“توپ طلا منهای جام جهانی”!!!!!!!عنوان مقاله ای در سایت …. با نامی گول زننده،با ظاهری عدالت محور،با ماهیتی مخرب.هرچه سطرهای بیشتری از این مقاله رو پشت سر میذاریم متوجه میشیم قصد نویسنده از نوشتن این مقاله تنها کوچک شمردن ارزشهایی توپ طلای سلطان حال حاضر فوتبال دنیاست.

مقاله ای که خودش،ناقض خودشه.جایی صحبت از سال 2010 میشه.فینال جام جهانی رو به همه یادآوری میکنه.اینیستا و ژاوی رو ستایش میکنه که قهرمانی جام جهانی رو بهمراه تیم ملی اسپانیا بدست آوردن.تک گل اینستا به هلند که اسپانیا رو به قهرمانی رسوند به یاد همه میاره.اما یادشون رفته سوپر واکنش های ایکر مقدس در مقابل روبن که سه تک به تک عالی رو مهار کرد تا ارزش یک گل اینیستا سه چندان بشه رو یادآوری کنن.اگه فوق واکنشهای ایکر نبود و اسپانیا سه گل میخورد ارزشی برای گل اینیستا قایل میشدن؟چرا از اینیستا و ژاوی فقط اسم برده شد؟

از این هم که بگذریم عملکرد فوق العاده وسلی اشنایدر هلندی در رده ملی و باشگاهی رو چطور میشه نادیده گرفت؟ بدست آوردن سه گانه و فینالیست جام جهانی شدن انقد بی ارزش محسوب میشه که حتی لایق یادآوری هم نباشه؟نویسنده گرامی آن مقاله اگه بحق بودن توپ طلای مسی توو سال 2010 ایمان داریدچرا اسمی از اشنایدر نبردین؟بردن لیگ ایتالیا،کوپا ایتالیا،لیگ قهرمانان،سوپرجام ایتالیا،جام باشگاه های جهان،عنوان بهترین هافبک لیگ قهرمانان و حضور توو فینال جام جهانی بهمراه هلند نمیتونه سالی فوق‌العاده رو برای ی بازیکن رقم بزنه؟مگه رسیدن تواما این عناوین از آرزوهای بزرگ هر بازیکن نیست؟تنها دلیلش ميتونه این باشه که با یادآوری سال فوق‌العاده وسلی شک خواننده‌های مقاله به توپ طلای مسی بیشتر میشه.

سال 2010 از همه لحاظ عجیب بود.حتی در رنگینک مربیان.جایی که فن خال هلندی با سال فوق العادش در میان سه نامزد نهایی بهترین مربی قرار نميگيره.سال 2010 سالی بود که فن خال و اشنایدر با علی رغم شایستگی،با بدست آوردن تمام عناوین، نتونستن به حقشون برسن.عناوینی که هرمربی و بازیکنی میل به رسیدن به اونها رو داره.با مرور چند سال اخیر،متوجه میشیم که کافی بود تنها یکی از عوامل بارسا فقط به یکی از عناوینی که این دو هلندی به اونها رسیدن دست پیدا کنه که شایسته حضور در میان سه نامزد و گاها شایسته دریافت عنوان بهترین سال باشن.(یادآوری این چند سال با خودتون!!!)

درجایی میخونیم که نویسنده محترم آن مقاله رای به ناحق بودن توپ طلاهای داده شده بعد از اولین توپ طلای مسی میده.خب این به خودی خود جای بسی خرسندی داره که سه توپ طلای مسی رو ناحق میدونن.اگر اینطوره چرا به اون اشاره ای نکردن؟سخته گفتن این جمله که”بنابراین سه توپ طلای مسی به ناحق داده شد”؟!!پس زمانی حق اعتراض به توپ طلای 2013رونالدو و توپ طلایی که باید در سال جاری به این فوق ستاره (اون هم با تموم شایستگی) داده بشه رو دارین که توپ طلاهای مسی به فیفا پس داده بشه و به بازیکن شایسته برگردونده بشه.پس مادامی که این اتفاق نیفتاده باید بیننده باشید و بس.

اما عجایب این مقاله به اینجا ختم نمیشه.جایی گفته میشه ریبری شایسته دریافت توپ طلای 2013بود.خب باید گفت چرا به بعضی از پرسش ها توو این مقاله پاسخ داده نشد تا همه جوانب این موضوع سنجیده شده باشه؟چرا توپ طلای 2013حق ریبری بود علی رغم سالی پرجام و فوق‌العاده،اما توپ طلای 2010 حق اشنایدر نبود علی رغم سالی پرجام و فوقالعادتر از ریبری؟!چرا اشنایدر حتی لایق حضور در سه نامزد نهایی هم نبود؟!چرا فرد لایق دریافت توپ طلای 2013 در میان سه نامزد سوم میشه درصورتیکه که باید دوم میشد؟!چرا در این مقاله به این سوالات جوابی داده نشد؟!چرا حتی اشاره کوچکی هم به موارد فوق نشد؟!مگه هدف یک مقاله موشکافی و بازکردن یک موضوع نیست؟!شاید هم این مقاله تنها برای دلداری هوادران بارسا بعد از شکست درمقابل سوسیداد نوشته شد که نیازی به رعایت معیارهای یک مقاله خوب رو نداشته!!!!!!

در جای دیگه ای نویر رو شایسته دریافت توپ طلای امسال میدونن و جایی هم مسی رو.جایی هم به تمسخر رونالدو پرداختن که با یدک کشیدن عنوان سوپراستار حال حاضر فوتبال جهان،چطور توانایی صعود به مرحله حذفی جام جهانی بهمراه تیم ملی رو نداشته!!!!شاید هم فراموش کردن که سال 2010 علی رغم حضور فوق ستاره وقت دنیا!!!!در تیم آرژانتین، چطور این تیم متحمل شکست سنگین 4-0 در مقابل آلمان شد!!آیا این فوق ستاره!!!!توانایی جلوگیری از این شکست رو نداشت؟!!آلمان 2010 کجا،آلمان 2014 که قهرمان جهان شد کجا؟!!آرژانتین پرستاره 2010 کجا،پرتغال کم ستاره2014کجا؟رونالدوی مصدوم کجا،مسی سرحال کجا؟!!چرا چنین انتظاری از مسی2010 نداشتن؟یعنی مسی به چشم نویسنده این مقاله بقدری کوچک هست که انتظاری مشابه انتظاری که از رونالدو میشه رو نداره؟!!!!!چرا به این مسائل پرداخته نشده؟!!!!فراموش شده؟!!!یا…

بدست آوردن لیگ قهرمانان اون هم در مقابل اتلتیکویی که بردنش برای بارسایی ها به آرزو تبدیل شده،و یا بردن جام حذفی در مقابل بارسلونا،بهترین بازیکن و مهاجم لیگ،زننده زیباترین گل،بهترین بازیکن به انتخاب وردساکر،بهترین بازیکن سال در هر نظرسنجی معتبر،زننده 17 گل در در لیگ قهرمانان و شکستن رکورد، و… نمیتونه در مقابل مسی بی جام و رکورد و نویر تحقیر شده در مقابل ریال از رونالدو دفاع کنه؟!!!!گل زنی در جام جهانی به تیم هایی مثل ایران عنوان چندان بزرگیه که مسی رو شایسته میدونن؟بهترین بازیکن جام جهانی هم که…!!!!بگذریم بهتره!

با کدوم منطق و با چه ترازویی عدالت رو می‌سنجند؟!این مقاله توانایی قانع کردن افرادی به غیر از هوادارن بارسا رو داره؟واقعا عجب مقاله ای بود…

 

پنالتی

پنالتی جز جدانشدنی از فوتباله.گاهی یک پنالتی سرنوشت یک تیم رو تغییر میده.جایی مسی پنالتی سرنوشت ساز رو خراب میکنه و باعث حذف تیمش میشه و جایی هم ضربات پنالتی لیورپول شکست خورده رو قهرمان اروپا میکنه.پنالتی جریمه ای که علیه تیم خاطی گرفته میشه.هشت پنالتی ریال در لیگ که زننده همه اونها رونالدو بود سوژه ای شده به دست بارسایی ها.باید اینگونه گفت که زننده پنالتی های تمام تیم ها،بهترین پنالتی زن اون تیمه،هیچ تیمی حاضر نیست بهترین موقعیت گلزنیش رو با ریسک روی بازیکن دیگه ای ازدست بده.رئال هم از این قضیه مستثنی نیست.هیچکدوم از پنالتی های گرفته شده برای رئال به ناحق نبوده،طبیعی هم هست که کسی جز رونالدو اون رو نمیزنه.یک سوال اینجا پیش میاد که اگه برای بارسلونا پنالتی گرفته بشه کسی جز مسی اون رو میزنه؟ کاملا مشخصه تا زمانی که مسی توو زمین باشه،هیچ کسی حق زدن پنالتی رو نداره.این قضیه برای رئال هم صادقه.پس چرا این قضیه سوژه دست بارسایی ها و آنتی رئالی ها شده.البته بازهم فراموش کردن هت تریک مسی در الکلاسیکو با دو پنالتی بدست اومد و یا صعود بارسا در مقابل میلان در سال 2012با دو پنالتی میسر شد.اون زمان مسی پنالسی نبود و اما حالا رونالدو پنالدوست؟اما باید گفت حتی اگر گلهای پنالتی رو از کل گلها رونالدو کسر کنیم باز هم آقای گل لالیگا با یک بازی کمتر خواهد بود.پس پیشنهاد میکنم بارسایی های عزیز برای تسکین دردشون راه ها و سوژه های دیگه رو انتخاب کنند…

در گذشته کمک داوری که اون هم برای هر عوامی مشهود بود سوژه مقاله نویس ها میشد، پنج پنالتی دیده نشده چلسی،بازی معروف بارسا-سویا و تقدیم سه امتیاز بازی به بارسا با کمک مشهود داور،تمارض جالب الوز در نیم نهایی لیگ قهرمانان در سال 2011و…از جمله کمک های داوری ان.اما در درستی پنالتی هایی که به سود رئال گرفته شده شکی نیست،پس سوژه کردن تعداد پنالتی های یک تیم که به درستی گرفته شدن،واقعا جالبه!!!!!!توانایی های نویسنده های بارسایی خیلی بالاست…مثل مردم سریال برره مهران مدیری شد که از جدا کردن ادوات اسلحه سماور میساختند.نویسندگان بارسایی هم،با استفاده از تعداد پنالتی های گرفته شده برای رئال مقاله ای بقول خودشان!!!!دندان شکن و آنتی رئالی میسازند اما سوژه برای نویسندگان دیگه میشه!!!!!

پاره شدن نوار برده‌ای متوالی

” مردان بسيار موفق كساني نيستند كه هرگز شكست نمي خورند، بلكه اگر نتيجه ي به دست آمده، با چشم داشت آنها يكسان نبود، از آن درس مي گيرند

آنتوني رابينز ”

 

” رئال مادرید پس از کسب 22 برد متوالی متوقف شد.”جمله ای که برای ما رئالی ها خیلی سنگین و ناراحت کننده بود.اما این شکست یک شوکی بود به کادرفنی،بازیکنا و هوادارا.کادرفنی از این شکست به این حقیقت رسید که تیم به استراحت نیاز داره و انجام بازی دوستانه بیهوده اون هم در مقطع زمانی که بهترین وقت برای استراحت بود مقدمه شکسته.بازیکنا با این شکست متوجه شدند که غرور هم مقدمه شکسته و رسیدن به یک رکورد تلاش همه جانبه رو میطلبه.هوادارا هم فهمیدن بعد از هر پیروزی که پشت تیم هستند باید بعد شکست هم پشت تیم باشن.شکست بارسا،کمی از تلخی شکست رئال کم کرد.اما همیشه اینگونه نخواهد شد.پس بهتره تا ابد پشتیبان همون تیم و بازیکنایی بمونیم که با شکستن انواع رکورد و بردهای پیاپی،روزهای شیرین رو به ما هدیه دادن.چنین تیمی شایستگی اینو داره که در روزهای تلخ هم درکنارشون باشیم.چه نیک گفت توماس ادیسون:

 

” آنان كه در زندگي پيروز و كامياب شده اند، نخست از نظر فكر و روح، پيروز و كامياب بوده اند.”

کوروش پاشا