مرجع خبری رئال مادرید : جاناتان ویلسون خبرنگار سرشناس انگلیسی نشریه گاردین که طرفدار دوآتشه ساندرلند است، در مقاله ای به شدت از رفتارهای مدیریت رئال مادرید انتقاد کرده است:

داوران هیچ‌گاه تا این حد مورد بی‌احترامی و تحقیر قرار نگرفته‌اند. کسانی که آن‌ها را فاسد نمی‌دانند، معتقدند که بی‌کفایت‌اند. به‌نظر می‌رسد که استانداردها هیچ‌گاه تا این حد پایین نبوده‌اند. باشگاه‌ها و هوادارانشان از تئوری توطئه‌ها خشمگین‌اند. اما حتی در این فضای پرتنش، صحنه‌هایی که در پایان فینال کوپا دل‌ری شنبه گذشته رخ داد، بی‌سابقه بود؛ جایی که آنتونیو رودیگر بسته یخ را به سمت داور، ریکاردو ده بورخوس بنگوئچئا، پرتاب کرد.

و جالب آن‌که این اتفاق در باشگاهی رخ داده که زمانی به نجابت و منش خود (موسوم به «سینیوریو») می‌بالید؛ تا جایی که در دوران حضور استیو مک‌منمن، بازیکنان موظف به رعایت یک منشور رفتاری بودند. در آن دوران، این نظر رایج بود که غر زدن درباره داوران مخصوص «بچه‌ننه‌های بارسلونا» است.

اما فقط در همین فصل، رئال مادرید از حضور در مراسم توپ طلا خودداری کرد وقتی مشخص شد وینیسیوس جونیور برنده نخواهد شد؛ ادعای وجود توطئه‌ای داوری علیه خود را مطرح کرد و حتی از انجام مصاحبه‌های پیش از بازی فینال کوپا دل‌ری سر باز زد، در حالی که شایعاتی مبنی بر عدم حضور در بازی را هم دامن می‌زد.

تلویزیون باشگاه رئال مادرید، همان‌طور که پیش از همه بازی‌ها انجام می‌دهد، به برجسته‌سازی تصمیمات داوری پیشین بنگوئچئا علیه رئال پرداخت؛ کاری که باعث شد داور در نشست خبری پیش از بازی تحت فشار قرار گرفته و اشک بریزد. البته گاهی در گرمای لحظه بازیکنان کنترل خود را از دست می‌دهند، گرچه نه به آن اندازه شرم‌آور که رودیگر انجام داد. اما اقدامات مخرب و کینه‌توزانه‌ای که از سوی مدیران باشگاه طراحی می‌شوند، بسیار سمی‌ترند؛ چراکه فضایی ایجاد می‌کنند که در آن، بازیکنان و هواداران، با این باور که قربانی یک ظلم ساختاری‌اند، بیش از پیش احتمال دارد که واکنشی نامناسب نشان دهند.

در قلب تمام این ماجراها، ژنرال سالخورده‌ای نشسته که گویی در هزارتوی خود گرفتار شده: فلورنتینو پرز، رئیس باشگاه رئال مادرید، که جز سه سال، کل قرن حاضر را در رأس باشگاه گذرانده است. او در عرصه افتخارات ورزشی بسیار موفق بوده—با هفت قهرمانی لیگ قهرمانان و درآمدی که ۲۵٪ بیش از ثروتمندترین باشگاه بعدی در جهان است—اما با همه در حال جنگ است؛ مردی ۷۸ ساله که در حالی که جهان اطرافش در حال تغییر است، همچنان اصرار دارد که همه‌چیز علیه او طراحی شده است.

این یک مضمون قدیمی است، اما داستانی کاملاً مدرن از پوپولیسم و پروپاگاندا، شکست روزنامه‌نگاری سنتی و قدرت روزافزون شبکه‌های اجتماعی، از حزبی‌گری افراطی و سوءاستفاده از قدرت برای نابودی یک فرهنگ است.

در ماجرای سوپر لیگ، حیرت‌آور بود که چگونه مزخرفات پرز توسط رسانه‌های محلی مطیع با جدیت گزارش می‌شد، در حالی که بقیه جهان آن را توهم می‌دانستند. اما حتی روزنامه‌های حامی مادرید مانند مارکا و آس  نیز دیگر به طور کامل از او پشتیبانی نمی‌کنند. سردبیر قدیمی روزنامه مادریدیِ آ.اس، آلفردو رلانیو، هفته گذشته در یادداشتی در ال پاییس، از پرز انتقاد کرد که چرا در ماجرای حضور خوزه ماریا انریکه نگریرا، معاون وقت کمیته داوران، در فهرست حقوق‌بگیران باشگاه بارسلونا بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰، برخورد جدی‌تری با بارسا نکرده است.

در زمان‌های دیگر، می‌توان تصور کرد که رئال مادرید بیشتر به بحران مالی فاجعه‌بار بارسلونا، حسابرسی‌های مشکوک و کوتاهی یوفا در برخورد با آن‌ها می‌پرداخت. اما پرز به بارسلونا نیاز دارد، چراکه تنها باشگاهی است که هنوز از پروژه شکست‌خورده سوپر لیگ او حمایت می‌کند.

اگر خوان لاپورتا را از دست بدهد، پرز کاملاً تنها می‌ماند. او بار دیگر یک تیم بزرگ را نابود کرده: همان‌طور که تیم اوایل دهه ۲۰۰۰ که دو بار قهرمان اروپا شد با فروش کلود ماکلله و اولویت دادن به ستاره‌ها به‌جای تعادل نابود شد، تیم فصل گذشته که قهرمان لیگ و لیگ قهرمانان شد نیز با عدم جایگزینی تونی کروس و اضافه کردن کیلیان ام‌باپه—سومین مهاجم چپ‌پای متمایل به داخل و بی‌تعهد به وظایف دفاعی—از هم پاشید.

و این تنها شکست او نیست. ورزشگاه نوسازی‌شده برنابئو ممکن است آینده‌نگر به نظر برسد، اما هزینه آن ۱.۷۶ میلیارد یورو (۱.۵۱ میلیارد پوند) بوده است. جایگاه‌های ویژه (VIP) ساخته نشده‌اند و به دلیل اعتراضات همسایگان، برگزاری کنسرت نیز در آن ممکن نیست؛ دو منبع درآمدی که می‌توانستند در پرداخت بدهی کمک کنند، اکنون به شدت محدود شده‌اند.