رئال و مادرید خاص هستن ، مثل اسانیا و مردمش …. کشوری با فرهنگ شبیه شرقی ها ، سراسر هیجان و شور که با نه با آلمانی های سرد و نه با انگلیسی های مغرور و نه با فرانسوی های خوش گذران هیچ سنخیتی ندارد . شرقی بودن اسپانیا از بیش از سه قرن سلطه مسلمانان بر این کشور می آید، سلطه ای که اسپانیا را شرقی تر کرد …. مثل شرقی ها با تعصب ، حساس ، و فراموش کار …..

شخصا به شدت طرفدار فوتبال آلمانم …. از یورو2004 از افتضاح آلمان ها با رودی فولر …بچه بودم اما تحقیر شدن یک ملت را دیدم …. اما انگار آشنا بودن و خسته نشدن … سرمایه گذاری شدید روی جوانان و یک حساب پس انداز بلند مدت حالا سود دهی اش را به رخ می کشد ، در روزگاری که انگلیس با جرارد و لمپارد و بکهام به آقای در فوتبال جهان می اندیشید آنها جام جهانی 2014 را می دیدند و تیمی که ذخیره هایش یک تیم کامل است . نمی خواهم در مورد فوتبال آلمان صحبت کنم …می خواهم بگویم با همه ی علاقه ام به مانشافت اما .. قلبم سرشار از مادرید است از رئال و فریاد های زنده باد مادرید … گفتم اسپانیا خاص است ، اما خاص تر مادرید است  و خاص تر رئال ….

تیمی با هزاران افتخار ….تیمی به سبک شاهزادگان عهد گوتیک …. تیمی که خاص هست …

رئال این روزها بدجور سرزبان هاست …. از رفتن کاسیاس همه می گویند …همه ای که اکثرا اشک تمساح اند …باور کنم کرایف …کرایف دلش برای تاریخ رئال و اسطوره رئال می سوزد ؟

21 سال سن من کم است برای اینکه یادت باشد سال 1999 و شروع اسطورگی کاسیاس …..

من کلا از جام جهانی 2002 فهمیدم فوتبال خارج از ایران هم وجود دارد !!!!!

اسطوره نسل من شاید خامس باشد …. تنها بازیکنی که قبل از آمدنش حرف از علاقه به رئال زده بود ، در همان زمانی که بارسا و سایر غول های اروپایی بدجور به دنبال شکارش بودند و اتفاقا رئال دورترین نقطه به او بود ……

کم کم که شایعه رفتن کاسیاس مطرح می شد ، بی تفاوتی خودم را حس می کردم …. حس و حال هواداری قدیمی رئال ، برایم گنگ و ناشاخته بود …..اما یک شب زیر آسمان پر ستاره روستا با خودم فکر کردم اگه یه روز خامس از رئال بره چی می شه ؟  با تصور خامس در پیراهن یک تیم دیگر حتی اگر آن تیم مورد علاقه ام هم باشد گر گرفتم …. حتی تصورش را هم خیانت می دانستم ……

و بعد کنفرانس مطبوعاتی ایکر ….. تا به خودم اومدم دیدم دارم ناخوداگاه گریه می کنم ….. سخت بود ، تازه داشتم درکش می کردم …اما چه زود دیر شد ؟

ایکر رفت … به همین سادگی …..

اما چرا ؟

ایکر فرا رئالی هست ، بازیکنی که در کاتالان که نه ، شاید در تمام اسپانیا و حتی اندرونی پادشاه اسپانیا و قلب دخترش که روزگاری قصه عشقش به ایکر شهره خاص و عام بود ، محبوب است …

ایکر رئال برایش مهم است …اما اسپانیا و مردمش هم برایش مهم هستند ، ایکر خوب می داند در کشوری که ایالت هایش مثل سنجاق بهم وصل شده اند ،کاپیتان تیم ملی باید نماد وحدت باشد … او باید به پویول و ژاوی زنگ بزند ودر اوج تنش ها حرف از رفاقت بزند …. نمی دونم این کار از روی علاقه بود یا اجبار …. اما او مجبور بود ….. اما راموس اصلا مثل ایکر نیست ، نه اینکه بگویم اسپانیا برایش مهم نیست !! نه مهم است اما نفرتش از رقیب را هم نمی تواند پنهان کند …. راموس ….

هنوز هم آن ضربه پا با تمام وجود ، به فیسی و بعد صورت پویول و ژاوی در بازی الکلاسیکو ، برایم هنوز شیرین است ….

به همین خاطر ایکر اگر از تیم ملی اسپانیا کنار برود شاید دوباره فاجعه ی اختلاف جام جهانی 2002 برای اسپانیایی ها زنده شود !!! بنابراین ایکر نیاز به حمایت باشگاهی داشت ، نیاز به تیمی داشت که انگیزه حمایت از او را داشته باشد ، تیمی که در حسرت اسطوره باشد نه تیمی که در حسرت جام است و برای رسیدن به جام ها حاضر است حتی فرزندانش را هم قربانی کند …. پرز مدیرعامل تیم است ، مردی که باید قبول کنیم بدون او ، الان رئال اینجا نایستاده بود …. یادمان نرود در این دوران اقتدار بارسا ، اگر پرز نبود ما همین روزها را هم نداشتیم …. اما پرز نکات منفی هم دارد … مثل همه …. او همه چیز را فدای افتخار می کند و این چیزی است که هوادران اسپانیایی رئال از او می خواهند …

اسپانیایی ها مثل ما هستند …. ماهم با یک برد تیم را به اوج  و بایک باخت تیم را ذلیل می کنیم ….

به همین خاطر درک این موضوع برای بقیه سخت است ….

ایکر نیاز به حمایت و تیمی داشت که به اشتباهتش به چشم ، مادری نسبت به فرزندش نگاه کند نه به چشم یک فرمانده نسبت به سربازانش که اولین اشتباه در راه رسیدن به موفقیت را آخرین اشتباه می داند …..و رئال این ویژگی را نداشت …… رئال ، بسیار بزرگ است … سنگینی لگویش از همه بازیکنان بیشتر است …. وقتی شما اسم رئال را می شنوید ، خود رئال به ذهنتان می آید اما با یاد ناپولی ذهنتان به سمت مارادونا می رود …… ایکر باید می رفت چون به نفع همه بود ….

همه ی هواداران رئال این منطق را درک می کنند اما آن ها دلشان از جای دیگر پر است … آن ها خوب می دانند بیانیه ژاوی نمک روی زخم است نه مرهم …. آن ها دلشان می گیرد که چرا ایکر باید اینگونه غریبانه برود ….. کاش پرز این را می فهمید که با این مراسم خداحافظی مسخره اش چقدر دل هواداران را بیشتر آتش زد …..

ایکر رفت ، اما آخرین وصیتش را هرگز فراموش نکنیم …. زنده باد مادرید ……..زنده باد رئال ……

نویسنده : زیتون