نیست، البته اگر پرز از سیاست ریاضت اقتصادی دست بکشد و سرکیسه را شل کند تا چهره های تازه بتوانند امیدهای تازه به همراه بیاورند.

حامد فلاح