غرور هفته
برگرداندن نتیجه دو بر صفر در پیزخوان (سویا هرگز امسال در لالیگا در خانه اش نباخته بود!) چالشی غیرممکن به نظر می رسید اما برای کارلتو و تیمش ناامیدی مفهومی ندارد. آنچلوتی توانست به بهترین شکل پاسخ بدهد و کامبکی را بزند که قلب دشمنان رئال مادرید را به درد آورد. مردود کردن گل تماشایی وینیسیوس به بهانه هند، یک جرم نابخشودنی بود اما وقتی که داور از جانب اربابانش (بخوانید خاویر تباس) دستور گرفته بود که ترمز رئال را در لالیگا بکشد، چاره دیگری برایش وجود نداشت. همین فضاحت داوریارزش برد رئال مادرید را دوچندان کرد. وقتی در این شرایط سخت هم برنده می شوی، یعنی بیش از هر تیمی لیاقت قهرمانی را داری. این بردهای حماسی باعث می شود که این فصل در ذهن هواداران به یادماندنی تر شود. دشمنان رئال اصرار دارند که بگویند رئال به خاطر ضعف رقبایش لالیگا را می برد اما چطور لالیگایی که دو نماینده در میان چهار تیم برتر اروپا دارد، ضعیف به شمار می رود؟ رئال مادرید فقط و فقط با شایستگی خودش قهرمان شده است. آنچلوتی هر کاری بکند، باز هم نمی تواند عده ای را راضی کند. کاماوینگا از نظر عده ای هوادار فیفاباز ماه ها بود که لایق رسیدن به ترکیب بود اما شب بدش در پیزخوان به خوبی نشان داد که هنوز به تجربیات بیشتری نیاز دارد تا در چنین شب بزرگی تیم را به ویرانی نکشاند. اگر ادواردو تا کنون به ترکیب اصلی نرسیده، به این دلیل است که کارلو بهتر از «فرگوسن های وطنی» از نحوه تمریناتش و شرایطش آگاه بوده است. ادواردو می تواند آینده درخشانی داشته باشد اما کاملا مشخص است که فیکس شدنش در ترکیب رئال هنوز زود است چرا که اگر رئال را در نیمه اول ده نفره می کرد، یک شب سیاه رقم می خورد و حالا باید جشن ژاوی و لوپتگی از بازگشت تیم هایشان به لالیگا را نظاره می کردیم…

اعجاب انگیز هفته
اگر در شروع فصل به هواداری از رئال می گفتند که با ترکیب کنونی قرار است که در فاصله 6 هفته به پایان لالیگا 15 امتیاز بیشتر از بارسلونا، سویا و اتلتیکو داشته باشی و به نیمه نهایی چمپیونزلیگ برسی، فکر می کردند مخت تاب پیدا کرده است. با این وجود کارلو  و تیمش توانستند فراتر از هر گونه پیشگویی ظاهر شوند. نیمه اول بازی با سویا برای یک بار دیگر ضعف ترکیب را نشان داد. در شبی که بنزما با شب های اوجش فاصله داشت (و البته با گلزنی نشان داد که جنازه اش هم بیشتر از رقبایش روی نیمکت می ارزد)، آنچلوتی گزینه های محدودی را برای تغییر در ساختار بازی داشت اما با این وجود با تعویض های طلایی بازی را عوض کرد. رئال مادرید آنچلوتی توانست حریف 15 نفره خود (با احتساب تیم داوری درون زمین و داور ویدیویی) را مقهور خود سازد. هنوز باور نمی کنیم که مدیران رئال از طریق عمله های رسانه ای خود در روزنامه ها می نویسند که چون این تیم به نیمه نهایی چمپیونزلیگ رسیده پس کیفیت خوبی دارد و نیاز به تغییرات چندانی نیست. اگر این ترکیب به این جا رسیده، چیزی فراتر از یک معجزه بوده است و نباید آن را به بهانه قدرت ترکیب نوشت. امباپه به تنهایی برای ساختن آینده رئال مادرید کافی نیست. مدیران رئال باید فکری به حال خط دفاعی و خط هافبک کنند. اشتباهات مرگبار میلیتائو و آلابا در شب هایی نظیر پیزخوان و بارسلونا به این دلیل است که رقیبی ندارند و می دانند هر چقدر هم اشتباه کنند، جایگاهشان تثبیت شده است.

زنگ تفریح هفته
در ماه های اخیر یکی از تفریح های شب جمعه برای هواداران رئال مادرید تماشای بازیهای بارسلونا بود اما متاسفانه دیگر خبری از آن سرگرمی نیست. در حالی که در ورزشگاه آینتراخت… (ببخشید نیوکمپ با بیش از 30 هزار هوادار آلمانی!) بارسا تحقیر و حذف شد، رئال مادرید به سوی دو جام می تازد. رئال مادرید حداکثر ده امتیاز از شش بازی می خواهد تا قهرمان لالیگا شود. ژاوی هفته پیش گفته بود که امیدوار است که رئال در لالیگا امتیاز از دست بدهد تا آنها شانسی برای قهرمانی داشته باشند… آقای حذف (با سابقه حذف از لیگ قهرمانان آسیا و اروپا، لیگ اروپا، سوپرجام اسپانیا و کوپا دل ری) قبل از بازی مقابل آینتراخت گفت که فرق بارسلونا با رئال مادرید این است که در نیوکمپ انتظار دارند که خوب بازی کنی اما نگفته بود که هواداران بارسا حاضرند به خاطر یک مشت یورو بلیت مهمترین بازی فصل تیمشان را به ژرمن ها (هموطنان بایرن مونیخ، همان تیمی که به آنها هشت گل زد!) بفروشند. بارسایی ها تا چند هفته پیش می گفتند که دوست دارند به عنوان قهرمان لیگ اروپا به سوپرجام اروپا برسند تا اگر رئال قهرمان چمپیونزلیگ شد، ال کلاسیکوی اروپایی دیگری را ببینیم اما… امان از آرزوهای کودکانه!

حامد فلاح