مرجع خبری رئال مادرید : لوئیز سوارز اسطوره بارسلونا روز گذشته درگذشت. او تنها بازیکن تاریخ فوتبال اسپانیا است که توپ طلا را برده است و البته رلوو گزارش داده که او همیشه احترام ویژه ای برای رئال مادرید قائل بوده است.

سوارز زمانی در این باره که ممکن بوده به جای بارسا به رئال برود، گفته بود:” سوارز در شرایطی عجیب من را  به خدمت گرفت. 18 ساله بودم. یادم است که قبل از بازی دپورتیو وو وایادولید در لالیگا، مدیر فنی رئال با من صحبت کرد. یادم است که در آن بازی خیلی بد کار کردم و توسط خط هافبک حریف کنترل شده بودم. بعد از بازی به من گفتند که رئالی ها برای دیدن من آمده اند و با خودم فکر کردم که عجب گندی زده ام! یادم است که در لالیگا رقابت میان رئال و بارسا داغ بود اما در اروپا آنها حکمرانی می کردند. آنها پن جبار متوالی قهرمان اروپا شدند. بارسایی ها سعی می کردند که تقصیر را گردن داوران بیاندازند و بگویند قهرمانی های رئال ناعادلانه است اما اگر عادلانه صحبت کنم، تیم بسیار خوبی را داشتند و دی استفانو لیدر انها بود. در آن زمان به شوخی می گفتند که محوطه زمین رئال کوچک تر از حریف است و وقتی رئال حمله می کند، شانس بیشتری برای پنالتی گرفتن دارد و وقتی دفاع می کند هم شانس کمتری برای دفاع کردن دارد. البته خودمان هم می دانستیم که این دلیل مضحکی است برای این که قهرمانی های آنها را توجیه کنیم. ”

وی در خاطره خود از پرز هم گفته بود:” او را نمی شناختم اما یک روز که در جایگاه ویژه برنابئو بودم، به من دست داد و گفت که پدرش همیشه بازیهایم در مادرید را می دیده است. ” لوئیز سوارز در ستایش از دی استفانو هم گفته بود :” دیدن بازی او ابعاد دیگری داشت. هر بار به اردوی تیم ملی اسپانیا می رفتیم (دی استفانو در مقطعی برای تی ملمی اسپانیا بازی می کرد) می گفت که به مادرید بروم. به او می گفتم که در ابتدا باید با اسنتیاگو برنابئو صحبت کند تا من را بخرند. ”

البته لوئیز سوارز یک خاطره دیگر هم از رئال دارد. او زمانی سعی کرد که کریستیانو رونالدو را به تیم سابق دیگرش یعنی اینتر ببرد، اتفاقی که اگر رخ می داد، روی تاریخ رئال مادرید تاثیر بزرگی می گذاشت. خودش در این باره گفته بود:” می توانستم رونالدو را  برای اینتر بخرم. به خانه اش در لیسبون رفته بودم. مادرش و خواهرش در آن جا بودند.  در آن زمان وکیلش ویگا بود که همان وکیل فیگو بود و هنوز با ژرژ مندس آشنا نشده بود.  کریستیانو 16-17 ساله بود و در آکادمی اسپورتینگ پرتغال بازی می کرد. برای دیدنش به لیسبون رفته بودم. کارهایی که می کرد، عادی به نظر نمی رسید. همنه می دانستند که بازیکن متفاوتی است و خیلی خشن روی پایش تکل می زدند. اما باز هم بلن دمی شد و کار خودش را می کرد. وقتی به میلان برگشتم به موراتی گفتم که او را بخرد همان طور که پدرش من را در دهه شصت خرید. شش ماه گذشت و رونالدو به تیم بزرگسالان سلتا رسید. بازی دوستانه ای با سلتا در ویگو داشتند. برای دیدنش به ان جا رفتم. وکیلش را عوض کرده بود. من فکر می کردم بتوانیم او را با دو، سه میلیون یورو خریدیم. باز هم با مدیر اینتر صحبت کردم اما کاری نکرد. این اتفاقات گاهی در فوتبال رخ می دهند. چند ماه بعدش او به منچستریونایتد پیوست. من از دو سال قبلش او را دیده بودم. واقعا حیف شد که اینتر او را نخرید.”