مرجع خبري رئال مادريد : نادر خیاط ، سرود دسیما را ساخت. سرودی که خیلی زود گل کرد و تبدیل به محبوب رئالی های کل دنیا شد. او ملقب به ردوان سابقه کار کردن با لیدی گاگا را دارد. او هشت سال اخیر را در یویورک زندگی کرده است. او 19 سال پیش ، مراکش را ترک کرد تا تدیل به یک موزیسین بزرگ شود و حالا یک خانه در مادرید خریده است.

برای چه به اسپانیا آمدی؟
به عشق رئال مادرید.

بعید می دانم راست بگویی!
حاضرم قسم بخورم. فوتبال و موسیقی زندگی من هستند. فوتبال تنها چیزی است که مرا از استرس موسیقی خارج می کند.  حقیقت این است که هرگز بیش از سه هفته نمی توانم ثابت یک جا بمانم. مدام در سفر هستم چرا که موسیقی در همه جا تاثیر خودش را می گذارد اما بیشتر در میان مادرید، هلند، لس آنجلس ، پاریس و مراکش جا به جا می شوم.

با این شرایط زندگی می توانی بازیهای تیم محبوبت را دنبال کنی؟
همه اش را! جنیفر لوپز، مارک آنتونی، پیتبول ، لیدی گاگا ، همه شان می دانند که وقتی رئال مادردی بازی دارد، کار تعطیل است (می خندد). سعی می کنم بازیها را در کنار انریکه ایگلسیاس که به شدت رئالی است ببینم اما اگر امکانش نباشد مدام به هم پیامک می دهیم:” این یکی را دیدی؟ آن یکی را چطور؟”

این عشق به رئال از کجا آمده است؟
من اهل تطوان هستم و در شمال مراکش هوداران رئال و بارسای زیادی وجود دارند. در خانه 9 برادر هستیم، من کوچکترین هستم و وای مامان! کل خانواده ام رئالی بودند. خانه مملو از پوسترهای دل بوسکه، اشتیلیکه و برایتنر بود. آنها ستارگان رئال در آن زمان بودند و بدین ترتیب من هم رئالی شدم. ریوایم فوتبالیست شدن بود. باید بین موسیقی و فوتبال یکی را انتخاب می کردم.

موسیقی را انتخاب کردی.
خیلی خوب بازی می کردم. در پست هافبک هجومی بودم اما در کشوری مثل مراکش آن رویا زیاد آسان نبود. موسیقی فرصت بیشتر یبه تو برای موفقیت می دهد. اولین ترک های موفق من در سن 33 سالگی بدست آمدند در حالی که در آن سن فوتبال هر کسی تمام شده است. حالا به رویاهایم در موسیقی می رسم، دو بار گرمی را بردم و در فوتبال به هدفم رسیدم.

از ” لونا نوئوا” بگو ، ترکی که برای قهرمانی دسیما ساختی.
ساختن ترک برای رئال یک افتخار بود. این ترک را ساخته بودیم و منتظر بودیم تا موقع مناسبی ایجاد شود تا آن را پخش کنیم. در ابتدا فکر می کردم بعد از قهرمانی کوپا مقابل  بارسا زمان مناسبی است اما با خود گفتم :” منتظر چمپیونزیگ می مانیم.”روز جشن گریستم ، با گل راموس کریستم. هفته گذشته رئال با اتلتیکو بازی کرد و حس عجیبی داشتم. یاد آن بازی افتاده بودم.

شکست رئال باعث شد که حست خراب شود؟
رئال تیم من است و به نظرم ما هواداران باید در روزهای خوب و بد از تیم حمایت کنیم.پارسال خیلی بد شروع کردیم اما چمپیونزلیگ را بردیم. باید یک بازیکن از جزئیات استفاده کند. از این حیث چولو خیلی خوب است، وقتی می بیند بازیکنان خسته هستند از هواداران کمک می خواهد تا انرژیشان را به آن بدهند. کاسیاس یک شخصیت بسیار بزرگ است.او اشتباهی نکرد. آنچلوتی هم گفت که مدافعان باید جاهای خالی را پر می کردند. درک نمی کنم که به چه دلیل هو می شود. این اتفاق بی دلیل است و بهتر است به جای سوت زدن به او کمک کنند.

شروع فصل رئال را چطور می بینی؟
در حال حاضر فاصله بین خط دفاع و خط هافبک خیلی زیاد است. بازیکنان باید پس از آن که موقعیتی از دست رفت خیلی زود به حالت دفاع برگردند. اگر این کار را نکنند برای بازیکنانی مثل مسی موقعیت های خوبی ایجاد می شود تا گل بزنند.

رقابت در عرصه موسیقی هم مثل فوتبال بالاست؟
رقابت فوتبالی کمی منظم تر از رقابت من است. در فوتبال هم تجارت وجود دارد، همین طور افرادی که دروغ می گویند. یک روز بزرگترین هستی و وقتی می بازی تبدیل به بدترین می شوی چرا که هواداران عصبی هستند.

کریستیانو و راموس دوستانت هستند.
با هم صحبت کرده ایم اما من بیشتر از فوتبال اطلاع دارم تا آنها به موسیقی (می خندد). سرجیو گیتار فلامنکو را بلد است و رونالدو هم خیلی موسیقی را دوست دارد اما من از دوران بوتراگوئنو فوتبال می دیدم.

با خیلی از اسطوره های فوتبالیت رفیق شدی.

به لطف خورخه مندس با بازیکنان آشنا شده ام. با خورخه سالهاست که صمیمی هستم و دوستان زیادی را در فوتبال به من معرفی کرده است. من دوست پرز و بسیاری از بازیکنان هستم : فالکائو، تیاگو که در دربی به رئال گل زد و بعدش به من گفت:” به خاطر تو ناراحت شدم اما کلا خیلی خوشحالم!”

19 سال پیش مراکش را ترک کردی و به سوئد رفتی.

همیشه در ذهنم این را داشتم : به عنوان بازنده، نجات یافته یا برای موسیقی به مراکش برنگردم.

در آن جا چه کار می کردی؟
در آشپزخانه ها کار کردم، میوه و سببزیجات کار کردم، در کافه های کارائوکه کار کردم، در کباب پزی خوابیدم. در نهایت به مدرسه ای رفتم که در آن 200 نفر تست دادند. فقط چهار نفر در این تست پذیرفته شدند که یکی از آنها من بودم. آرام آرام درهای موفقیت یکی پس از دیگری به رویم باز شد و پیروز شدم. دوره خوبی در سوئد بود.

اما به این موفقیت بسنده نکردی.
چرا  که می دانستم چیزهای زیادی از موسیقی در ذهنم هست و باید به رویایم برسم. به همین خاطر تصمیم گرفتم که در نیویورک از صفر شروع کنم. تازه مهمتر از آن آن سال ازدواج کردم. همسرم که وکیل بود به همراه من به این سفر امد تا عشقش را به من ثابت کند. دومین تست را باید پشت سر می گذاشتم و خیلی مشکل بود.

چطور بود؟
روی یک تشک بادی می خوابیدیم. با همه همکاران در استودیوها صحبت کردم اما هیچ کس به من فرصت نمی داد. حس می کردم ناکام می شوم. بالاخره در سال 2006 به همسرم گفتم :”موفق نمی شوم، بیا از این جا برویم.” این اولین بار در زندگی من بود که احساس بازنده بودن می کردم. همسرم مرا راضی کرد تا سه ماه دیگر بمانیم. خواهرم به ما غذ می داد اما نمی توانستم توقع بیشتری از خانواده ام داشته باشم. آن سه ماه همه چیز را عوض کرد.

نقطه شانست کجا بود؟

در روز 5 ژانویه با من تماس گرفتند تا ریمیکس یکی از ترک های جنیفر لوپز را انجام بدهم اما موفق نبود. پس از آن فرصت پیدا کردم تا ترانه یک دختر به نام ” کات ده لنا” را بسازم. مدیر استودیو آن ترک را شنید و به من گفت :” عالی است ، کل آلبوم را بساز.” آن ترک در 36 کشور هیت شد. از هیچ به همه چیز رسیده بودم.

بالاخره یک تشک پیدا کردی که نیازی به تا شدن نداشت؟

بله، تخت ، تشک ، مبل و هر چه لازم بود را خریدم (می خدد*. در آن زمان مدیر برنامه هایم به من گفت که یک خواننده زن هست که قراردادش با موزیسینش تمام می شود و می خواهد با من کار کند.

بعد چه شد؟
من خودم را معرفی کردم :” ردوان هستم، خوشبختم” و آن زمن به من گفت:” لیدی گاگا هستم.” در آن زمان کسی او را نمی شناخت. خیلی زود آشنا شدیم. سریع کار را در استودیو شروع کردیم. آن روز موسیقی عوض شد. پس از آن ترانه هایی مثل
Just Dance , Love Game , Poker Face , Bad Romance را ساختیم. پس از آن زندگی هر دوی ما شکوفا شد.

دوباره با او کار می کنی
در موردش صحبت کرده ایم تا دوباره با  هم جادو کنیم.

به کریستیانو توصیه می کنی که به سراغ موسیقی برود؟
(می خندد)، بله ، چرا که نه ؟ این حس خودش است. همه می توانند از موسیقی لذت ببرند. من آخرین کسی بودم که با مایکل جکسون کار کردم . به رویاهایم رسیدم و با کوئینسی جونز و
U2 هم کار کردم.  همچنان کار موسیقی انجام می دهم اما حالا بیشتر سعی می کنم از آن لذت ببرم.

امکانش هست روزی با راموس آهنگ ضبط کنی؟
در مورد یک سرود با هم صحبت کردیم. جالب می شود.

گفتی می خواهی بیشتر از زندگی لذت ببری.
زندگی نسبت به من سخاوتمند بوده است. می خواهم عضو رئال باشم و از زندگی لذت ببرم. من در حال حاضر عضو افتخاری رئال هستم و به خاطرش از پرز ممنونم که دوست خوبی است.

می توانی لیدی گاگا را در برنابئو تصور کنی ؟
شاید یک روز بیاید ، باید دعوتش کنیم!