روزی که تاجر 53 ساله ی مادریدی برای دومین بار کاندید ریاست پرافتخار ترین تیم جهان شد، کمتر کسی فکر می کرد گره ی کور بدهی های روز افزون مادریدی ها ممکنه به دست های آقای تاجر گشوده بشه.هیچ کس از آینده ی تاریک و بی فراز و پر نشیب رئال در صورت شکست دوباره ی فلرنتینو در انتخابات سال 2000 خبری در دست نداشت.روز های سخت،به سختی روز های میلانی ها و آرسنالی ها و …
با این حال خدا به میلیون ها هوادار رئالی رحم کرد و در شب سخت انتخابات این اسم فلرنتینو بود که از لیست مجمع مدیریت رئال به عنوان رئیس جدید به مدت چهار سال خبر اول مطبوعات شد.
خبری که به مذاق هواداران با توجه به وعده های آقای رئیس خوش آمد.
فیگو کاپیتان کاتالان ها زیدان مغز متفکر فوتبال بکهام بمب تبلیغات و از همه مهمتر سیر صعودی منحنی های مالی رئال در آن دوران همه و همه مهری بود بر تایید لیاقت فلرنتینو برای یک دوره ی چهارساله ی دیگر.
یک دوره قهرمانی اروپا و دو لالیگا اگر چند افتخارات به اندازه ای با توجه به خرج سرسام آور آقای رئیس برای ساختن تیمی کهکشانی محسوب نمی شد اما نجات تیم اول مادرید از ورته ی هولناک بدهی های سنگین مالی با وجود خرج های گزاف مالی دهان همه ی منتقین رو بسته بود و قلم دوستداران جام های رنگا رنگ در مطبوعات هم نتوانسته بود مانع تجدید مهر ریاست فلرنتینو در سال 2004 شود.
اما دفتر ریاضی پرز با همه ی نمرات بیست هنوز معادله ی حل نشده ای داشت:مربی کاریزماتیک محبوب چه کسی است؟
از اخراج دلبوسکه ، رئال شده بود کهکشانی از طلسم های شکست در جام ها بزرگ در روزی که رقیب دیرینه ی رئال خوش می درخشید و اضافه شدن نام های بزرگ چاره ای بر روحیه ی شکست پذیر رئال و غم و اندوه هواداران و چشمان خیس عاشقان و راویان قهرمانی های نه چندان دور نبود.
مثل افسانه های والت دیزنی تنها راه شکستن طلسم از خود گذشتگی آقای مدیر بود.روزی که پرز قلم به دست در حال نوشتن طومار پر پیچ و خم تیمی کهکشانی بود، فکرش را هم نمی کرد پایانی این چنین تراژدیک در انتظار قهرمان روزهای سخت بی پولی پرافتخارترین تیم جهان باشد.
6فوریه ی 2006 “گزارش یک مرگ”آقای رئیس رقم خورد و در تصمیمی عجیب دنیای فوتبال شاهد استعفای نقاش بزرگ کهکشان مادریدی ها بود. نقاشی ای که بزرگانی هم چون پیکاسو هم در به واقعیت رساندن ایده های به ظاهر بچه گانه این کودک خلاق عاجز بودند.قهرمان مادریدی ها مرد تا شاهد قهرمانی های مادریدی ها باشد.
تا آن روز کسی ارزش کارهای تاجر59 ساله را درک نکرده بود تا اینکه هدایت سفینه ی کهکشانی ها به دست کالدرون افتاد.وقتی که اسم هایی از کاکا و فابرگاس به میان می آمد و تیم کهکشانی با اسم هایی چون روبن،اشنایدر،هونتلار،ون در فارت،گاگو،امرسون،هاینزه،دیارا و خرید هایی اینچنین که هیچکدام در حد نام رئال و بعضا در حد نام خودشان هم ظاهر نشدند.انتخاب هایی غلط،بازیکنانی پا به سن گذاشته به دور از شور و اشتیاق جوانی که به رئال به عنوان بهترین گزینه ی مادی نگاه می کردند تا جایی برای ارضای جاودانگیشان.کوچکتر ها با افسانه های پدر بزرگ ها از تاریخشه ی تیم محبوبشان به خواب می رفتند و رویای بازگشت به سکوهای قهرمانی را در سر می پروراندند و بزرگترها با حسرت دورتر شدن از روز های اوج،به تماشای حذف از جام های پی در پی می نشستند.قلب یخ بسته ی هواداران،منتظر آب شدن از گرمای شنیدن اسمی بود با ایده هایی به بزرگی روح رئال.
14 ام می 2009 خبر کاندیتاتوری سه باره ی پرز اعلام شد.انقلاب لاگلوریزا رخ داد اما این بار خبری از تاج گذاری پسر ایزابلا نبود،خبری که دل هواداران رئال را به وجد آورده بود،خبر تاج گذاری فلرنتینو فقید بود.امپراطوری خفته ی مادرید با صدای وعده های افسانه ای مرد تاجر بیدار شد.خرید رونالدو، کاکا بهترین بازیکنان جهان در دوسال اخیر به همراه کریم بنزما و ژابی آلونسو خبر از غرش شیر ازبند رسته ای می داد که گشنه ی دسیما بود و تشنه به خون رقیب دیرینه.
هر چند برای سیرابی این شیر سال ها انتظار به طول انجامید تا در 92:48 قصه ی انتظار به پایان رسید اما در این دوران خرید های موفق و جوان آینده داری چون خامس کروس ایسکو واران بیل و پیشتر دیماریا و اوزیل خبر از افقی درخشان به سپیدی نشان مادرید می داد.
چه کسی آشناتر به بلندای نام مادرید؟
آیا شایعاتی مبنی بر اختلاف مدیر با کاپیتان های تیم می تواند به قلب سپید هوادار اصیل مادریدی رسوخ کرده و موجب فراموشی اوج گیری تیم در روز های سخت مالی سال های حوالی 2000 تحت هدایت فلرنتینو پرز و دچار نشدن به سرنوشتی مشابه سرنوشت میلان این روزها شود؟
مدیری که علی رغم همه ی گمانه زنی ها علاقه ی زیادی به قراردادنتاریخچه ی مادرید(زیدان،هیرو،گوتی و . . .) بر منصب مدیریت رئال دارد تا حضور نام های قدیمی پلی باشد برای تکرار موفقیت هایی که گذشت.
پس همه ما در مقابل گروهک حذب بادی ها برای تحقق شعار “هیچکس و هیچ چیز فراتر از باشگاه نیست” :::::::::::::::::::::: HALA MADRID::::::::::::::::::::::
-دیو سپید
(میم.الف)
و اما آقای mehranhm
انتقادای شما به جا و بعضا از طرف خودم هم وارده اما بحث من اینه که ما هوادارا حق نداریم چشم هامونو به گذشته ببندیم و هرچی بوده رو فراموش کنیم.
بدون شک وزن خرید های تبلیغاتی و رفتاری مثل تیم های خلیج فارسی و اخراج مربیانی که محبوب بازیکنا و هوادارا بودن و کارنامه خوبی داشتن ، و خداحافظی افتضاح دونه دونه ی اسطوره ها که هم وجه باشگاه و خراب میکنه هم بازیکنا و هوادارارو دل سرد میکنه و فروش بازیکنای خوب با درامد تبلیغاتی کم مثل دیماریا اوزیل روبن و… ( اکثرا بد قیافه ها) و جام های خیلی کم ، خیلی بیشتر از نگه داشتن ثبات مالیه تیمه…
همه دورتمنده بدونه ستاره انچنانی ک همانه المان شد رو بیشتر از منچستر سیتیه پر ستاره و بی جام و با جیب پر دوست داشتن
تا شاکی نشم اینجا پست ارسال نمیکنم
ساعت ها وقت گذاشتی برای چی ؟ یک سری موارد …. که همه میدونن مزخرفه پرز نقاش کهکشان مادرید !!!!
اینکه نمیزاره تیم با یه مربی ثبات داشته باشه چی؟
دل بسکه انجلوتی …. تضیحی داری ؟
توی دوازده سال مدیریت 6 جام چی؟ توضیحی هست؟
رفتارش با اسطوره های باشگاه و خداحافظیاشون چی؟
نه ذره ای به فوتبال اهمیت میده ن هوادارا فقط دنبال خرید پر سرو صداست ک سود مالی کنه و پولی به جیب بزنه
درود :: خودتو اذیت نکن دوست عزیز
هر کسی رسیده یک سری مزخرفات ارسال میکنه بعنوان تحلیل و … نوسینده این مطلب هیچی از فوتبال حالیش نیست و خودشو زده کوچه علی چپ
خرید بازیکن خیلی راحته برای رئال مادرید مثل سیتی و پاریس سن و … مدیر افسانه ای این مزخرفات رو نمیدونم از کجا آورده این آقا
99.9% خریدها و فروش های پرز تبلیغاتی + خودسرانه ( بدون دخالت مربی بوده )
آقا حامد شما هم هر مزخرفی که یک سری نوشتنو تو سایت قرار ندید :::
مزخرف مزخرف مزخرف
این بشر داره میگه:
ون در فارت بازیکن نیست !
روبنی که دفاع طرف خودشو نابود میکنه میگه بازیکن نیست
هاینزه رو میگه بازیکن نیست
اشنایدری که همه تو سرشون میزدن برای خریدش میگه بازیکن نیست
محمد دیارایی که زمان کاپلو تو بازی آخر لیگ که قهرمانی تو اون بازی مشخص شد و گل هم زد میگه بازیکن نیست
( البته 1 گل زدن چیزی رو ثابت نیکنه فقط ولی از نقطه نظر نویسنده این مطلب باید بپرستنش)
مزخرفاتت رو برای خودت نگه دار
آقای “بابک” مرسی از اینکه ادبیات انتقادیتون در حد هواداران مودب رئالی نبود تا همه خواننده ها متوجه قدیمی نبودن و از روی هوا حرف زدنتون باشن.
چه خوبه که یاد بگیریم به هم احترام بذاریم.
چیزی که شما بارها و بارها مزخرف خطابش میکنید ساعت ها وقط بی منت گذاشتم چون دلم برای رئال می تپه و گفتم شاید حرف دل بعضی از هواداران رو زده باشم
چیزی که شما بارها و بارها مزخرف خطابش میکنید ساعت ها وقت بی منت گذاشتم چون دلم برای رئال می تپه و گفتم شاید حرف دل بعضی از هواداران رو زده باشم
رئال یه خرید هم نداشته
اگه لورنزو سانز بدهی حدود900میلیونی به بار اورد ولی یه مغز فوتبالی بود که تو5سال کلی جام برای تیم به ارمغان اورد ولی پرز الان بدهیش600میلیون هست و بدون جام و بی حرمتی به اسطوره هامون چون فکر میکنه خودش مالک رئال هست و کسی نباید از اون محبوب تر باشه
دیگه وقتش هست ک یک مدیر فوتبالی داشته باشیم تا یه تاجر که فقط فکر پول و تبلیغات هست
بازم چرندیات یه مست دوستان چرا شما دوستان یاذ نمیگیریذ صبر کنید کارتون شده هر روز یه نظر با دیدگاه مختلف دادن به قران فوتبال یعنی صبر و باور نکردن هیچ نظر و شایعه ای بنده نه طرفدار پرزم نه طرفدار انچلوتی بنیتز یا مورینیو بلکه همه طرفدار فوتبال و بهترین تیم تاریخ هستیم جان هر کی دوست دارید به جای این حرض خوردن های الکی یکم صبور باشید ببینیم چی میشه تا اخر تابستون
عالی بود داداش
تو این روزها که همه از پرز انتقاد میکنن تو واقعیت رو دیدی
ازت ممنونم به خاطر این دید بازت
ازت ممنونم که زحماته پرز رو هم دیدی و فقط ازش انتقاد نکردی
متنتم فوق العاده بود متنت در سطحه مقاله نویسای حرفه ای بود
ادامه بده و ما رو از این قلم زیبات بازم بهره مند کن
راستی تا یادم نرفته بگم که حتی از مقاله های خودمم بهتر بود
ممنونم عزیز.
واقعیتش خسته شده بودم از فحش هایی که زیر مطالب مربوط به پرز خونده بودم.
فکر نمی کردم هوادارای رئالی اینقده فراموشکار باشن.
hala madrid
از لحاظ اقتصادی پرز واسه تیم خیلی زحمت کشیده قبول دارم
در این حد قبولش دارم که اگه نامزد ریاست جمهوری بشه خخودم بهش رای بدم
ولی یه اشتباهاتی هم داشته
مشکل اصلیش دیکتاتور بودنشه
هیچکس رو غیر خودش قبول نداره
بر خلاف شما من شنیدم پرز یه تیم مشاور خیلی قوی داره.
این دیدگاه شما نسبت به پرز هم میتونه از تاثیرات مطبوعات باشه.
یه دیکتاتور تو روزایی که فکر می کنه دیگه به درد تیم نمی خوره استعفا نمیدهو
مثل کاری که پرز سال 2006 کرد
درسته پرز زحمت کشیده دستشم درد نکنه ولی همه چیز پول نیست هم مسائل مالی هم بقیه ی مسائل ایکر برا تیم زحمت نکشیده لایق این رفتاره نباید با احترام باهاش برخورد بشه؟درسته هیچ چیز از رئال بزرگتر نیست اما این رفتار غیر محترمانه با اسطوره هامون در سطح رئال نیست
تنها مشکل راموس علنی شدن خواسته هاش و رو به روی هوادارا قرار گرفتنش بود که کاملا هم به حق بود.
اما کاسیاس که همه ازش حمایت کردند.
اینم که باشگاه رفته دنبال دروازه بانی که بهترین دوست ایکره خودش یه نوعی احترامه.
مشکل ایکر با مورینیو هم که دیگه تموم شد و با اومدن انچلوتی نیمکت نشینی ایکر ادامه داشت و کسی هم اعتراضی نکرد.
تازه باشگاه به یه دروازه بان جوون و آینده داری مثل ایکر بیست سال پیش نیاز داره.
بعد حمایت سرمربی و مدیر تو فصل پیش و تشویق هواداران بعد هو کردن چندتا تماشاگرنمای حذب بادی خود ایکر گفته بود میمونه اما اینکه دوست داره تو تیم بزرگ دیگه ای بتزی کنه تا تو تیم ملی هنوز فیکس باشه کاملا تصمیم حرفه ای خودشه.قابل احترام هم هست.
مقاله خوبى بود.زحمات پرز رو داشتيم فراموش ميكريم.ولى با اين حال …نميدونم چىبگم.
من خیلی دوست دارم اوضاع رئال مادرید درست بشه دیگه خسته شدم همه چی تقصیر پرزه
بله اگر به همه مطالبی که تو مطبوعات چاپ میشه اعتماد کنیم همه چیز تقصیر پرزه
عالی عالی ! واقعا زیبا بود. اما کاش به این هم اشاره میشد که وقتی ما کهکشان مادرید رو میساختم تیم رقیب جام هارو درو میکرد….
الان هم کلنگ گرفته دستش افتاده به جون کهکشان سپید تا خرابش کنه
پرز چرا از رئال نمیری…