آماده به کار هفته
با آغاز فصل رئال مادرید به همان تیم قبلی تبدیل می شود. کارلو اصراری به تغییر ندارد. همان ترکیبی برنده فینال چمپیونزلیگ، شاکله ترکیب اصلی را تشکیل خواهد داد و رودیگر و شوامنی فعلا باید پشت خط بمانند. اگر سبایوس و آسنسیو جدا نشوند و مایورال برود، می توان گفت که ترکیب هم تغییر چندانی نداشته چرا که چهار نیمکت نشین همیشگی (بیل، ایسکو، مارسلو و یوویچ) رفته اند و دو خرید جدید هم فعلا روی نیمکت هستند. آنچلوتی همان مربی (آلگری) را شکست داد که گزینه اول پرز جلوتر از او در تابستان قبلی بود اما به رئال جواب رد داد. با توجه به بازیهای نسبتا آسان پیش رو، رئال فرصت خوبی دارد تا سوپرجام را ببرد و شروع مطمئنی در لالیگا داشته باشد. در تقویم تا 27 شهریور و بازی با اتلتیکو، بازی سختی به چشم نمی خورد.

سکوت هفته
تقویت نشدن رئال مادرید در فاز هجومی تصمیمی ریسکی است. بنزما و وینیسیوس همچنان لیدرهای هجومی هستند و هازارد، آسنسیو، رودریگو و چسب همیشگی (ماریانو) روی نیمکت خواهند بود. آنچلوتی از آن مربیانی نیست که برای به هدف رساندن خواسته هایش آسمان را به زمین پیوند بدهد. پس از ناکامی باشگاه در خرید امباپه، کارلو برای جذب گابریل ژسوس  چراغ سبز نشان داد اما مشکلات اداری اجازه جذب وی را نداد. وقتی انچلوتی خواستار خرید ژسوس شده یعنی مهاجم می خواهد و هر چقدر هم خبرنگارهای جیره خور حرف توی دهن او بگذارند که از ترکیب راضی است و نیازی به خرید ندارد، واقعیت چیز دیگری است. شاید دوستداران کارلو کم سر و صدا بودنش را نقطه ضعفش بدانند. هر مربیگری دیگری (مثلا گواردیولا!) جای کارلتو بود، بعد از ان که تیمی با ترکیبی نسبتا معمولی را به قهرمانی لالیگا و چمپیونزلیگ رسانده بود، با هیاهوی رسانه ای به باشگاه فشار می آورد تا خریدهای مورد نظرش را به نتیجه برساند. یکی از دلایلی که تیم های کارلو در فصل های دوم به بعد افت می کنند، این است که آنچلوتی قیل و قال را در رسانه ها بلد نیست و به مدیرانی که قصد صرفه جویی نقل و انتقالاتی را دارند، فرصت سوء استفاده می دهد. در همین سه بازی پیش فصل واضح بود که رئال با بنزما و بدون بنزما کاملا متفاوت است. هازارد قرار نیست که سالی 25 گل بزند. اگر بنزما به علت فشار جام جهانی و فصل سخت پیش رو نتواند کیفیت صد در صدی را ارائه بدهد و در پی آن رئال مادرید نتایج مطلوب را نگیرد، اول از همه این کارلو خواهد بود که قربانی سکوتش می شود و به مدیران رئال مادرید اجازه می دهد که مرد ایتالیایی را فدای تنبلی خودشان در نقل و انتقالات تابستانی کنند تا گزینه محبوب برخی خبرنگاران (رائول گونزالس) را به جایش روی نیمکت بنشانند.

جیره خورهای هفته
یکی از تفاوت های فاحش رسانه های ورزشی کاتالونیا و مادرید این است که مطالب رسانه های کاتالان بر اساس حرف هواداران است در حالی که رسانه های مادریدی هر آن چه که از جانب مدیر باشگاه به آنها دیکته می شود را چاپ می کنند. اگر لاپورتا این گونه هراسان در این تابستان به سراغ خرید رفته، برای این است که می داند رسانه ها آماده اند تا یقه اش را بگیرند. همان طور که بارتومئو و راسل به واسطه خطاهایشان کنار رفتند، صندلی لاپورتا نیز همان قدر لرزان است. در نقطه مقابل بر اساس چیزی که در فایل های صوتی لو رفته سال گذشته فلورنتینو پرز شنیدیم، مدیر رئال مادرید شخصا بر عزل و نصب مجریان ورزشی (ال چیرینگیتو)، خبرنگاران رسانه های جریان اصلی (آس و مارکا) و… نظارت می کند. خبرنگاران منتقد پرز بایکوت می شوند و خبرنگاران حامی بیشترین سهم را در رسانه های تصویری و نوشتاری دارند. به همین خاطر است که در رسانه های مادریدی خبری از انتقاد از مدیران باشگاه به خاطر بی خیالی  در بازار نقل و انتقالات نیست و ماله کشان درجه یک (جوزپ پدررول، خواکین ماروتو، خوزه فلیکس دیاز و…) آماده اند تا هر گونه تصمیمات مدیر باشگاه را توجیه کنند. خبرنگاران جوان نیز برای این که شانس حضور در اردوهای تیم ( مثلا سفر دو هفته ای به آمریکا)و پیشرفت شغلی را داشته باشند، چاره ای جز حمایت از هر گونه تصمیم مدیران باشگاه را ندارند. “به صورت قضایی و کیفری به سراغ رونکرو بروید” این جمله یکی از فرازهای صحبت های لو رفته پرز مربوط به سال 2006 است که نشان می دهد که او چگونه از نوکرانش می خواهد که خبرنگاران منتقد را نابود کنند. اگر توماس رونکرو (سردبیر آس) به عنوان یکی از رئالی های قدیمی سالهاست گلایه ای از تصمیم های مدیریتی باشگاه ندارد، دقیقا به خاطر ترسی است که از قدرت سیاسی و رسانه ای مدیر باشگاه دارد چرا که نمی خواهد توسط پرز و نوچه هایش بایکوت شود.

*توضیح تیتر: شعاری که هواداران رئال مادرید علیه دو نشریه مارکا و آس در برنابئو سر می دهند.

حامد فلاح