سوال اول : آیا بازیهای پیش فصل مهم است ؟

یه کشور وقتی تهدید می شه ، مانور نظامی برگزار می کنه تا به تهدید دشمن پاسخ داده باشه .

رئال رسما توسط بارسا با کسب سه گانه تهدید شد …. و تنها راه پاسخ دادن به این تهدید خط و نشون کشیدن واسه فصل جدید در بازیهای پیش فصل بود که اگر از این منظر به قضیه نگاه کنیم به خوبی این مهم بدست اومد ….

در واقع بازیهای پیش فصل قطعا نمی تونه معیار مناسبی برای در نظر گرفتن آمادگی کلی تیم و یا پیش بینی آینده باشه . اما می تونه به صورت خلاصه وضعیت تیم نمایش بده …. بنابراین نگاهی به وضعیت تیم در این بازی ها می اندازیم ….

سرمربی

بارسا در فصل پیش سه گانه را کسب کرد و رئال با نمایش ضعیف در مراحل آخر تورنمنت ها ، جامی به دست نیاورد تا کارلو آنجلوتی نیمکت سرمربی گری در سانتیاگو برنابئو را ترک کند و رافا بنیتز جانشین وی شود .

بنیتز از کارنامه ضعیف تری نسبت به آنجلوتی برخوردار بود اما یک ویژگی مهم داشت که راه را برای وی در بدست گرفتن سکان هدایت رئال آسان کرد … اسپانیایی بودن و رئالی بودن ….

بر طبق انتظار در تیم بنتیز به بازیکنان اسپانیایی بها بیشتری داده شد ، ایسکو که به درهای خروج باشگاه نزدیک شده بود ماند و خبری هم از دیپورت کردن ایارمندی نبود !!! موج بازیکنان آکادمی به سوی تیم اصلی سرازیر شدند تا رئال خود را در فصل نقل انتقالات کاملا مغایر با سیاست های کهکشانی پرز نشان دهد .

شروع کار بنیتز با بحران همراه بود … کاسیاس در راه ترک باشگاه بود و راموس در فکر منچستر …پرز هم در اوج بحران به فکر سوددهی شرکت هایش بود … کاسیاس رفت و تیم با یک کاپیتان معلق راهی استرالیا شد …..

تنها خرید باشگاه دانیلو بود که از پورتو به همراه کاسیمیرو با قرارداد عجیبش به تیم محلق شده بودند تا نقاط ضعف فصل قبل رئال یعنی نداشتن یک مدافع راست در سطح سایر بازیکنان و هافبک جنگنده برطرف شود .

لوکاس وارکز هم به تیم اضافه شد تا در کنار دنیس چریشف و مارتین اودگارد به همراه ایسکو ، خلاقیت و تکنیک ناب را  در اوج جوانی به تیم اضافه کنند ….

ترکیب تیم کامل بود و فقط نیاز به یک فکر جدید بود …اما با رفتن کاسیاس ، گمانه زنی ها در مورد دروازبان رئال شروع شد …. ناواس حالا دروازبان بود و باشگاه به دنبال خرید دخیا بود . خریدی که منچستر زیرکانه راموس را هم وارد این معامله کرد تا به سبک انگلیسی تفرقه بیاندازد و حکومت کند . در اوج بحران عملکرد بنیتز قابل تحسین بود ، حمایت از ناواس و حتی یک کلمه حرف نزدن از دخیا باعث افت فشار رسانه ای شد . سکوت در مورد قضیه راموس و واگذار کردن موضوع به مدیریت باشگاه توانست راه بر پخش شدن تفرقه در تیم ببندد .

شروع کار با آس رم بود . تیمی  که کاملا منسجم ، بدون تغییر سرمربی و با حفظ اسکلت سابق و اضافه شدن بازیکنان جدید حریف دست و پابسته ای نبود . تیم در مقابل رم حرفی برای گفتن نداشت ، بازیکنان در حال آنالیز تاکتیک های جدید بودن و هنوز برای راه افتادن زود بود . در مقابل منچستر سیتی که کاملا باز بازی می کرد سیستم ضد حمله و بی بی سی کاملا جواب داد و نگاه ها را به تیم بنیتز جلب کرد . تنوع استفاده از بازیکنان جوان و ستاره ها نوید امید را به نیمکت تیم داد ، امیدی که در یک فصل پیش کلا ناامید شده بود . تمرینات در استرالیا با حاشیه بالا نبردن جام توسط راموس به اتمام رسید تا تیم راهی چین شود .

در سرزمین اژدهای زرد ، وجود جنگجوهایی مانند لیوبی (جنگجوی معروف  چینی) برای برد لازم است . در مقابل اینتر هم تفاوت فاحش کیفیت بازیکنان تیم نتیجه بازی را رقم زد . میزان بالای آمادگی بدنی بازیکنان در دمای بالای چین ، مژده ی تولد الماس را می داد . در این میان عملکرد فوق العاده بازیکنان نیمکت نشین در نیمه دوم بازی ، تحسین ها را برانگیخت و تا حدودی باعث افسوس هواداران رئال شد که چرا در نیم فصل دوم فصل قبل به بازیکنان نیمکت نشین میدان داده نشد تا شاید الان بارسایی ها ناز سه گانه را به رخ طرفداردان رئال نمی کشیدند .

در بازی مقابل میلان که تا حدودی نسخه ضعیف شده ی یووه بود ، بازهم بی بی سی مثل آن بازی افتضاح در نیمه نهایی حرفی برای گفتن نداشت . تا شاید بنیتز متقاعد شود ترکیب 3-3-4 در بازیهای بسته فقط وقت تلف کردن باشد ….

اما خبرهای خوش هم در راه بود …. راموس جام را بالای سر برد تا با تمدید قرارداد روی همه ی شایعه ، آب سرد ریخته شود و هواداران به امید دیدن یک رهبر به تمام معنا برای تیم در فصل بعد لحظه شماری کنند .

تولد دوباره خسه ، از بهترین سوپرایز های بنیتز در پیش فصل بود ، خسه ای که کاملا نشان داد نه تنها چیزی از بنزما کم ندارد بلکه شاید جایگاه فیکس وی را نیز تهدید کند . بازی فوق العاده دنیس هم نشان داد دیگر حتی مصدومیت فوق ستاره های تیم هم نمی تواند خیال هواداران رئال را آشفته کند …..

پیش فصل برای بنیتز هنوز تمام نشده است ، شاید آزمون اصلی مسابقات آئودی کاپ باشد …. جایی که اگر او سربلند بیرون بیایید باید منتظر خبرهای خوب از فصل پیش رو باشیم ….

دروازبان

ایکر رفت ، دخیا نیامد ، تا ناواس سرشار از انگیزه برای دروازبانی رئال باشد …. در خوب بودن ناواس هیچ شکی نیست ….اما برای دروازبان های رئال نیاز به فاکتورهای دیگری هم هست …. دروازبان رئال باید بزرگ باشد آنقدر بزرگ که بتواند سر مدافعان بدون ترس فریاد بکشد …. اما ناواس از نظر افتخار از واران 22 ساله هم کمتر است …

او خوب است ….اما باور کنید رئال نه ….. برایتان یک مثال می زنم …. در جنگ جهانی دوم ، رومل ژنرال بزرگ آلمانی معروف به روباه صحرا ، با تعداد بسیار کمتر توانست در آفریقا لشکر متحد فرانسه و انگلیس را شکست دهد..

چون او یک ستاره بود … و یک ستاره در مقابل هم سطح هایش بهتر است … همه می دانیم آگئرو بازیکن خوبی است و خوب هم گل می زند اما چه کسی اینجا می پذیرد که آگرئو و کریس در یک سطح باشند ؟

حامیان ناواس به عملکرد خوبش در جام جهانی و لالیگای 14-2013 اشاره می کنند !!!

در حالی که فشار بازی در وایادولید با  فشار بازی در سانتیاگو برنابئو و دروازه ای که کاسیاس را تازه از دست داده است ، اختلاف فاحشی دارد …. جام جهانی هم ، که کلا معروف بود به جام دروازبان ها …. از دروازبان الجزائر و مکزیک بگیر تا همین حقیقی خودمان … حتی تیم کرول ….. آیا همه ی اینها باید به رئال بیایند ؟

پس ناواس حیف است که روی نیمکت رئال بنشید ، اما نمی تواند میراث دار خوبی برای دروازه رئال باشد ….

کاسیا هم آمد … با 28 سال سن …. اما کاملا پخته و آماده …. و به خوبی نشان داد می توان روی او به عنوان یک ذخیره مطمئن نگاه کرد …. حداقل نکته مثبتی که از او دیدم … پرش های بلند و مطمئن او در موقعیت های بود که پارسال بلای جان رئال شده بود ( ضربات شروع مجدد ) خودش کاملا فاز مثبت بود ….

در مقابل میلان هم نشان داد که می تواند سوپر واکنش هم نشان بدهد و خودش را ستاره تیم کند ….

و بالاخره دخیا ….

شاید خیلی از هوادارهای رئال او را مقصر جدایی کاسیاس بدانند …. در حالی که همه خوب می دانیم که او کمترین تقصیر را داشت …. او برای آمدن به رئال از  خیلی چیز ها می گذرد …. مهمترینش دروازه فیکس تئاتر رویاها بود.

شاید اگر یه بارسایی سرمربی منچستر نبود ، درون دورازه رئال در چین دخیا می ایستاد ….اما اصلا به فن خال ایرادی نمی گیرم …. چون بدجور تا فیها خالدونش سر این قضیه می سوزد ….. دخیا هم به خوبی می داند اگر بتواند در رئال خودش را اثبات کند ، دروازه فیکس تیم ملی اسپانیا در یورو2016 در انتظارش است ….

دخیا می آید و احتمالا ناواس تیم را ترک خواهد کرد …. به احترامش بر می خیزم اما واقعا مسیر پیشرفتش از مادرید نمی گذشت ….. نکته جالب در آمدن دخیا این است که احتمالا سه دروازبان تیم ملی اسپانیا در یورو رئالی باشند … کاسیاس – دخیا – کاسیا …

ادامه دارد ……..

دوستان یه خواهش کوچیک …. می دونین همه کسایی که تو این سایت ، مقاله میی نویسند …به عشق رئال و شماهاست .. …اگه شما نظراتونه بزارید باعث دلگرمی می شه … ولو یک حرف باشه …..

نویسنده : زیتون