۲۰ اسفند ۹۷
رسمی: زین الدین زیدان بار دیگر سرمربی رئال مادرید شد.
پس از آن هفته ی کابوس وار با سولاری و زخمی عمیق حالا بار دیگر امید و شور، هواداران رئال را احاطه کرده است.
همه با خوشحالی صحبت میکنند؛
“آن مرد” که تیم های بزرگ اروپا نظیر یووه و پاریس برای آمدنش نقشه ها میکشیدند حالا در بدترین شرایط ممکن بازگشته است تا مرهمی بر زخم های عاشقان مادرید باشد. او بر روی “اعتبارش” قمار کرده؛ چرا؟!
“آنهم زمانی که کسی مثل آنتونیو کونته که عملکرد فاجعه بارش در اروپا بر کسی پوشیده نیست؛ میگوید: سوار قطار در حال حرکت نمیشوم!”
سیلی از کامنت ها و لایک های مادریدی ها و دیس لایک های زخم خوردگان زیزو علی الخصوص هواداران یک تیم خاص!
یکی میگوید: ” زیزو خیلی مردونگی کرد برگشت.”
دیگری کامنت میدهد : “زیدان واقعا عاشق رئاله…خوش برگشتی مرد.”
و دیگری: ” آقام زیدان حتی اگه تیمو دسته سه هم ببره من حرفی ندارم.”
۲ بهمن ۱۳۹۹
آلکویانو ۲_رئال مادرید ۱
زیزو تیم را به دسته سه نبرده است؛ بلکه از یک تیم دسته سومی شکست خورده(صدرنشینان لالیگا و بوندسلیگا هم از تیمهای دسته پایینتر شکست خوردند)
در جامی که همواره برای رئال بی اهمیت بوده(این را درصد باخت های رئال در فینال های کوپا به وضوح نشان میدهد؛ تیمی که غالبا در فینال ها نمیبازد.)
و سیلی از فحاشی ها و بی ادبی های ناجوانمردانه که البته خیلی از آنها مشخصا کار کسانی است که خاطرات بدی از زیزو دارند!
اما احتمالا الان پیش خودت میگویی ” خب که چه؛ این دیوانه چه میگوید؟! یعنی میخواهد با این حرف ها این افتضاح را ماست مالی کند؟ آیا هیچ انتقادی به زیزو وارد نیست؟ ”
جواب قطعا “خیر” است. زیزو در دوره دوم مرتکب اشتباهات زیادی شده که برخی جبری بوده اند و برخی شخصی؛ همواره باید حقیقت را گفت.
بگذارید مسائلی را بررسی کنیم:
_بها ندادن به جوان هایی مانند اودگارد، میلیتائو و …
بله؛ انتقاد کاملا به جایی است، متاسفانه زیزو با بازی ندادن به این جوان های نیمکت نشین هم آنها را از شرایط مسابقه دور کرده و هم فشار بر تیم فرسوده ی اصلی را زیاد؛ به عنوان مثال شگفت انگیز است که چرا زیزو حتی ناچو را بالاتر از دفاع گردن کلفت و گران قیمتی مانند ادر قرار داده و او را مطلقا به نیمکت میخ کرده؛ آنهم در حالی که به نظر ادر حتی چیزی کم از واران هم ندارد؛ یا به چه علت اینهمه اصرار به استفاده از این معمولیِ سرطانی در دفاع راست دارد؟ در همین بازی زیزو دفاع راست تخصصی را بیرون کشید و جناب سلطان را به دفاع راست برد.
_آیا زیزو به بن بست تاکتیکی رسیده؟
اینجا نباید تمام تقصیرها را بر گردن زیزو انداخت؛ چطور مردی که به بن بست تاکتیکی خورده اتلتیکو ، بارسا و سویا را میبرد و اینتر پرمهره را دبل میکند؟ آیا نباید اینجا کمی انصاف به خرج داد و گفت گویی بزرگان رئال اشباع شده اند و در بازی های کوچک دیگر آن انگیزه را ندارند؟
از طرفی باید پذیرفت متاسفانه دیگر حریفان از نام ما نمیترسند و به شدت جلوی ما اتوبوسی دفاع میکنند. اشتباه نکنید! اینکار را میکنند چون میدانند ما یک تمام کننده قهار هد زن نداریم مگرنه راه شکستن دفاع اتوبوسی همین سانتر، شوت از راه دور و خلاقیت است.چطور کلوپ با تعداد سانترهای بی شمار در هر بازی میشود نابغه و زیدان بیسواد؟ اصلا ابزار ما چیست؟ مثلث خط حمله ما شامل پله، مارادونا و دی استفانو است؟
_معضلی به نام هازارد
به شخصه بعد از آخرین مصدومیت بازیکن بلژیکی حتی دیگر اخبارش را هم دنبال نمیکنم‌. هازارد قبل از آمدن از بهترین بازیکنان لیگ جزیره بود؛ آخر بی انصافی هم حدی دارد؛ چه کسی فکر میکرد کار چنین بازیکنی به اینجا بکشد؟ زیدان که از خیلی قبل تر و در زمانی که او در لیل بود خریدش را توصیه کرده بود و حالا که به عنوان فوق ستاره با آن هزینه گزاف خریداری شد تمام تلاشش را برای حمایت از وی کرد؛ بی مسئولیتی بازیکن بلژیکی هم گردن زیزو است؟
_در باب بازیکنان جدا شده:
چیزی که مشخص است اشرف خود نمیخواست با کارواخال رقابت کند؛ از طرفی فکر نمیکنم هیچ عقل سلیمی اشرف را به کارواخال ترجیح دهد. در مورد بیل و خامس که وضع کاملا مشخص است؛ زیزو حتی بارها به این دو فرصت داد اما هیچ جدیتی از خود نشان ندادند. رگیلون به نظر به خاطر بحران کرونا و مسائل مالی فروخته شد. یوویچ را هم دیدیم که بارها بی مسئولیتی کرد و زیدان مقطعی حتی چند بازی او را فیکس کرد اما باز هم هیچ از خود نشان نداد. با این حال معتقدم زیدان باید بهای بیشتری به او میداد‌.
والورده وقتی در اوج بود ستاره ثابت ترکیب رئال بود؛ افت بعد از مصدومیت او هم تقصیر زیزو است؟
یورنته در اتلتی در چه پستی میدرخشد؟ آیا امکان بازی او در چنین پستی در رئال وجود دارد؟ مقایسه ی اوج والورده و یورنته به شما چه میگوید؟ والورده در تخریب و دوندگی بیشتر از یورنته به کار رئال نمی آید؟ آیا یورنته با این ترافیک خط هافبک حاضر به نیمکت نشینی میشد؟

_آیا آقای دوربینی رفیق گرمابه ی زیزو است؟
سوالی که مطرح است؛ درین سالها چند مربی رئال تا به حال آقای دوربینی را نیمکت نشین کرده اند؟(به جز گهگاهی که مورینیو هیگواین را به او ترجیح میداد)
ای کاش زیدان دوربین آقای دوربینی را برای همیشه میشکست ولی سوالی مطرح است: الان بهتر از دوربینی که را داریم؟

_آیا زیدان یک مربی مصرف گراست و نه نسل ساز؟
تا حدود زیادی با آن موافقم. زیزو با آن کاراکتر جادویی اش در مقابل هر فوق ستاره ای دست بالا را دارد و مدیریت فوق العاده ای بر رختکن دارد. حال بگوییم مصرف گرا؛ یک مربی مصرف گرا نباید ابزار داشته باشد؟
جناب نابغه اعظم پپ گودزیلای کبیر به عنوان نمونه ای بارز با آن همه هزینه میلیاردی چه فضاحتی در مقابل لیون و تاتنهام به بار آورده است؟!

■باز هم یک بازی تکراری…
قایم شدن جناب پرز پشت یکی دیگر از اساطیر مادرید و سیبل کردن ناجوانمردانه او؛ چند بار باید گول یک بازی تکراری را بخورید؟ اصلا گیریم که زیزو هم رفت، چه کسی توان جمع کردن این کشتی شکسته بهتر از زیزو را دارد؟

سخن آخر
کاش میشد با زیزو کلامی صحبت کنم و بگویم ” برو مرد؛ بیش ازین اعتبارت را برای این بازی کثیف خدشه دار نکن.”
دوستی زیبا گفت :” وقتی یه مربی فقط یه چمپیونز میاره مجسمشو میسازن؛ ما چه موجوداتی هستیم که به حماسه ساز سه سی ال پیاپی که رویای دست نیافتنی بقیه است؛ فحاشی میکنیم؟”
اسطوره من برو و دیگر پشت سرت را هم نگاه نکن…
“در قبیله ی نمک نشناس ها، جایی برای “وفادار ها” نیست.”

به عشق زیزو
به شکوه لادسیما
به عظمت برنابئو
به خم ابروی رائول
به دویدن لاسائتا
به لبخند ابدی خوانیتو
به مادرید ابدی من
زنده باد مادرید
و دیگر هیچ.

علی خوانیتو