مرجع خبری رئال مادرید: شروع فصل ۲۴/۲۵، درست زمانی که دوست داران تیم پایتخت نشین اسپانیا یعنی رئال مادرید، انتظار آغازی کهکشانی را می‌کشیدند اوضاع آنچنان خوب پیش نرفت. هرچند که فصل با قهرمانی سوپرجام اروپا کلید خورد اما برای تیمی که لقب بهترین در جهان را یدک می‌کشد، چند مساوی در لیگ کافی بود تا سوت های کر کننده فضای سانتیاگو برنابئو را پر کند. تیم کارلو آنچلوتی سینوسی نتیجه گرفت و ناهماهنگی بازیکنان هم طبیعتا بر وفق مراد نبود اما آخرین مسابقه قبل از شروع فیفا دی یعنی تقابل سفید پوشان با بتیس کمی شرایط را تلطیف کرد. دبل امباپه در اولین روز از ماه سپتامبر در لالیگا و در شبی که وینیسیوس هم کاملا درخشید، سه امتیاز مهم را به شکل شیرینی نسیب مادریدی‌ها کرد. یکی از بهترین نکته های این بازی، همکاری متقابل وینی و امباپه بود دقیقا همان چیزی که به مزاق خیلی از حریفان داخلی و اروپایی رئال هم خوش نخواهد آمد. به نظر همه چیز آرام بود و نت آرامش بخش تیم نیز در جای درستی به صدا در آمد اما قرار نبود که همه چیز به این زودی در لبه تیغ قرار گیرد…

سه روز بعد یعنی در چهارمین روز از ماه سپتامبر، مصاحبه ای ناقص اما کاملاً عجیبی از سی ان ان منتشر شد که وینیسیوس جونیور در آن اسپانیا را به گرفتن حق میزبانی جام جهانی ۲۰۳۰، به شرط ادامه رفتار نژاد پرستانه عملاً تهدید کرد. اتفاقی که تا زمان نوشتن این یادداشت هم به اندازه کافی جنجال برانگیز شده و احتمال وخیم تر شدن اوضاع در ادامه نیز وجود دارد.

برای کسانی که در چند سال اخیر مسابقات و اخبار پیرامون باشگاه رئال مادرید را به صورت مستمر دنبال می‌کنند، احتمالا اتفاق بیان شده خبر خوبی نباشد چون آنها به خوبی می‌دانند که این حواشی بر سر تیم چه آورد. دو سال پیش یعنی زمانی که فصل ۲۲/۲۳ در جریان بود، سفید پوشان دوران سیاهی را در لالیگا تجربه کردند. حواشی نژاد پرستانه حول محور وینیسیوس، عدم تمرکز کل بازیکنان تیم و مسابقات خارج از خانه ای که با ورزش فوتبال شباهتی نداشتند. شاید این ها معدود مواردی بودند که به ذهن متبادر می‌شود و صد البته تنها بیان ساده ای از اتفاقاتی بود که واقعاً افتاد و کام طرفداران را حسابی تلخ کرد. رفتار زشت هواداران تیم حریف و توهین هایی که رنگ پوست یک انسان را هدف می‌گرفت با بی توجهی دلسرد کننده‌ ای از سوی مسئولین لالیگا در آن زمان مواجه شد. از آن طرف فیفا، که همیشه مدعی بود جدیت این مسئله را درک می‌کند، در سکوت ننشست و پشت هم بیانیه می‌داد اما به شخصه متوجه نشدم که چه فرقی به حال مستطیل سبز می‌کرد. اما طرفداران اسپانیایی اصلا آرام نبودند و نهایتاً در استادیوم مستایا اتفاقی رقم خورد که تبدیل به یک شرم تاریخی در تاریخچه ورزش این کشور شد. اتفاقی که البته دور از ذهن نبود و از قبل محتمل به نظر می‌رسید.

شاید خیلی دم‌دستی و راحت طلبانه باشد اگر جریانات را فقط به پای جامعه اسپانیا بگذاریم و از آنچه دقیقا اتفاق افتاد صرف نظر کنیم. مخصوصا دوست داران تیم رئال که سالهاست زخم خورده اتفاقات بازی های خارج از خانه هستند و از دست داوران اسپانیایی هم به شدت گله مندند شاید یک طرف ماجرا را پر رنگ تر ببیند، اما چه فایده که مسئله ای حل نمی‌شود. وینیسیوس جونیور یکی از پر‌حاشیه ترین بازیکنان سالهای اخیر تیم است اما حاشیه های او مربوط به زندگی شخصی نمی‌شود و به طبع زمانی هم که در جنجال فرو می رود کل تیم ضرر می‌کند. رفتار طرفداران اسپانیایی اصلا خوشایند نیست اما این باعث توجیه اعمال وینی نمی‌شود. حتی در زمانی که فشار هواداران تیم مقابل هم نرمال است، وینیسیوس در طول بازی مدام دچار درگیری لفظی با آن هاست که این مورد اخر چند وقتیست به شکل یک ابزار سو استفاده در آمده و رقیبان به راحتی وینی را از جریان بازی خارج می‌کنند. جنگ های روانی وینیسیوس درون زمین زمانی غیر‌قابل تحمل تر می شود که متوجه شوید، غالباً خودش و تیم ضربه می‌بیند. این کار ها تا جایی ادامه داشت که در الکلاسیکو دور رفت در فصل پیش تصاویر زشتی از سمت وینیسیوس به ثبت رسید، تصاویری که البته هرگز یادآوری آن خوشایند نیست. زمانی که در آن بازی تیم در آستانه شکست قرار داشت، مجبور به تحمل صحنه هایی بودیم که قابل درک نبود. وینی تقریباً با هر موجود زنده ای در مسابقه درگیر می‌شد و زمانی که به علت تعویض نتوانست به درگیری هایش با داور و تیم حرف ادامه بدهد، به سمت نیمکت بارسلونا رفت. کارلو آنچلوتی کاملاً به هم ریخته بود و با تمام توان سعی کرد که اوضاع را کنترل کند و در نهایت هم این رئال مادرید بود که کامبک زد و مسابقه را برنده شد اما این برد جلوی دلخوری سیل عظیمی از افراد را نگرفت.

بعد بازی آن سیل عظیم که بخشی از آنها اسطوره های خود رئال بودند، با انتقاد های خود از وینیسیوس سعی کردند که جلوی فاجعه را بگیرند اما آرام کردن یک فرد خشمگین (و نه همیشه مظلوم!)، که پرخاش‌ هایش دائما با بحث های نژادپرستانه توجیه می شود هرگز کار راحتی نیست.
شاید در نقطه ی شروع این جریانات همه چیز ساده و شفاف به نظر می‌رسید. همه با خود می گفتند: خب اگر وینی نیاز به اصلاح دارد در باشگاه رئال مادرید افراد بزرگ و برجسته ای هستند که هم به عنوان یک مدیر یا بازیکن و هم به عنوان یک انسان، آنقدر تجربه و خیرخواهی داشته باشند که راه و چاه را به او نشان دهند. اما شاید پیچیدگی و حساسیت همین مسائل نژاد پرستانه بود که کسی ترجیح نداد خود را وارد این جریان کند. ما در عصری زندگی می‌کنیم که مسائل مربوط به حقوق زنان، مبارزه با تبعیض نژادی و غیره بسیار تبلیغ می شود و زمانی که آرمان های این جنبش ها را بررسی می کنیم به مفاهیم عمیق انسانی پی میبرم، اما اینکه یک جنبش و جریان با آرمان هایش تا چه مقدار نزدیک است، طبیعتاً بحث دیگریست. مثل ماجرای ما که اول با یک توهین اغاز شد و حالا که می گویند وینی به تحریک از طرف گروه های مختلف مصاحبه می کند. گروه هایی که خودشان را اساس حق و انسانیت می دانند اما تاریخ می گوید که در چنین وضعیتی این نه حقّست و نه انسانی.
پیش تر صحبت از مصاحبه شد و باید گفت که این مصاحبه اخر وینیسیوس نه تنها هوشمندانه نبود، بلکه در زمان نامناسب و با شکل نادرستی بیان شد. دقیقا چند ماه پیش بود که تیم ملی اسپانیا برنده یورو را کسب کرد و این شرایط را زمانی که با میزبانی جام جهانی ۲۰۳۰ جمع بزنیم، متوجه می شویم که چشم امید یک ملت به موفقیت کشورشان در دوران جدید خواهد بود. جام جهانی ای که البته برای باشگاه رئال مادرید نیز مهم است و تا این لحظه بحث های بسیار جدی برای برگزاری فینال آن در سانتیاگو برنابئو صورت گرفته است. در این شرایط وینی به شکلی صحبت می کند که احساسات یک کشور را هدف می گیرد و این حواشی کار تیم را در لالیگا بسیار سخت خواهد کرد. شاید فکر کردن به این صحنه که وینی در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو و در برابر هزاران هوادار مادریدی هو می‌شود بسیار فکری غریب باشد، اما با ادامه این روند نمی توان خوش‌بین بود.
بمبی که امروز در مطبوعات روشن می شود، فردا در زمین مسابقه منفجر خواهد شد. همه حق اشتباه دارند و بهتر است سهم خود را در اشتباهاتشان بپردازند. شاید این بار نوبت وینی است که مرهمی روی یک زخم قدیمی بگذارد وگرنه این زخم هرگز خونش بند نخواهد رفت.

نویسنده: Flying Dutchman