هلوی هفته
اگر فصلی را می خواستیم انتخاب کنیم که به شدت دوست داشتیم گروهمان در چمپیونزلیگ آسان باشد، دقیقا همین فصل بود. کمبود بازیکن در فاز هجومی و فشردگی دیوانه وار بازیها به خاطر جام جهانی باعث می شود که بازیهای مرحله گروهی امسال دشوارتر از همیشه باشد. اگر ترکیب رئال مثل سالهای 2014 تا 2018 ترکیب باکیفیتی بود، قطعا دوست داشتیم که گروه سخت تری برای رئال مادرید وجود داشته باشد که از دیدن بازیهای جذاب سیراب شویم اما امسال شرایط خاصی وجود دارد و همین گروه “هلو” برایمان کفایت می کند. سلتیک که پنج سال است به اروپا نرسیده و با سلام و صلوات خود را به مرحله گروهی رسانده، قطعا حریف سطح بالایی نیست همان طور که کلا فوتبال اسکاتلند سطح بالایی ندارد. ارزشمندترین بازیکن این تیم یعنی ژوتا در ترانسفرمارکت فقط هشت میلیون یورو می ارزد که در ترکیب رئال مادرید فقط ناچو، ماریانو، وایخو و لونین ارزشی کمتر از آن را دارند. لایپزیش با گلباران شدن در خانه اش مقابل شاختار و نمایش ضعیفی که در لیگ آلمان داشته، به نظر می رسد که لقمه چربی برای رئال مادرید در بازی هفته آینده در برنابئو باشد. شاختار هم با فرار خیل عظیمی از برزیلی هایش، رقیب گردن کلفتی نیست هر چند که همچنان سخت ترین حریف گروه به شمار می رود. در هر صورت صعود به عنوان صدرنشین تا قبل از جام جهانی مهم ترین چیز است چون بعد از آن سه ماه تا مرحله حذفی زمان باقی است و تا آن زمان هم خدا بزرگ است!

خوش قلب هفته
خیلی ها دوست دارند که موفقیت های بزرگ آنچلوتی (و قبل از آن زیدان) را به شانس ربط بدهند گویی که در کل دنیا فقط همین دو نفر خوش شانس هستند اما من ترجیح می دهم که در مورد خوش قلبی صحبت کنم. وقتی دلت پاک باشد، خوش قلب باشی و نفرین پشت سرت نباشد، همه کائنات به سراغت می آیند تا تو را خوشبخت کنند. اگر فصل گذشته در مقابل سیتی در دقیقه 89 همه چیز تمام شده به نظر می رسید، در زمین سلتیک نیز مصدومیت بنزما مثل یک شوک بود. هازارد که در این فصل کلا بازی نکرده بود، در نیمه اول بازی مقابل سلتیک کاملا گیج به نظر می رسید اما در نیمه دوم با روحیه آنچلوتی و بقیه تیم خودش را پیدا کرد. تغییر ناخواسته هازارد به بنزما نیز ناخواسته به سود رئال شد چون سلتیکی ها خودشان را برای مقابله با کریم آماده کرده بودند و با تغییر سبک رئال شوکه شدند. هنوز نمی توان گفت که هازارد احیا شده چرا که فصل گذشته نیز یوویچ یک بازی شاهکار مقابل سوسیه داد داشت که بعد از آن چیزی برایش عوض نشد اما  اگر کارلو بتواند ادن را به 50 درصد دورانش در چلسی تبدیل کند، باید لقب معجزه گر بزرگ را تقدیمش کنیم.

قابل پیش بینی هفته
هوادارانی که در کل تابستان ملتمسانه خواستار خرید مهاجم بودند، پدرکشتگی با پرز نداشتند. آنها با دلسوزی روزی را می دیدند که بنزمای 35 ساله از نظر بدنی فرو بپاشد. کریم در مقاطعی از فصل گذشته نشانه های خستگی را بروز داده بود و نمایش های اخیرش و در نهایت مصدومیتش در گلاسکو نشان داد که اوضاع چقدر می تواند وخیم باشد. اگر مصدومیت بنزما دنباله دار باشد، رقابت رئال مادرید بی مهاجم با بارسلونایی که تا خرتناق مهاجم دارد، یک رقابت ناجوانمردانه و نابرابر است که مسبب آن اهمال و ساده انگاری مدیران رئال مادرید است. اگر تیم مدیریتی ذره ای به نظر هواداران اهمیت می داد، کافی بود که یک مهاجم ذخیره بخرد تا دیگر انتقادی در کار نباشد. قطعا اگر در آغاز تابستان چنین هدفی وجود داشت، گزینه های زیادی دم دست بودند که هر کدام به سادگی از دست رفتند. خرید یک مهاجم می توانست صدای منتقدان را خاموش کند. اگر مدیران رئال مادرید آن قدر مصرانه به دنبال امباپه بودند، پس بهتر از هر کسی می دانستند که خط حمله تیمشان لنگ می زند. اگر بنزما فصل گذشته فداکارانه به تیم کمک می کرد به این خاطر بود که تصور می کرد فصل بعدش قرار است امباپه کمک دستش باشد، حالا چنین امیدی در او خاموش شده است. بدترین نکته این است که وینیسیوس، بنزما و مودریچ، ستارگان اصلی رئال مادرید قرار است که به جام جهانی بروند و هیچ کس نمی داند که در صورت فروپاشی بدنی آنها بعد از مسابقات فشرده و سنگین قطر، چگونه می توان با بارسلونا و سایر بزرگان اروپا رقابت کرد که حداقل دو تیم کامل در ترکیبشان دارند.

حامد فلاح