یکشنبه ای در پایتخت اسپانیا، رئال مادرید لحظات خوش بعد از پیروزی در ال کلاسیکو را می گذراند و در صفحه اول مارکا تصویری از تونی کروس، لوکا مودریچ، خامس رودریگز و ایسکو قرار داشت. تیتر مارکا این گونه بود : ” دگرگونی در سفیدپوشان”. مارکا به تاثیر مثبت خط هافبک جدید و چهار نفره ای اشاره کرد که به کمک آن ها رئال مادرید توانست بارسلونا را در برنابئو با نتیجه 3-1 در هم کوبد.
از نظر تئوری، این چینش چهارنفره نمی توانست کارایی داشته باشد. چهار بازیساز، چهار بازیکن که در حقیقت نقش هافبک تهاجمی را دارند، هر چهار نفر آن ها در میانه میدان در کنار هم قرار گرفتند. به نظر می رسید که بارسلونا به راحتی می تواند از این چهار نفر عبور کند. اما این گونه نبود. این ترکیب چهار نفره جواب داد. واقعا جواب داد. تا حدی که وقتی زمان بازی برگشت ال کلاسیکو در نیوکمپ در ماه مارچ فرا رسید مارکا صراحتا با تیتر ” یک 2-4-4 کلاسیک، بهترین سیستم برای رئال در برابر بارسا” خواستار پیاده سازی سیستمی مشابه در بازی برگشت بود. آیا دلیل ناکامی های رئال مادرید از دست رفتن آن تعادل آرمانی در خط هافبک بود؟ خیلی از ما فکر می کنیم که دلیل ناکامی رئال همین بوده است، اما بسیاری از ما از حافظه های کوتاه مدتی نیز برخوردار هستیم. هشت هفته قبل از اولین ال کلاسیکوی فصل قبل، همین ترکیب چهارنفره در برابر رئال سوسیه داد نابود شدند.
حقیقتا فصل گذشته اتفاقات جالبی در آنوئتا رخ داد: رئال مادرید، بارسلونا و اتلتیکو مادرید هر سه در آن جا شکست خوردند.روبن روچینا در آن جا از وسط زمین گل زنی کرد. کیکو کاسیا در آن جا اشتباه احمقانه ای کرد ( که منجر به شکست تیمش شد). دیوید مویس اسکاتلندی در آن جا تلاش ناموفقی برای صحبت کردن به زبان اسپانیایی داشت. اما از همه این اتفاقات که بگذریم سفر رئال مادرید به آنوئتا حقیقتی را فاش کرد و آن این که : شما در فوتبال نباید فقط حمله کنید.
البته سه ماه قبل از آن، رئال مادریدی که میانه میدان آن متشکل از ژابی آلونسو، آنخل دیماریا و لوکا مودریچ بود با قهرمانی در اروپا فصل خود را به پایان رسانده بود. بنابراین، در دو فصل متوالی، رئال مادرید از دو ترکیب بسیار متفاوت در میانه میدان استفاده کرد. ترکیب اول بدون هیچ دلیلی کنار گذاشته شد و ترکیب دوم ( ترکیبی که در فصل 15-2014 مورد استفاده قرار گرفت) هر چند فوق العاده بود اما از نظر دفاعی دارای نقص هایی بود.
اکنون، رئال مادرید دوباره نیازمند یک “دگرگونی” است.
این دگرگونی در فصل 16-2015 زیر نظر مربی جدید، با سیستم و ایده های جدید اتفاق خواهد افتاد. رافا بنیتز گزینه های بسیار زیادی را خواهد داشت. او هم اکنون مودریچ، کروس، رودریگز، ایسکو، کاسمیرو، ایارامندی، رونالدو، بیل، خسه، لوکاس وازکز و دنیس چریشف را در اختیار دارد. پنج تای آخر با توجه به سیستم 1-3-2-4 بنیتز می توانند به عنوان گزینه های میانه میدان به شمار آیند.
با این حال، برخلاف فراوانی استعدادها و ترکیب های احتمالی بی شماری که با این بازیکنان می توان داشت، پاسخ های قطعی در خصوص ترکیب تیم بسیار نادر هستند. ” نگران نباشید، این تازه شروع کار است”. این پیام بنیتز پس از بازی بی روح ابتدای پیش فصل در برابر رم در ملبورن بود. بازی ای که در آن بیش از 20 بازیکن رئال مادرید به کار گرفته شدند اما به نظر می رسید که تعداد اندکی از آن ها با دستور العمل های مربی مادریدی احساس راحتی می کنند.
مارکا تمرکز اصلی بنیتز را بر ” قانون 10 متر” دانست. مربی جدید می خواهد که بازیکنان با یکدیگر فاصله کمتری داشته باشند و توجه بیش تری به دفاع تیم شود. این شیوه ای است که کاملا منطقی به نظر می رسد: تفاوت بین رئال مادرید و بارسلونا را در فصل پیش مسی، سوارز و یا نیمار رقم نزدند. هنر دفاع سیستماتیک از جلو به عقب بود که تفاوت بین این دو را رقم زد. کافی است آمار گل های خورده را چک کنید تا به این نکته پی ببرید.
با این وجود، مسئله پیش روی بنیتز این است که میانه میدان در تیم او -و در نتیجه تعادل تیم- تا زمانی که جایگاه رونالدو، بیل و بنزما مشخص نشود قابل شکل گیری نیست. در واقع او باید تیم خود را در جهت معکوس بسازد.
در هوای سرد ملبورن، او بیل را در وسط، پشت سر مهاجم مرکزی قرار داد و همین امر باعث شد مارکا این گونه تیتر بزند: ” تیمی که حول محور بیل شکل گرفته”. کمی بعدتر بنیتز در این باره گفت: ” برای آزمایش این کار را انجام ندادم و من فکر می کنم اگر خود بیل دوست داشته باشد این امکان وجود دارد که در بازی های دیگر نیز در همان پست قرار گیرد”. هرچند که انتقال بیل به آن مکان نتیجه کاملا موفقی نداشت اما تفکری که پشت این انتقال است نویدبخش به نظر می رسد. بنیتز می خواهد در خصوص بیل انعطاف لازم را از خود نشان دهد تا بتواند بهترین بازی را از این موجود بی نظیر بگیرد.
بعد از پشت سر گذاشتن فصلی سخت، موضوع بیل بدون شک جذاب ترین موضوع فصل 16-2015 است. او به فضا و آزادی نیاز دارد. او به عنوان ورزشکاری پویا و قدرتمند به نقشی نیاز دارد که با توجه به غریزه اش تعریف شود نه توسط قانون های دقیق و سخت گیرانه. این نقش ممکن است در وسط و پشت مهاجم باشد، ممکن است در سمت چپ باشد، و می تواند در نقش مهاجم نوک باشد. چه کسی می داند. حتی بنیتز هم هنوز نمی داند.
موضوع رونالدو نیز جالب است. او هنوز تمایل دارد که در سمت چپ با آزادی بازی کند، اما رفته رفته عملکرد او مانند عملکرد مهاجمان نوک شده است. در نتیجه سوال های زیادی در مورد او وجود دارد: اگر او بازی را از سمت چپ آغاز کند آیا حرکت او به سمت نوک حمله مسئولیت های مارسلو را به عنوان مدافع چپ سنگین تر خواهد کرد و باعث دور شدن چهار مدافع از یک دیگر می شود و در اصول تدافعی سیستم خلا ایجاد می کند؟ یا اگر او بازی را به عنوان مهاجم نوک آغاز کند آیا این باعث بی ثباتی و ناآرامی او که بهترین بازیکن تیم است می شود؟
اما به نظر می رسد که موضوع بنزما کمتر از دو عضو دیگر BBC مشکل ساز باشد. او همانند بیل نیازی به راه اندازی دوباره ندارد، مانند رونالدو سبک بازی اش تغییر نکرده، مهارت ها و توانایی های او کاملا مشخص است. مرد فرانسوی می تواند خود را با نیازهای دو بازیکن دیگر تطبیق دهد. اگر بنیتز بیل را در وسط و رونالدو را در چپ به کار گیرد، بنزما به سادگی در نوک حمله قرار خواهد گرفت. اگر بازیکن پرتغالی به نوک حمله منتقل شود و جا برای بیل در سمت چپ باز شود، بنزما این قابلیت را دارد که پشت سر برنده توپ طلا قرار گیرد. مهارت های او برای بازی در وسط مناسب است.
طبیعتا، این احتمالات و این سوال ها در مورد BBC در رئال مادرید مستقل از مسئله خط هافبک به نظر می رسند؛ اما این گونه نیست. ترکیب رئال مادرید بر محوریت مهاجمان شکل می گیرد. شکل گیری و عملکرد کل تیم به همان سه مهاجم قدرتمند بستگی دارد.
در بارسلونا نیز مشابه این موضوع وجود دارد، اما با یک تفاوت عمده: مشخص بودن و قطعی بودن موقعیت مسی، سوارز و نیمار موجب شده تا شکل دادن به خط هافبک کاری آسان باشد. اما در پایتخت این گونه نیست. رئال مادرید هنوز به دنبال یافتن جواب و حل کردن معماهاست. تا کنون به نظر می رسد که فقط موقعیت لوکا مودریچ و تونی کروس در خط هافبک تیم مشخص باشد. مارکا از بازیکن کروات و بازیکن آلمانی به عنوان ” محورهای بنیتز” و ” اولین تکه های پازل که در جای خود قرار گرفتند” نام برده است. این دو به احتمال قریب به یقین به عنوان محور خط هافبک در سیستم 1-3-2-4 بنیتز قرار خواهند گرفت. اما سه جایگاه موجود در خط جلوی آن ها ممکن است در نیمه ابتدایی فصل 16-2015 تغییرات مداومی را به خود ببیند. بدون شک، خامس رودریگز به عنوان بازیکن اصلی در این خط حضور خواهد داشت. بعد از او، ایسکو نیز می تواند همین نقش را بر عهده گیرد. در چنین شرایطی، تنوع مهارت ها و تطبیق پذیری این دو بازیکن بسیار مهم خواهد بود.
تا زمانی که قدرتمندترین ترکیب ممکن برای خط هافبک رئال مادرید در فصل آینده به طور دقیق مشخص نشده، پیدا کردن جواب های قطعی مشکل است. هر راه حل فرضی با خود سوال دیگری را به همراه دارد. سوال هایی که تا مدت ها ادامه خواهند داشت. ولی چیزی که حتمی است این است که قالب کلی تیم در حال “دگرگونی” است.
تیم کالینز
یا خدا…..مارکو رویس چه گلی زد
همه به بهترين جاها ميرسن ولي كروس بازم جايگاهشو نداره اگه مث بايرن هافبك تهاجمي شه كولاك ميكنه الان كه هافبك وسط اينجوري بازي ميكنه ببين اگه پست خودش وايسه قسم ميخورم ميتركونه
…………………………………………………………………………..
ناواس
مارسلو-راموس-واران-دانیلو
کروس-مودریچ-بیل-خامس-بنزما(ایسکو)
رونالدو
این احتمالاترکیب رئال توفصل جدیدباشه که توش بنزما وبیل وخامس پشت رونالدو بازی میکنن
خیلی مقاله خوبی بود
ما که امسال بحران مصدومیت نداریم پس نباید نگرانی کمبود یار داشته باشیم
تازه اگه رویس هم بیاد اونوقت ترکیب تیم اینجوری میشه
******(دروازه بان معلوم نیست)
مارسلو راموس واران کارواخال(دانیلو)
کروس مودریچ(لوکاس سیلوا-ایارا-چریشف-کاسمیرو)
رونالدو بیل(ایسکو-اودگارد) خامس(وازکز-خسه)
رویس(بنزما)
به نظر من که مهمترین آیتم یه وینگر سرعت و پا به توپ بودنشه، هافبک هجومی برعکس وینگر سرعت مهم نیست درعوض باید یه مهندس تمام عیار به تفکرات و شم هجومی و بازیسازی بالا باشه
پس بیل خوراک وینگره و خامس خدای هافبک هجومی
فقط میمونه وینگر راستمون که فعلا فقط واسکزو داریم و اگه بشه رویس و بیاریم من قول میدم فصل بعد کولاک میکنیم
چریشفم که ذخیره بیل
و ایسکو ذخیره خامس
رونالدو و بنزما هم ک نوک حمله
کروس,مودریچ و کاسمیرو هم هافبک دفاعی ان
بخدا هییییچ تیمی نمیتونه در مقابلمون جیک بزنه
هیچ مهم نیست از بین بنزما و بیل کوددوم بره رو نیمکت فقط ایسکو و خامس باید فیکس باشن چون از این دو تا بهترن ولی بیل اگه بیل تاتنهام باشه حتما باید فیکس باشه
اسم فیلمه گل 2 بود
خیلی ممنون.
امیدوارم که هر اتفاقی میفته بتونیم 3 گانه رو بگیریم
سلام دوستان یه فیلمی بود که کاسیاس و راعول در اون بودن و فیلم در مورد رعال بود.اسم اون فیلم چیه؟خواهشا کمک کنین.
بنزما باید تو دوران فوتبالیش بجای مهاجم نوک باید هافک بازی ساز میشد بیشتز بازی سازی میکنه تا مثل مهاجم درجه1 گل زنی کنه
بنزما تو فرانسه پیستون بود مورینیو هم گاهی به عنوان پیستون ازش استفاده میکرد در کل مهاجم نوک تمام عیار نیست ولی توانایی هجومی بالایی داره