مرجع خبری رئال مادرید : فرناندو کارنیو از مارکا به 15 نکته مهم در مورد سوپرلیگ اروپا اشاره کرده است:

1- اتفاقی که برای فوتبال رخ داده اتفاق جدید نیست. تنیس حرفه ای در سالهای 60 تا 70 از سازمان های سنتی خود رها شد. ایده سوپرلیگ فوتبال مشابه بسکتبال است که چند سال پیش شروع شد. این می تواند به معنی پایان دوران آماتور است که در بسیاری از ورزشها 80، 60 یا 50 سال پیش شروع شد. این پایان دنیا نیست. جام باشگاه های اروپا نیز با حمایت برخی باشگاه ها آغاز شده بود.

2- البته شاید پایان یک دنیا باشد. پول و نمایش حالا مرکز توجه فوتبال خواهند بود. قبلا هم بودند اما حالا در سطحی دیگر قرار می گیرند. فوتبال همچنان رابطه حسی با هوادارانش خواهد داشت اما نقش هواداران و تماشاگران پررنگ تر می شد.

3-رابطه احساسی هم مهم است. حقیقت این است که هواداران می دانند که قرا راست ساعت بازیها با آمریکا و اسیا هماهنگ شود یا شاید حتی بازیهایی در آن جا برگزار شود. اما این بار بازیهای رسمی خواهد بود و نه تور پیش فصل. خریدها و برنامه های تبلیغاتی نیز  در همین راستا خواهد بود. اگر بازی ساعت 12 شب به وقت اروپا باشد یعنی ساعت 18 نیویورک و ساعت 8 صبح در توکیو است.

4- بحث اصلی در این میان پول است چرا که تیم هایی که می توانند پول بیشتری بدست بیاورند می خواهند این کار را انجام بدهند و به فلسفه خود پایبند باشند. پس از بحران مالی ناشی از کرونا این پول می تواند سیلی از پول را به حساب باشگاه ها واریز کند و شرکت جی پی مورگان می تواند در نقش ناجی ظاهر شود.

5- این که این مسئله چیزی به جز پول نیست می تواند روی یوفا و فیفا هم تاثیر بگذارد. اگر هر دو دنیا به توافق برسند و بخواهند سودها را با هم تقسیم کنند، همه سود می برند. این اتفاق برای تنیس با جام دیویس هم رخ داد، تورنمنتی که حالا مهمترین تورنمنت تنیس دنیاست. کمیته المپیک نیز زمانی می خواست جام جهانی فوتبال را متوقف کند چون آن را در تضاد با خود می دید اما دیدیم که همه چیز در کنار هم حرکت کردند.

6-به سراغ المپیک می رویم. چقدر مانده تا تورنمنت های خصوصی و مجزا از کمیته المپیک در ابوظبی، دوحه یا جای دیگری برگزار شود؟

7-لیگ های داخلی به هیچ چیز جز درآمدزایی اهمیت نمی دهند. حالا حس می کنند که می تاونند پول بیشتری صاحب شوند. حقیقت این است که سوپرلیگ یک مشکل جدید برای لیگ های داخلی خواهد بود. آنها می خواهند سطح تیم های لیگ به هم نزدیک باشد تا پول بیشتری از شبکه های تلویزییونی بگیرن. این مشکل مربوط به لیگ های داخلی است و ربطی به سوپرلیگ ندارد. سوپرلیگ همان چیزی است که تلویزییون ها برایش پول می دهند.

8- قطعا از این حیث لیگ های داخلی ضرر می بینند. اگر تیم های سوپرلیگ در لیگی مملو از میلیون ها بازی کنند فقط برای بردن در آن بازی می کنند و احتمالا قید جنگیدن در تورنمنتی دیگر را می دهند. اگر با تیم دوم خود در لیگ بازی کنند، کیفیت مسابقات پایین می آید و اگر با تیم اولشان به مسابقات بیایند هم با درآمدی که دارند بی رقیب هستند و تیم های دیگر به آنها نمی رسند.

9- بازیکنان هم البته از این تغییر استقبال خواهند کرد چون پول بیشتری دریافت می کنند. آنها بدون این که کاری بکنند پول بیشتری می گیرند چون باشگاه هایشان پولدار تر خواهند شد. شاید تا  چند سال دیگر بازیکنانی داشته باشیم که بهتر از مسی نباشند اما از دستمزد کنونی آنها مبلغ بیشتری دریافت کنند. به همین خاطر است که ایجنت ها از این اتفاق استقبال می کنند.

10- به هواداران برگردیم.یکی از سوالات این است که چه می شود اگر تیم های موسس مسابقات از نظر کیفی دچار نزول شوند و به تیم هایی میانه جدولی یا قعل جدولی تبدیل شوند؟ هوادارانشان چه کار می کنند؟ در مورد تیم های مدعو سوال این است که معیار انتخاب آنها چیست؟ کنترل مالی و رقابتی در NBA به درستی انجام شده است. آی ادر اروپا هم همین طور خواهد بود؟ البته اگر در سال 1902 کسی می گفت که اگر خدا بخواهد، انسان می تواند پرواز کند، کسی باور نمی کرد اما حالا …

11- این کار را می توان تحول اروپا به سمت مدل لیگ های حرفه ای در آمریکا دانست. نکته این جاست که این مدل باید در جامعه ای دیگر و در اروا اجاره شود. باید پروپاگاندا ، تبلیغات و واکشن های اجتماعی جامعه آمریکا با اروپا مقایسه شود. در آمریکا شرایط قطعا تفاوت هایی دارد.

12- در ادامه نکته قبلی باید گفت که این یک تحول یا یک انقلاب نیست بلکه یک تکامل است. این محکم ترین قانون حقوق است. البته بهتر است که در این باره دیگران نظر بدهند. ما فقط خبرنگار هستیم.

13-از سویی در پروژه سوپرلیگ، محیط های مختلفی در باشگاه ها حضور دارند. باشگاه های لیگ انگلیس مالکان خصوصی دارند و باشگاه های اسپانیایی متعلق به هوادارانشان هستند. آیا باشگاه ها از مالکانشان مشورت گرفته اند؟

14- اما در بحث دیگری بایدبه این نکته اشاره کرد که باشگاه های اسپانیایی معمولا حالت معترض داشته اند. باشگاه هایی که چهره خود را بر مبنای اعتراض و جنگیدن با دیگران چیده اند اما حالا به اصول اولیه خود پشت پا زده اند و به پولسازی فکر می کنند. شاید این مسئله باعث شود تا قشر هواداران تیم ها عوض شود و قشری با خشونت کمتری نتایجشان را دنبال کنند اما آیا بین سوپرلیگ و ارتباط حسی تیم ها با هواداران رابطه ای نیست؟ این مسئله را هم باید روانشانسان جواب بدهند. اما یک سال دیگر، چه کسی داوران را خواهد چید؟ داوران چه کسانی خواهند بود؟ پاسخ این پرسش هم باید جذاب باشد.

15- در پایان، سوپرلیگ این جاست. ناپلئون گفت که برای بردن جنگ ها به سه چیز نیاز داری: پول، پول و پول. ژولیو سزار به سربازانش وابسته بود که آنها به پول وابسته بودند و از آن جا قدرت می گرفت. حالا فلورنتینو و مورگان نیز به همین مسئله فکر می کنند.