مرجع خبری رئال مادرید : آس در گزارشی نوشت : رئال مادریدی که روزی با دسته‌چک در دست وارد بازار نقل و انتقالات می‌شد و بدون توجه به هزینه‌ها ستاره جذب می‌کرد، حالا جای خود را به تیمی موفق‌تر و در عین حال بسیار حسابگر داده است. این تیم اکنون، در ماه مارس، همچنان در تمامی رقابت‌ها مدعی است و در اندیشه کسب سه‌گانه، آن هم با سیاستی به‌شدت صرفه‌جویانه که حتی در ژانویه و با وجود موج مصدومیت‌ها، از خرید بازیکن جدید پرهیز کرد. این موفقیت حاصل مجموعه‌ای از پروژه‌های برنده، تقریباً با هزینه‌ای کم است. از تابستان ۲۰۱۶، زمانی که گواردیولا و منچسترسیتی مانند یک قوچ به بازار نقل و انتقالات یورش بردند، تراز خالص هزینه‌های باشگاه مادریدی (یعنی تفاوت بین خریدها و فروش‌ها) بسیار اندک بوده است. حفظ و تداوم پروژه‌هایی که از آن سال تاکنون پنج قهرمانی لیگ قهرمانان و چهار قهرمانی لیگ اسپانیا را برای باشگاه به ارمغان آورده‌اند، تنها ۱۵۱ میلیون یورو هزینه داشته است. طبق داده‌های سایت تخصصی ترانسفرمارکت، این مبلغ کمتر از هزینه ۱۸۵ میلیون یورویی اتلتیکو و کمتر از نصف هزینه ۳۴۴ میلیون یورویی بارسلوناست.

در حالی که سیتی با منابع مالی بی‌پایانش به‌عنوان یک «باشگاه-دولت»، خواسته‌های گواردیولا را با ۲۰ خرید تنها در دو فصل اول و صرف ۴۰۷ میلیون یورو هزینه خالص پاسخ می‌داد و سایر باشگاه‌های اروپایی هم وارد رقابت دیوانه‌وار برای هزینه‌کردن شده بودند، رئال مادرید برنامه استراتژیک خود را آغاز کرد. غولی در زمین، اما مورچه‌ای در حساب و کتاب. باشگاه صراحتاً اعلام کرد: «ما نمی‌توانیم در مزایده‌ها با این تیم‌ها رقابت کنیم؛ باید ستاره‌ها را قبل از اوج‌گیری شکار کنیم.» این سیاستی بود که باشگاه با دقت بسیار دنبال کرد و هنوز هم به آن پایبند است. بی‌دلیل نیست که در فصل ۲۰۱۷-۲۰۱۸، وینیسیوس ۱۷ ساله با ۴۵ میلیون یورو و در فصل بعد رودریگو با همان سن و ۴۰ میلیون یورو به خدمت گرفته شدند. یا اینکه باشگاه روی روشی کم‌سابقه سرمایه‌گذاری کرد: جذب بازیکنانی که قراردادشان رو به پایان است.

این سیاست، یکی از ستون‌های اصلی آینده باشگاه محسوب می‌شود. سرمایه‌گذاری هدفمند برای برخی ارکان تیم (مثل شوامنی با ۸۰ میلیون یورو به همراه پاداش‌ها) و برای چهره‌ای شاخص مثل بلینگام با مبلغ ۱۰۳.۴ میلیون یورو، اما در کنار آن، تلاش برای قانع کردن ستاره‌ها به پیوستن به مادرید به‌صورت آزاد و بدون پرداخت به باشگاه قبلی‌شان. آلابا و رودیگر آغازگر این مسیر بودند؛ امباپه تبدیل به نقطه عطف آن شد؛ دیویس قرار بود مورد بعدی باشد (هرچند بایرن در نهایت شرایط را تغییر داد) و حالا الکساندر آرنولد در مسیر پیوستن است. رئال مادرید توانست بدون پرداخت پولی به بایرن، چلسی، پاری سن ژرمن و لیورپول (در صورت نهایی شدن انتقال آرنولد) این بازیکنان را جذب کند؛ یعنی بدون تقویت مالی رقبای مستقیمش در لیگ قهرمانان اروپا.

این ریسک‌پذیری در جذب جوانان یک هدف دوم نیز دارد: اگر در رئال موفق شوند، تیم تقویت می‌شود؛ و اگر نیاز به فروش‌شان باشد، سود قابل‌توجهی نصیب باشگاه خواهد شد. طی این ۹ سال از تابستانی که گواردیولا بازار را دگرگون کرد، ارزش ترکیب رئال مادرید ۳۵ درصد افزایش یافته است (۴۲۸ میلیون یورو)، از ۸۰۲ میلیون یورو در فصل ۲۰۱۶-۲۰۱۷ به ۱.۲۳۰ میلیون یورو در حال حاضر (طبق داده‌های ترانسفرمارکت). این در حالی است که اقتصاد باشگاه هم در سطحی بسیار پیشرفته قرار دارد. رئال مادرید بهتر از تمامی رقبای داخلی و خارجی خود از بازار بهره می‌برد؛ فرمولی که نه‌تنها پایدار است، بلکه جام هم می‌آورد. معادله‌ای مانند E=mc² در فوتبال.

اما از نگاه باشگاه مادرید، تنها دید تیزبین برای خرید ارزان یا رایگان کافی نیست؛ بلکه توانایی بالا در فروش نیز اهمیت دارد. رکورد فروش ۱۱۷ میلیون یورویی کریستیانو رونالدو در سال ۲۰۱۸ یک نمونه است؛ یا فروش‌های سودآور دیگر مانند ۷۰ میلیون یورو برای کاسمیرو و ۴۰ میلیون یورو برای واران به منچستریونایتدی که افسار بازار را از دست داده بود.

در بازه زمانی ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۵ که مورد بررسی قرار گرفته، رئال مادرید از نظر مجموع درآمد فروش‌ها، در جایگاه پانزدهم قرار دارد، با میانگین ۶.۵۱ میلیون یورو به ازای هر انتقال. در مقایسه، چلسی که بیشترین درآمد از فروش بازیکن را داشته، تنها میانگین ۵.۱۷ میلیون یورو برای هر انتقال به دست آورده است. در بازار داخلی اسپانیا نیز، قدرت چانه‌زنی رئال قابل توجه است: اتلتیکو مادرید میانگین ۴.۷۶ میلیون یورو، و بارسلونا عددی تقریباً برابر با رئال یعنی ۶.۵۵ میلیون یورو به‌دست آورده‌اند.

رئال مادرید موفق شده است بیشترین بهره را از بازیکنان درخشان پرورش‌یافته در آکادمی‌اش (La Fábrica) ببرد. تابستان گذشته، برای نمونه، رافا مارین را بدون اینکه حتی یک‌بار در تیم اصلی بازی کرده باشد، با مبلغ ۱۲ میلیون یورو به ناپولی فروخت و گزینه بازخریدی نیز برای خود حفظ کرد. سیاست فروش ۵۰ درصد از مالکیت بازیکنان جوان نیز تاکتیکی است که هم درآمدزاست و هم باعث حفظ بخشی از کنترل باشگاه بر آینده آن‌ها می‌شود.