زین الدین زیدان بدترین لحظات خود به عنوان یک مربی را ثبت کرده. کفه ترازو به ضررش است و فعلا در هیچ کدام از معیارهای یک مربی موفق نمره قبولی را به دست نیاورده . اگر بخواهیم سرسری و کلی به ماجرا بنگریم، سه معیار برای ارزیابی موفق بودن یا نبودن یک مربی وجود دارد: 1- نتیجه گرایی 2- بازی زیبا 3- پرورش استعدادها.
نتیجه گرایی موضوع بسیار روشنی است. روشن ترین مصداق در این زمینه سیمئونه است که در دوران مربیگری خود با حداقل اختلاف، بازیها را برده و حالا نیز یکی از سه مربی پردرآمد دنیاست. مربیانی که به حدی خوب نتیجه می گیرند که بقیه معیارها برایشان قابل ارزیابی نیست. برخی مربیان هم بیش از یک ویژگی را دارند. به طور مثال سالها فرگوسن هر سه معیار را به بهترین نحو داشت و به همین خاطر به یکی از بهترین مربیان دنیا تبدیل شد. مربیان دیگری نظیر ونگر و بیلسا نیز شاید مربیان پرجام و پرافتخاری به شمار نروند اما در دو معیار دیگر درخشان هستند. اما در مورد زیدان چه می توان گفت؟ بهتر است که برای بررسی بهتر زیدان دوره اولش در رئال (به مدت دو سال و نیم) و دوره دومش (یک سال و 11 ماه) را به طرز جداگانه ای مقایسه کنیم. در حقیقت همیشه یکی از سوالات منتقدان زیدان از آغاز دوره دومش این بوده:”آیا زیدان بدون رونالدو هم موفق می شود؟” پاسخ این سوال را می توان در مقایسه دو دوره زیدان پیدا کرد.
دوره اول زیدان: زیزو از نظر نتیجه گرایی در دوره اولش کمال مطلق بود. کسب 9 جام در کمتر از سه سال یک شاهکار بی نظیر است. او در هر کدام از سه فصلش حداقل یک جام بزرگ (چمپیونزلیگ) را برد و به همین خاطر مورد تحسین قرار گرفت. از نظر بازی زیبا، فصل اول نمره مردودی نگرفت اما بازیهای تیم چشم نواز نبود. فصل دوم زیدان کامل ترین فصل دوره مربیگری او بود که بازیهای تیم درخشان بودند. رئال در فینال لیگ قهرمانان مقابل یووه یکی از زیباترین و چشم نوازترین بازیهای تاریخش را داشت. سبک بازی زیدان بر مبنای ضدحملات سرعتی و آتشین بود که سرعت چهره هایی نظیر مارسلو و کارواخال در جناحین هم کمک می کرد تا این روش به نتیجه برسد. از نظر پرورش استعدادها به جز آسنسیو چهره دیگری به تیم معرفی نشد و به همین خاطر می توان گفت که زیدان هرگز مربی بازیکن سازی نبوده است. فصل سوم دوره اول زیدان شبیه ترین فصل به دوره دومش بود. تیم به تعداد انگشت شماری بازی خوب داشت که همان معدود بازیها به قهرمانی اروپا منجر شد.
نتیجه گیری از دوره اول زیدان: نتیجه گرایی 10 از 10، بازی زیبا 7 از 10، پرورش استعدادها 1 از 10
دوره دوم زیدان: زیدان در دوره دوم خود تا کنون از هشت جام ممکن (دو سوپرجام، دو لالیگا، دو کوپا و دو لیگ قهرمانان) چهار تا را به صورت قطعی از دست داده، دو تا را برده (لالیگا و سوپرجام فصل قبل) و تکلیف دو تا هم نامشخص است. اگر زیدان بتواند حداقل یکی از دو جام باقی مانده تا پایان فصل را بگیرد، از این حیث شاید نمره قبولی بگیرد اما قطعا عملکردش به درخشانی دوره اولش نیست که البته با مقایسه ابزار موجود در دو دوره (رفتن رونالدو، افزایش سن بازیکنانی نظیر مودریچ، کاسمیرو، واران و افزایش ضریب اشتباهاتشان و …) زیدان باعث می شود که حتی با کاهش درصد جامها نیز بتوان عملکرد زیدان را در صورت دستیابی به جام در این فصل مورد قبول دانست. از نظر بازی زیبا در دوره دوم زیدان چیزی نمی توان گفت. تعداد بازیهای زیبای تیم در دو سال اخیر به سختی به تعداد انگشتان دست می رسد. از نظر پرورش استعدادها نیز هر چند که می توان به صورت ویژه به فدریکو والورده در فصل گذشته اشاره کرد اما ستاره بخت هافبک اروگوئه ای در این فصل افول کرده و کمرنگ شده است. رفتن یوویچ به اینتراخت و پایان کار اودگارد نشان می دهد که زیدان از این حیث قطعا هیچ نمره ای نمی گیرد!
نتیجه گیری از دوره دوم زیدان: نتیجه گرایی 5 از 10، بازی زیبا 3 از 10 ، پرورش استعدادها 0 از 10.
با بررسی دوره اول و دوم زیدان باید گفت که تنها دلیل اخراج نشدن این مربی خاطرات دوره اولش است چرا که در دوره دوم چیزی برای ارائه نداشته . مزیت اصلی او در دوره اولش مربوط به نتیجه گرایی بود که در دوره دومش آن را از دست داده . اما بدتر از همه مربوط به اشتباهات مرگ بار زیدان در نقل و انتقالات است. یوویچ، هازارد، رودریگو گوئس، اودگارد و … که با نظر مستقیم او جذب شدند، هیچ نقشی در تیم ندارند و مندی هم صرفا به خاطر ضعف مارسلو است که در تیم جا افتاده در حالی که رگیلون می توانست در تیم بماند و حتی بهتر از بازیکن فرانسوی باشد. اشتباه در فروش مارکوس یورنته دیگر اشتباه بزرگ زیدان بوده است. بازیکنی که در اتلتیکو فوق العاده کار کرده و درخشیده. بحران کرونا، نداشتن ستاره، عملکرد ناامیدکننده بازیکنان گرانقیمت مثل هازارد و … می تواند توجیهی برای نتایج ضعیف باشد اما نمره مردودی زیدان در دو معیار دیگر یعنی بازی زیبا و پرورش استعدادها دیگر جایی برای دفاع باقی نمی گذارد. زیدان به عنوان یک بازیکن بزرگ و یک مربی درخشان در دوره اولش در یادها خواهد ماند اما دوره دومش جایی برای دفاع ندارد. برای رئال مادریدی که نایب قهرمانی هم کافی نیست، چنین نتایج ضعیفی در کنار بازیهای بی کیفیت و ناکامی در پرورش استعدادها جای بحثی باقی نمی گذارد.
سید حجت
مشکل تیم اینه
پرز میخواد نیمار جدید بگیره
زیدان میخواد تیم ملی فرانسه درست کنه
منطقی و عالی دمتان گرم
آقا حجت دستت درد نکنه یعنی زدی ت خال. دمت گرم
فقط عکسو خخخخخخخخخخخ
انگار عبدلباسط با صدای هایده خواسته قران تلاوت کنه 🙂
“ برای رئال مادریدی که نایب قهرمانی هم کافی نیست، چنین نتایج ضعیفی در کنار بازیهای بی کیفیت و ناکامی در پرورش استعدادها جای بحثی باقی نمی گذارد.”
دوست عزیز پرورش استعداد با نتیجه گرفتن و قهرمانی در سال های ابتدایی کاملا در تضاد!
یک تیم برای من مثال بزن ک تونسته باشه در همون سال های اول رونمایی از استعدادهاش نتیجه گرفته باشه!
همین اتلتیکو سال ها پای پخته شدن بازیکن های فعلیش سوخت و ساخت!
وقتی مینویسی اینجا نائب قهرمانی هم کافی نیست دیگه نمیتونی به عدم پرورش استعداد خرده بگیری!
در کل مقاله متوسط رو به پایینی نوشتی ک فقط میخواستی زیدان رو بکوبی!
بدون اینکه حتی خودت هم بدونی چی میخوای!
نتیجه یا پرورش استعداد!
کلا مقاله راجع به بررسی توان زیدان از نظر سه معیار اصلی مربیگریه ، ربطی هم به بقیه مواردی که فرمودید نداره. منظور کلی اینه که اگه استعدادگرا بود یا زیبا بازی میکرد میشد نتایج رو نادیده گرفت که متاسفانه تو هیچ شاخصی نمره قبولی نمیگیره. الکویانو، شاختار و … چه ربطی به پرز داره؟!
در کل تشکر از نقد و مطالعه و بررسی
منظورش اینه که زیدان نه تونسته نتیجه بگیره نه استعداد پرورش بده ، داره میگه حتی اگه یکی از این کارها رو هم میتونست خوب انجام بده (یکی رو فدای دیگری میکرد و توش موفق بود) عملکردش قابل دفاع بود ولی هم نتایجش ضعیف بوده هم اینکه نتونسته از جوون ها استفاده کنه و تغییر نسل بده
این چه سمی بود ک نوشتی!
“ هازارد، رودریگو گوئس، اودگارد و … که با نظر مستقیم او جذب شدند،”
سلطان حالت خوشه؟
هازارد که طبق گفته خودش و پرز کار خریدش همون اوایل فصل ۲۰۱۸ در زمان حضور لوپتگی و پس از جام جهانی نهایی شده بود اما به احترام هواداران چلسی یک فصل دیگه هم موند!
رودریگو که مشتی اصلا زیدان نبودش که پرز با رویای نیمار جدید جذبش کرد!
اودگارد هم که در دوره آنچلوتی خریداری شد، اگر هم دیدی امسال زیدان بش گفت برگرده از روی ناچاری و اینکه پرز بش گفته بود از خرید خبری نیست، بود!
پرز امسال هیچ بازیکنی جذب نکرد، تنها راه برگردوندن اودگارد بود!
انصاف رو رعایت کنید!
از پرز و بررسی عملکردها و نقشش در تضعیف تیم هم بگید!
نمیشه که همه گناه ها رو انداختین سر تیم!
وقتی میبره کار رونالدو و مدیریت پرز که این بازیکن ها رو جمع کرده!
وقتی میبازه تقصیر زیدانه!
این تیم یک مجموعه است، همه در برد و باختش سهیم هستن!
متن بسیار عالی و منطقی.
فرق فرگوسن با زیدان اینه که فرگوسن چوب خشک رو تبدیل به ستاره میکرد ولی زیدان ستاره رو تبدیل به چوب خشک میکنه.
شما فرض کن رگیلون میلیتائو یورنته کوواچیچ سبایوس هرموسو کوبو اودگارد رودریگو براهیم والورده یوویچ و تئو هرناندز دست فرگوسن بودن چی میشدن؟
زیدان فنا این اسامی که نام بردم برای داشتن یه تیم خوب و جذاب کافی نبودن؟ اینجام پرز مقصره؟
من که گیج شدم به خدا ، نه به یادداشت قبلی که خیلی از کار های زیدان توش توجیه شده نه به این یکی که میگه کارنامه زیدان به هیچ وجه قابل دفاع نیست
زیدانو پرز هرچقدر شیر دادن آخرش شیرو ریختن رو زمین
گاهی اوقات با یه اشتباه ۱۹ نمیشی ، صفر میشی
امام خمینی (ره)
حالا بررسی پرز در حالت کلی:
یه اسطوره کش که بدرد مدیریت طویله هم نمیخوره چه برسه تیم بزرگ رئال مادرید
کس مادر پرز
احسنت ، واقعا عالی گفتی