آرامش هفته
آرامش این روزهای رئال مادرید را بیش از هر چیزی مدیون کارلو آنچلوتی هستیم. کارلو با تصمیم های هوشمندانه خود کاری کرده که پایان فصل برای رئال مثل چرت بهاری باشد. حالا رئال از پنج بازی بعدی لالیگا فقط چهار امتیاز می خواهد. البته اگر بارسلونا امتیاز از دست بدهد، امتیازات مورد نیاز رئال کمتر هم می شوند. کارلتو حالا که قهرمانی را قطعی می بیند، بازیکنانی که کمتر بازی کرده اند را محک می زند، بازیکنانی نظیر سبایوس و کاماوینگا که شاید بخش مهمی از آینده رئال باشند. بازی در زمین اوساسونا آسان نبود، همان طور که دیدیم هوادارانشان به خون رئال مادرید تشنه بودند اما رئال به خصوص در میانه زمین آن قدر با آرامش بازی کرد که هر سه امتیاز به خانه برگشت. بازیکنان دیگری هم می توانستند در این مقطع پایانی نقش داشته باشند و خاطرات بهتری برای هواداران رئال بسازند. یکی از انها گرت بیل است که مدام به بهانه مصدومیت قایم می شود. حالا که تاریخ بازی بعدی تیم ملی ولز مشخص شده، بیل انگار دیگر نمی خواهد برای رئال بازی کند تا نکند شانس حضور در تیم ملی کشورش رزا از دست بدهد. اگر گرت به جام جهانی رسید، دوست داریم بازیکنان تیم ملی ایران قلم پایش را بشکنند تا انتقام این همه سال آزار به هواداران رئال را از او بگیرند. نفر دیگر هم هازارد است که ترجیح داد با فکر جام جهانی زیر تیغ جراحی برود. عجیب این که حقوق این دو به اندازه مجموع حقوق میلیتائو، وینیسیوس، رودریگو، کاماوینگا و … چند نفر دیگر است و کاراییشان یک صدم آنها!

جاسوس هفته
در این فصل بحث جاسوسی در ترکیب رئال مادرید(یک نفر از کادر فنی، کادر بدنسازی، بازیکنان و …) داغ بوده است. آنچلوتی مجبور است که ترکیب را از چند ساعت قبل از بازی منتشر کند و دستش را برای حریفانش رو کند چرا که نمی خواهد جاسوس، ترکیب را زودتر از او به دست خبرنگار رادیو کادنا کوپه برساند! فعلا هویت جاسوس لو نرفته اما این که ایسکو چند روز پیش واکنش تندی به این مسئله نشان داد، بیشتر مشکوکمان کرد. از قدیم گفته اند “چوب را که برداری، گربه دزده فرار می کنه” البته شاید هم کلا دست فرد دیگری در ماجرا دخیل باشد و ایسکو گناهی نداشته باشد. به هر صورت خوشحالیم که آنچلوتی و تیمش آن قدر خوب بوده اند که جاسوس مذکور هر چقدر هم سعی کرد چوب لای چرخ تیم بگذارد، موفق نشد!

پدر هفته
وقتی که رسانه ها نوشتند کریستیانو رونالدو فرزندش را از دست داده، فکر کردیم که شوخی دیگری در کار است و منظورشان بارسلونا است چرا که در سالهای اخیر هیچ کس به اندازه ستاره پرتغالی برای بارسایی ها پدری نکرده است. البته وقتی که مشخص شد جنسیت بچه پسر بوده، فهمیدیم که ماجرا جدی است چرا که بارسلونا را بیشتر برای عروس شدنش به خصوص در مقابل تیم های آلمانی به یاد داشتیم. جدای از شوخی، ماجرای تلخ درگذشت فرزند رونالدو نشان داد که هر چقدر هم پول داشته باشی و خود را خوشبخت نشان بدهی، دست تقدیر می تواند تو را به بدترین شکل زمین بزند. پس چاره ای جز زندگی کردن و کنار امدن با مشکلات نیست چون سختی های زندگی می تواند هر کسی را ویران کند، فرقی ندارد که کریستیانو رونالدو باشی یا یک آدم عادی.

حامد فلاح