این روزها که حرف جدایی مسی از بارسا مطرح شده شاید بزرگترین سوال در اذهان فوتبال دوستان، و حتی غیر فوتبالی ها همین باشد. آیا مسی روزی به رئال مادرید میرود ؟

اما چه چیزی باعث میشود مردم از خود همچین سوالی بپرسند؟

در نگاه اول چنین انتقالی غیر ممکن به نشر میرسد.چرا؟

این دو باشگاه تقریبا چیزی حدود یک قرن است که با هم رقیب نه که دشمن هستند.چرا؟

همانطور که همه میدانند باشگاه بارسلونا وابسته به جدایی طلبان باسک اسپانیاست و باشگاه رئال مادرید یک تیم پایتخت نششین و سلطنی.

این را در پرچم های دوتیم هم میتوان به وضوح دید.

پس باشگاهی که اینقدر از حکومت یک کشور نفرت داشته باشد چطور ممکن است بهترین بازیکن تاریخش را به یک تیم سلطنتی بفروشد؟

دشمنی این دو تیم هیچ شباهتی به رقابت اینتر و میلان یا منچستر با لیورپول و یا دورتموند با بایرن ندارد .

ریشه این دشمنی در مسایل سیاسی و اجتمایی نهفته است و این سنگی بزرگ برای یک چنین انتقالی خواهد بود.

مسی بازیکنی است که از زمان به اوج رسیدنش تاکنون همه کاری برای بارسلونا کرده و اکثر طرفداران این تیم او را به عنوان برترین فوتبالیست تاریخ این باشگاه میدانند و قطعا هم همینطور است.

هیچ ستاره ای در تاریخ این باشگاه به اندازه مسی عناوین فردی و گروهی نبرده است.

بازیکنی که وقتی تاکتیک های گواردیولا به بن بست میخورد و کمک های غیبی یار دوازدهم و استعداد بوسکتس و آلوز هم نمیتوانست دست بارسا را بگیرد این بازیکن با توانایی فردی خود به داد این تیم میرسید.

مانند رونالدو در رئال-کمک غیبی و …

اما واقعا چه چیزی باعث میشود مردم و مخصوصا طرفداران رئال و بارسا فکر کنند ممکن است روزی مسی را در پیراهن سفید رئال ببینند.

البته ناگفته نماند که این احتمال برای طرفداران رئال فقط یک احتمال خوب و شیرین است چه به لحاظ فوتبالی و چه غیر فوتبالی.

اما برای هواداران بارسلونا میتواند یک فاجعه روحی و تاکتیکی باشد.

اگر به دشمنی این دو تیم آگاه باشیم خیلی ساده میتوانیم حدث بزنیم که برای بارسایی ها رفتن مسی یک درد است اما رفتن وی به رئال 1000 درد.

چرا بارسایی ها این احتمال را میدهند که ممکن است عزیز دلشان لباس دشمن دیرینه را بر تن کند؟

چرا زمانی که از کرایف و یا سران و استوره های بارسا سوالی مبنی بر رفتن احتمالی مسی به رئال پرسیده میشود (حتی در قالب شوخی) در ظاهر خونسرد هستند و میخندند،اما در عمق چهرهشان اضطراب و نگرانی موج میزند و حتی بعضی از آنان از طرح چنین سوالهایی عصبانی میشوند؟

این سوال دو جواب دارد .

1_شخص فلورنتینو پرز

2_ خود باشگاه رئال مادرید

در مورد اولی که نیازی به گفتن و یاد آوری نیست که چه بازیکنانی را در طی سالهای اخیر به باشگاه آورده. بازیکنانی که هرکدام برای خود در تیمشان اسطوره بودند و چیزی در قواره های مسی کنونی در بارسا.

رونالدو نازاریو،زین الدین زیدان،مایکل اوون،دیوید بکهام،فن نیستلروی

و گل سر سبدشان به لحاظ تیمی که در آن بازی میکرد لویز فیگو و…

اینها همه در زمان خود غیر ممکنهایی بودند که پرز آنها را ممکن کرد.

هیچکس در توانایی پرز در جذب ستارگان شکی ندارد و اگر هم کسی با وی رقابت کند به سرنوشت تیمهایی مثل بارسا دچار میشود که سوارز تقریبا 30 ساله ومحروم را با قیمت باور نکردنی 90 ملیون یورو و نیماری که هرگز از سانچز بهتر نبود را با قیمت فضایی 150 ملیون یورو به خدمت گرفتند.

اما دومین عامل ترس بارسایی ها از احتمال پیوستن مسی به رئال خود باشگاه رئال مادرید است.

تیمی که هر ستاره بزرگ و کوچکی آرزوی بازی در آن را دارد.

یکی از عوامل موفقیت پرز در جذب بازیکن به غیر از مسایل مالی و استعداد پرز در واقع همین مورد دوم یعنی خود باشگاه و نام رئال است.
اگر بتوانید حرف دل فوتبالیستها را خالصانه از زبانشان بیرون بکشید مطمعنا یکی از آرزوهای بزرگشان بازی در رئال مادرید است.

این را میتوان اینطور ثابت کرد که اگر فقط پول برای بازیکنان مهم بود ، آیا تونی کروس نمیتوانست یک قرارداد بهتر با چلسی ، سیتی ، پاریس و دیگر تیمهای متمول ببندد؟

آیا بایرن به کروس پول نمیداد؟

حرفی که بعضی از آنان چه در دوران بازیگری وچه بعد از آن میزنند مانند:پاتریک ویرا،توتی و مواردی مانند اینیستاو…

اما چرا اینطور است؟

خیلی ساده میتوانید به جواب برسید اگر نگاهی گذرا به تاریخ این تیم و ستارگانی که در آن بازی کرده اند و میکنند بیاندازید.

از دی استفانوی افسانه ای گرفته تا رائول افسانه ای که همین دیشب رکوردش توسط مسی شکسته شد و هالا هم رونالدوی افسانه ای.

باشگاهی که بدون مسایل غیر فوتبالی فوتبال بازی میکند و باز هم بیشترین قهرمانیها را دارد .

باشگاهی با 32 بار قهرمتنی لیگ،حدود20 قهرمانی کوپا دل ری و 10بار قهرمانی لیگ قرمانان اروپا.

تصور کنید اگر کمک های داوری در این چند سال اخیر جلوی رئال را نمیگرفت و بعضی دیگر را به اوج نمیرساند،حالا رئال تیمی بود با فاصله دست نیافتنی از نظر مقام های قهرمانی.

مسلما بارسلونا از حیث شخصیت تیمی در حد رئال نیست و بهترین دوران این تیم با ابزارهایی غیر از تاکتیک و درخشش ستارگان و فوتبال خالص رقم خورده. رقبای رئال منچستر،اینتر،میلان،بایرن هستنند و اینها تیمهایی هستند که افتخاراتشان از گذشته تاکنون به همراهشان است و قهرمانی هایشان و اوجشان به یک دوره 6 ساله ختم نمیشود.

دوره ای که مساعل حاشیه ای و مخصوصا جانب داریهای داوران و کارشناسان و حتی فیفا و یوفا  از بعضی تیمها به اوج خود رسیده.

دوره ای که در روز روشن و جلوی چشمان ملیون ها بیننده تلوزیونی حق کسانی مثل رونالدو،اسنایدر،مورینیو،فان خال و… میگیرند و به دیگران میدهند.

این روزها هم که مسی حرفی برای گفتن ندارد میخواهند نوئر را از او بالاتر قرار دهند تا دشمنی دنیا با رئال و بازیکنانش بیشتر به اثبات برسد.

رئال با وجود قدرت اقتصادی بالا و نفوز شخصیتی هیچ گاه به این مساعل و ابزارها متکی نبوده و فوتبال خالص اراعه داده است.

پس هر فوتبالیستی حتی ستاره بارسا باید وسوسه پوشیدن پیراهن سفید و بی لکه رئال را داشته باشد.

به هر حال چیزی که مشخص است این است که رئال به مسی احتیاجی ندارد (باتمام احترامی که به شخصیت فوتبالی مسی قاعلم) اما با آمدن احتمالی وی باشگاه چه به لحاظ فوتبالی و چه مساعل اقتصادی ضرر نخواهد کرد اما این ضربه ای بزرگ و ابدی بر پیکره بارسلونا خواهد بود.

چه بسا پرز از بمب خبری نقل و انتقالات خسته شده باشد و حالا قصد ترکاندن بمب اتمی نقل و انتقالات را داشته باشد.

من و همه رئالی ها از آمدن مسی ناراحت نمیشویم اما آرزوی آن را هم نداریم چون ستاره ما از مسی افسانه ای هم درخشان تر است.

به امید برد امشب برابر بازل و همچنین یازدهمین قهرمانی و سلامتی همه.

محمد رفیع محمدی (rafi_raul)