کارلو آنچلوتی در بازی مقابل آلاوز به300 بازی برای رئال مادريد به عنوان سرمربی خواهد رسید. آماری رشک برانگیز برای هر مربی در جهان. او حالا به یکی از اسطوره های باشگاه تبدیل شده و به صورت مشترک با14 جام به پر افتخار ترین مربی تاريخ کهکشانی ها تبدیل شده است.
با شنیدن این خبر ذهنم مشغول مربیان قبلی رئال شد و ناگهان ویسنته دل بوسکه را به یاد آوردم و حسرتی قدیمی برایم زنده شد. شاید یکی از بزرگترین اشتباهات فلورنتینو پرز اخراج این مربی بزرگ بود که بحران مربیگری در مادرید را برای چند سال ایجاد کرد. ویسنته برای مربیگری تیم کهکشانی ها چیزی کم نداشت. او حدود450 بازی برای رئال انجام داده بود و در کاستیا هم سابقه مربیگری داشت. چه کسی شایسته تر از او بود که ظرف 4 فصل دو لالیگا و دو چمپیونزلیگ را به ارمغان آورد. فارق از جام های کسب شده شخصیت دلبوسکه ستودنی بود و سبک بازی او به شکلی بسیار زیبا و مدرن پیگیری می شد.

با مربیگری ویسنته دلبوسکه بود که عاشق رئال مادرید شدم و پس از او تا سالها ناکامی رئال را دیدم و آرزو داشتم کاش این مربی به تیم برگردد. بهانه مدیران رئال برای اخراج سرمربی منطقی نبود ولی آن سالها کمتر کسی به ارزش واقعی اسطوره رئال پی برده بود. حسرت بزرگتر زمانی بر دل نشست که در سال2008 سرمربی تیم ملی اسپانیا شد و جام جهانی2010 و یورو2012 را برای آنها به ارمغان آورد.
آنجلوتی یک مربی بزرگ و با شخصیت و دوست داشتنی است اما میتوان گفت ویسنته دلبوسکه هم یک مربی بزرگ و با شخصیت و دوست داشتنی بود و با تاکید میگویم445 بازی به عنوان بازیکن برای رئال انجام داده بود اما میشد به جای217 بازی به عنوان سرمربی این عداد را به 500 بازی نزدیک کند و قطعا با او یک دهه از افتخاراتمان را از دست نمیدادیم.

یادداشت از کاوه گلمرادی