برنامه ریزی کثیف هفته
نمی توانیم تصور کنیم که آیا اگر بارسلونا و اتلتیکو مادرید، عزیز دردانه های فدراسیون فوتبال اسپانیا و لالیگا هم در یک چهارم نهایی کوپا بودند، باز هم بازیشان بدون تعویق برگزار می شد یا نه. شوخی است اگر بگوییم که برنامه ریزی عجیب و تحت فشار گذاشتن سه بازیکن فیکس رئال مادرید(میلیتائو، رودریگو و کاسمیرو) و همچین ذخیره انفجاری (والورده) توسط فدراسیون هیچ تاثیری در شرایط بازی رئال مادرید و بیلبائو نداشته است. باسکی ها پس از 12 روز استراحت با آمادگی کامل در خانه به مصاف رئال مادرید آمدند در حالی که رئال مادرید با مصدومیت بنزما و مندی و با خستگی مفرط سه بازیکن برزیلی خود ترکیبی نصفه و نیمه را داشت. رئال مادرید باید در جنگی نابرابر حاضر می شد. مدیران رئال مادرید به خاطر ماجرای سوپرلیگ و جنگ های مداوم با مدیران فوتبال اسپانیا در حال حاضر قدرت و نفوذ خود را از دست داده اند در غیر این صورت باید هر طور که شده بازی را به زمانی دیگر موکول می کردند. در هیچ کجای اروپا بازی در این سطح قابل برگزاری نبود. حتی در لیگ سختگیری نظیر لیگ انگلیس هم در وقفه بازیهای ملی مسابقات تعطیل می شود. سال گذشته مدیران رئال مادرید به خاطر ذلیل بودنشان و ناتوانی در لغو مسابقه در برف (بازی رئال مادرید و اوساسونا) لالیگا را از دست دادند و امسال به خاطر ناتوانی در تغییر برنامه کوپا. راه حل آسان این بود که بازی نیمه نهایی کوپا تک بازی باشد و بازی یک هفته عقب بیافتد اما مدیران رئال عرضه ایجاد فشار برای چنین تغییری را نداشتند.

تصمیم های پوچ هفته
قطعا خودمان را در سطح مربی بادانش و باتجربه ای نظیر آنچلوتی نمی دانیم اما پس از 25 سال تماشای فوتبال اگر چیزی را فهمیده باشیم این است که بازیهای بزرگ جای آزمون و خطای یک روش جدید نیست. آنچلوتی در بازی مقابل بیلبائو بهترین مهاجمش یعنی بنزما را نداشت و به جای این که از یوویچ به عنوان ذخیره تخصصی وی استفاده کند به سراغ آسنسیو و ایسکو در پست مهاجم کاذب رفت که هیچ کدام اثربخش نبود. رئال مادرید در سه بازی قبلی مقابل بیلبائو به خوبی بازی را تحت کنترل داشت و به دروازه حریف نزدیک می شد اما در چهارمین دوئل خبری از فشار نبود. رئال در مقابل بیلبائو در فاز دفاعی به نسبت داشته هایش (در نبود مندی و مارسلو و با توجه به عدم آمادگی کارواخال) چیزی بیش از این نمی توانست ارائه بدهد اما بازی ندادن به یوویچ تصمیم قابل دفاعی نبود. اگر کارلو قرار بود که با هست و نیستش بازی کند و ببازد، بهتر بود که با شایستگی ببازد نه این که تیر به پای خودش بزند. هر چقدر که وینیسیوس و رودریگو را جوان و پرانرژی بدانیم، منطقی نیست که این دو با استراحت کوتاه 42 ساعته و پروازی طولانی بلافاصله به تیم اضافه شوند و فیکس شوند چرا که این تصمیم هم باعث افت کیفی این بازیکنان می شود و هم به تیم ضربه می زند. کارلو دوازده روز زمان داشت که تصمیم های درست تری بگیرد. برای هر مربی بزرگی عادی است که اشتباهات ریز و درشتی داشته باشد اما این که کلیه تصمیم های یک بازی از ترکیب تا تعویض ها اشتباه باشند، قابل درک نیست. کارلو گفت که در دقایق پایانی به این علت تعویض نکرده که در فکر وقت اضافه بوده است. آیا این در شان رئال مادرید است که برنامه تیمش را برای تساوی و کشاندن بازی به وقت اضافه بچیند؟

ترکیب ناهمگون هفته
این را هر چقدر که نیاز باشد فریاد خواهیم زد. ترکیب رئال مادرید ناهمگون است. رئال مادرید از سال 2017 با تصمیم های اشتباه مدیران رئال مادرید در مسیر تضعیف ترکیب خود گام برداشته است. این همه بازیکن مازاد در ترکیب چه می کنند که مربی مجبور می شود سه بازیکن را مستقیما از فرودگاه به تمرین بکشاند و بدون آمادگی بدنی از آنها استفاده کند؟ وقتی هازارد، بیل، ایسکو و … در کل سه فصل اخیر چیزی از خود ارائه نداده اند، چگونه قرار است که یک شبه ورق را برگردانند؟ کاسمیرو-کروس-مودریچ مثلثی اسطوره ای هستند اما شب هایی نظیر سن مامس یا بازی فصل گذشته در استمفوردبریج ثابت می کند که باید جایگزین هایی در حد و قواره های خود داشته باشند نه جوانکی نظیر کاماوینگا که هنوز 2-3 سال تجربه کم دارد. کارواخال با چه متر و معیاری پس از مصدومیت های فصل قبلش پاداش گرفت و قراردادش تمدید شد تا همچنان پای ثابت بیمارستان باشد؟ اگر رئال در این فصل قهرمان لالیگا شود هم این ترکیب به یک دگرگونی اساسی نیاز دارد.

حامد فلاح