مرجع خبری رئال مادرید : یکی از دخترانم به من گفت که در این ستون درباره تنیس بنویسم. راستش دلایل زیادی برای تحسین کارلوس آلکاراز یا پرداختن به آغاز بهترین تورنمنت مسترز ۱۰۰۰ جهان—موتوآ مادرید اوپن—وجود دارد؛ اما وقتی هوادار تیمی هستی که در طول زمان اینهمه لذت و افتخار را برایت به ارمغان آورده، معتقدم باید حتی در دوران شکست هم با همان غرور همیشگی دربارهاش صحبت کرد. بهویژه در شکستها—و بهخصوص در لیگ قهرمانان—در کنار نقدهای منطقی و ضروری، شاهد حملات و تخریبهایی هستیم که از سوی دشمنان این باشگاه کاملاً قابل پیشبینیاند؛ کسانی که از این لحظات لذت میبرند تا عقدههای انباشتهشان نسبت به سالها موفقیت رئال مادرید را بیرون بریزند. اما آنچه غیرقابل قبول است، رفتارهاییست که از سوی کسانی سر میزند که خود را مادریدیستا میدانند—کسانی که در ده سال، شش قهرمانی اروپا را با چشم خود دیدهاند و نباید فراموش کنند که حتی بهترین تیمها هم همیشه نمیتوانند پیروز باشند. بهترین تیم تاریخ اروپا ۱۵ بار قهرمان شده، بیش از دو برابر تیم دوم؛ اما ۵۴ بار هم این جام را نبرده است. همانطور که شعری میگوید: «و اگر شکست بخوری، خواهی فهمید؛ تنها خوبها باقی میمانند، دیگران میروند.»
از جمله شرایط دشوار این فصل میتوان به نبود دو مدافع کناری باکیفیت همچون کارواخال و مارسلو اشاره کرد که نقشی کلیدی در دوران طلایی اخیر داشتند. یا مصدومیت سبایوس درست در زمانی که او به عنوان بازیکنی که میتوانست مسیر تیم را تغییر دهد، به فرم ایدهآل رسیده بود. همچنین، تصمیم به بازی با سه مهاجم با سبک مشابه—همگی مهاجم چپپا، بدون توانایی در پرس کردن—در حالی که فقط یکی از آنها میتواند در پست اصلیاش بازی کند، باعث شد تعادل تیم از بین برود. طبیعتاً در چنین آرایشی، یک یا دو نفر از آنها بازدهی کمتری دارند. امباپه بیتردید یکی از بهترینهای دنیاست وقتی که در پست اصلی خود یعنی سمت چپ و با فضا بازی کند، و حتی بهتر میشود اگر کنار یک مهاجم هدف و ترجیحاً سرزن قرار گیرد.
رئال مادرید همچنان خواهد جنگید—و بیش از همه، فده والورده—برای سه جامی که هنوز در دسترس است. دو تقابل سرنوشتساز با بارسلونا پیشروست. لالیگایی که دگرگون شد، زمانی که در سه بازی پیاپی مقابل اسپانیول، اتلتیکو مادرید و اوساسونا، هفت امتیاز از تیم گرفته شد… و با این حال، زندگی همچنان ادامه دارد.
مانوئل کوبو – آس
ولی میتوان تحقیر نشد
این که هر فصل انتظار داشته باشیم قهرمان سی ال بشیم چیز عجیبیه ولی خب تیم تو این چندسال سطح توقع رو به طرز عجیبی بالا برده
جوری شده بود که وقتی قهرمان میشدیم همه یادمون میرفت چه مسیر و استرسایی گذروندیم تا قهرمان شدیم
ولی خب این فصل ضعفای تیم رو واضح نشون داد
اما تو این راستا بازیکنا اصلا مقصر نیستن حتی اگه کم کاری کرده باشن
وقتی بازیکن کم کاری میکنه وظیفه مربیه که گوششو بپیچونه
این فصل به وضوح نبود جذبه تو قامت کارلتو دیده شد
این بشر حتی یه تاکتیکم نتونست تو ۵۰ بازی پیاده کنه این هیچ کلا به اکادمی و جوونا اعتقادی نداره اما بازم با تموم اشکالا مقصر دوم حساب میشه
از اونور قبل از کارلتو مقصر اول پرزیه که میبینه ضعف تیم رو و بازم هرسال تیمو خالی تر میکنه
نمونش امیال چقدر از سمت وازکز ضربه خوردیم راحت میشد واکرو اورد برا ۶ ماه ولی خب نکرد از اونور چندساله زد و بند میکنه بارسا به قهقرا نره چه سراهرما چه سر قرارداد اولمو و پائو ویکتور
ولی خب وقتی خود رئیس باشگاه تیم عمدا تیمو ضعیف میکنه کی میتونه درست کنه دیگه؟
جوری شده بود که وقتی قهرمان میشدیم همه یادمون میرفت چه مسیر و استرسایی گذروندیم تا قهرمان شدیم
—————
البته رسیدن به هدف همینطوریه
وقتی میرسی به یه ارزو یا هدفی برای مدتی اصلا اون فشارایی که تحمل کردی ازاد میشن از رو دوشت
این مضخرفات چیه میزنن این جیره خوارا
امسال مدیریت و مربی با هم ریدن به شرف رئال مادرید رفته