مرجع خبری رئال مادرید : دآس در گزارشی نوشت : ر تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۰۳، خبری فوتبال اسپانیا را به لرزه درآورد: رئال مادرید، یا بهتر بگوییم فلورنتینو پرز، در حالی که هنوز جشن قهرمانی در لالیگا ادامه داشت، تصمیم گرفت ویسنته دل بوسکه را از هدایت تیم کنار بگذارد. نه قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سال‌های ۲۰۰۰ (هشتمین قهرمانی) و ۲۰۰۲ (نهمین) توانست جایگاه او را حفظ کند. تصمیمی جنجالی که نقطه آغاز یک طلسم برای مربیان اسپانیایی در باشگاه رئال مادرید شد؛ طلسمی که همچنان ادامه دارد و تاکنون شش مربی اسپانیایی نتوانسته‌اند در این باشگاه موفق شوند.

با اینکه حالا نام ژابی آلونسو به‌عنوان گزینه اصلی برای هدایت رئال مادرید به گوش می‌رسد، نخستین چالش او، در صورت پذیرش این مسئولیت، پایان‌دادن به همین طلسم خواهد بود. گرفتن هدایت یکی از پرارزش‌ترین تیم‌های جهان، گام نخست است؛ مسیری که به گفته مدیرعامل بایرلورکوزن نیز، اکنون کاملاً قابل تصور است. اما سختی‌های واقعی بعد از آغاز کار خواهد بود.

از زمان اخراج نامنتظره و پرسش‌برانگیز دل بوسکه – کسی که بعدها با تیم ملی اسپانیا قهرمان اروپا و جهان شد – مربیان اسپانیایی متعددی با سبک‌های گوناگون به رئال آمدند، اما هیچ‌کدام حتی نتوانستند یک فصل کامل را پشت‌سر بگذارند.

از خوزه آنتونیو کاماچو (فقط ۱۱۷ روز در سال ۲۰۰۴) گرفته تا خوان رامون لوپز کارو (۲۰۷ روز)، ماریانو گارسیا رمون (۱۰۱ روز)، و حتی مربیانی با رزومه‌های موفق‌تر، مثل رافا بنیتس، لوپتگی و تا حدی خوانده راموس.

بنیتس، که یکی از مربیان تأثیرگذار دوران خود بود، در سال ۲۰۱۵ به‌جای آنچلوتی منصوب شد اما تنها ۲۱۵ روز دوام آورد و پس از شکست سنگین ۰-۴ در ال‌کلاسیکو، کنار گذاشته شد. بنیتس بعدها خود را «قربانی» و «قربانی‌نامه» آن فصل توصیف کرد.

آخرین مربی اسپانیایی، خولن لوپتگی، نیز با جنجالی بزرگ وارد باشگاه شد؛ فقط سه روز مانده به آغاز جام جهانی ۲۰۱۸ که قرار بود هدایت تیم ملی را برعهده داشته باشد، از سوی مادرید قرارداد بست. اما فقط ۱۳۹ روز بر نیمکت مادرید نشست و با بیانیه‌ای سرد و تحقیرآمیز از تیم کنار گذاشته شد. خودش بعدها گفت: «به من زمان ندادند…»

از آن زمان، نزدیک به هفت سال گذشته و هیچ مربی اسپانیایی دیگری، حتی از میان مربیان تیم دوم (کاستیا)، فرصت سرمربی‌گری نیافته است. فقط زین‌الدین زیدان و سانتیاگو سولاری این مسیر را از کاستیا به تیم اصلی طی کرده‌اند.

حتی مربیانی مانند رائول گونزالس و گوتی، که در تیم‌های پایه موفق بودند و با «شناسنامه مادریدی» شناخته می‌شوند، هرگز چنین فرصتی نیافته‌اند. این نشان می‌دهد که طلسم دل بوسکه همچنان پابرجاست و حالا باید دید آیا ژابی آلونسو – یا هر مربی اسپانیایی دیگری – جرات روبه‌رو شدن با این سرنوشت را خواهد داشت یا خیر.